این جوان سارق ظهر 25 تیر درحالی‌که اسلحه و نارنجک در دست داشت همراه همدستش قدم به محوطه بانک گذاشت و با تهدید کارمندان و رییس بانک دست به سرقت زد اما وقتی رییس بانک آژیر خطر را به صدا درآورد، آنها در محاصره مردم قرار گرفته و دستگیرشدند، که در همان بازجویی‌های اولیه مرد جوان با اعتراف به سرقت مسلحانه، به اخاذی 2 میلیون تومانی از یک راننده پراید نیز اقرار کرد.
گفتگو با سارق بانک
- چرا نقشه سرقت مسلحانه از بانک را طراحی کردی؟
مادر و پدرم از یکدیگر جدا شده بودند و من مسئولیت نگهداری از 3 خواهر و 5 برادرم را بر عهده داشتم، اما پولی برای تامین مخارج آنها نداشتم.
مدتی قبل پس از آزادی از زندان قسم خوردم دیگر دست به خلاف نزنم به همین خاطر دوره هنری مجسمه‌سازی را پشت سر گذاشتم اما برای راه‌اندازی کارگاه احتیاج به پول داشتم.
- خب، راحت‌ترین راه هم این بود که بروی سراغ سرقت؟
نه، اینطوری نبود، من بارها برای گرفتن وام به بانک رفتم، اما فایده‌ای نداشت، کسی به درخواست من اهمیتی نمی‌داد.
آخرین بار وقتی به یک بانک رفتم و درخواستم را مطرح کردم، مدارک سنگین و زیادی طلب کردند که من از تهیه آنها عاجز بودم، بنابراین تصمیم گرفتم تا دست به سرقت از این بانک بزنم.
- یعنی می‌خواستی انتقام بگیری؟
نه، به این مسئله فکر نکرده بودم اما فقط می‌خواستم به پول برسم.
- اصلاً هم برایت مهم نبود که برای رسیدن به پول جان دیگران را به خطر بیندازی؟
نه من قصد شلیک نداشتم، اسلحه را خالی کرده بودم و تنها می‌خواستم با تهدید از افراد پول بگیرم.
- چند روز طول کشید تا نقشه سرقت را عملی کنید؟
دو روز قبل از سرقت پس از آنکه به یک بانک رفتم وناامید برگشتم، نقشه سرقت از این بانک را طراحی کردم.
- فکر می‌کنی راه درستی را برای رسیدن به آرزویت پیش گرفته‌ای؟
نه، حالا می‌دانم با دزدی نمی‌شود کار درست و حسابی راه انداخت.
