استفاده از حربه قطعنامه‌های شورای امنیت و ایجاد حس بی‌اعتمادی در میان همسایگان ایران یا آن چیزی که ازسوی برخی تحت عنوان ایران هراسی یاد می‌شود دو تیغه قیچی آمریکا علیه ایران را تشکیل می‌داد، سیاستی که این روزها کم کم به موضوعی برای مطالعه در تاریخ تبدیل می‌شود.
رئیس‌جمهوری آمریکا که بارها ایران را به تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای متهم کرده و برای تصویب قطعنامه سوم تحریم‌ها در شورای امنیت سازمان ملل متحد تلاش می کند حتما اظهارات روز یکشنبه محمد البرادعی، مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی را شنیده که گفته است: «در پایان دادن به تحقیقات خود درباره فعالیت های هسته ای گذشته ایران به پیشرفت هایی دست یافته ام.»
بنابر خبری که بی‌بی‌سی منتشر کرد محمدالبرادعی روز یکشنبه ۳ فوریه در قاهره، پایتخت مصر تأکید کرد که به پیشرفت های خوبی در حل مسائل باقی مانده درباره موضوع های مورد ابهام فعالیت های هسته ای گذشته ایران دست یافته است.
وی با ابراز امیدواری از اینکه دولت ایران به مأموران سازمان او اختیارهای گسترده تری برای بازرسی از برنامه های اتمی فعلی این کشور بدهد گفت که گزارش جدید او درباره برنامه هسته ای ایران تا اواخر ماه جاری میلادی به شورای حکام آژانس تسلیم خواهد شد.
این اظهارات البرادعی پس از آن منتشر شد که در ماه‌های اخیر مسئولان ذی صلاح در موضوع هستهای ایران از خاتمه یافتن موضوع هستهای خبر داده بودند چرا که ایران در راستای رفع سوء تفاهم‌ها و خنثی کردن اظهارات غیرمنطقی و بدون سند جریان‌های تروریستی از جمله مجاهدین خلق-منافقین- علیه برنامه‌های صلح جویانه هستهای ایران رویه‌ای اعتماد ساز را در پیش گرفته و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز روز ۱۳ ژانویه امسال اعلام کرد ایران موافقت کرده است که سؤال های باقی مانده درباره برنامه اتمی اش را طی یک ماه پاسخ دهد.
دروغ پردازی‌های رئیس‌جمهوری آمریکا علیه ایران تیغه دوم سیاست‌های ضد ایرانی کاخ سفید را تشکیل می‌دهد که در نمایش سفر بوش به خاورمیانه در چند پرده اوج توانایی‌های هنری بوش در تهدید معرفی کردن ایران به زبان‌های مختلف به نمایش درآمد.
اما پاسخ همسایگان ایران به اظهارات رئیس‌جمهوری آمریکا نشان داد آنهاحرف‌های بوش را شاید در حد جلوه‌های تصویری فیلم‌های هالیوودی که سرشار از غلو است قبول داشته باشند؛ کابوسی که بوش برای ادامه حضور نظامی و اقتصادی اش و داشتن بازاری در خاورمیانه برای ایالات متحده آمریکا به آن نیاز دارد.
روزنامه نیو استریتس تایمز که در گزارشی تحلیلی به سفر اخیر جورج بوش به خاورمیانه پرداخته با بیان اینکه مسئله روند صلح فلسطین و رژیم صهیونیستی پوششی برای جلب حمایت کشورهای عرب علیه ایران بود نوشت که کشورهای عرب به لفاظی‌های بوش درباره خصمانه بودن نیات ایران اعتقادی ندارند.
در این گزارش با اشاره به اینکه جورج بوش، ماه گذشته با دو هدف پرداختن به روند متزلزل برقراری صلح بین رژیم صهیونیستی و فلسطین و جلب حمایت کشورهای خاورمیانه علیه ایران به خاورمیانه سفر کرد اذعان شده است: ظاهراً حل مسئله فلسطین و رژیم صهیونیستی تنها پوششی برای تلاش‌های آمریکا و رژیم صهیونیستی جهت تکرار موضع خود در زمینه اعمال فشارهای بیشتر به ایران بود.
این روزنامه در ادامه با اشاره به اینکه شیمون پرز، رئیس‌جمهوری رژیم صهیونیستی در سفر بوش به بیت المقدس به وی اطمینان خاطر داد که این رژیم هرگز آنچه را که تهدید ایران خواند دست کم نگرفته و به ایران هشدار داد که عزم اسرائیل را برای دفاع از خود دست کم نگیرد، می‌نویسد: بوش پس از سفر به بیت المقدس و فلسطین به کشورهای حاشیه خلیج‌فارس یعنی همسایگان ایران از جمله مصر و کویت سفر کرد که در این سفر توجه کمتری به مسئله فلسطین و رژیم صهیونیستی شد.
روزنامه نیو استریتس تایمز در گزارش تحلیلی‌اش نوشته است: در واقع کشورهای عرب حتی پیش از سفر بوش به منطقه خط‌مشی مصالحه با تهران را اتخاذ کردند.گزارش تحلیلی نیو استریتس تایمز تأکید بر این دارد که «سیاست خارجی واقع بینانه آمریکا در قبال ایران این خواهد بود که لفاظی‌های ضد ایرانی خود در زمینه گزینه‌های نظامی و تلاش برای تحدید نفوذ ایران از طریق مسلح کردن سایر کشورهای منطقه را کنار بگذارد» و این شبیه همان پیامی است که محمد البرادعی، مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی پس از دیدار با عمر موسی، دبیر کل اتحادیه عرب به آمریکا فرستاد و گفت: واشنگتن به جای آنکه برای انزوای ایران تلاش کند به مذاکرات با ایران بپیوندد.
ایران مقتدر به واقعیتی اجتناب ناپذیر در منطقه تبدیل شده است هرچند سیاستمداران آمریکا چشم دیدن آن را نداشته باشند.
زلمای خلیلزاد، سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد پس از آنکه کاخ سفید از حضور او در نشستی در داووس سوئیس که با حضور منوچهر متکی، وزیر امور خارجه و مجتبی‌ثمره هاشمی، مشاور ارشد رئیس جمهوری ایران برگزارشد انتقاد کرد، در سخنرانی که روز جمعه در جمع دانشجویان دانشکده روابط بین الملل دانشگاه کلمبیای نیویورک داشت به جایگاه ویژه و غیرقابل چشم پوشی ایران اذعان کرد و گفت: شکی ندارم که یکی از پیامدهای برکناری حکومت طالبان در افغانستان افزایش نفوذ ایران در خاورمیانه بوده است و برکناری صدام حسین در عراق موقعیت نسبی ایران در منطقه خاورمیانه را تقویت کرده است.
این اظهارات خلیلزاد علناً در تضاد با موضع رسمی دولت بوش است چرا که بر قوی‌تر شدن موقعیت نسبی ایران در منطقه خاورمیانه اذعان کرده است، مسئله‌ای که مستاجران ملت آمریکا در آخرین سال حضورشان در کاخ سفید از درک آن عاجز مانده‌اند.
مسئله اصلی صرفاً مذاکره نیست
منوچهر متکی، وزیر امور خارجه کشورمان در مقاله‌ای که در روزنامه گاردین به چاپ رسید با اشاره به اینکه در فضای کنونی و به دور از تفکیک میان دو مفهوم ایران و مسئله ایران باید اندیشید که چگونه می‌توان با جمع میان این دو و با اجتناب از تقابل و تهدید، گامی سازنده برداشت، نوشت: پس در این فضا مسئله اصلی صرفاً مذاکره نیست، بلکه موضوع مذاکره است. بدون پیش قضاوتها باید ایران و مسئله ایران را درک نمود و برای آنچه حفظ دانش و توان هستهای صلح‌آمیز خود برای نسل‌های آینده، آن‌گونه که برخی از کشورها دیگر نیز اظهار داشته‌اند در کنار ایران بود و نه در برابرش.
متکی در این مقاله که ایسنا نیز آن را منتشر کرده است تأکید می‌کند: امروز، ایران در صحنه جهانی با توجه به نقش مهم منطقه‌ای و الهام بخشی در فضای جهانی به‌عنوان کشوری عدالتخواه و مستقل، در کنار کهکشانی از بحران‌ها و تهدیدات، یکی از نخستین سنگرهای دفاع از منافع جامعه جهانی است.
