یکشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۱ - ۰۷:۵۶
۰ نفر

عبدالله آلبوغبیش: تغییر و تحولات سریع و شتابنده معادلات سیاسی، اقتصادی و نظامی در دو سطح منطقه‌ای و بین‌المللی باعث شده است تا امروزه کشورها بنا به نیازها و ضروریات جایگاه خود در عرصه جهانی، به سوی همکاری و تعامل بیشتر حرکت کنند.

بریکس

این امر به نوبه خود، هم‌پیمانی‌ها و ائتلاف‌های جدیدی را رقم می‌زند یا ائتلاف‌های پیشین را تقویت و یا حتی تضعیف می‌کند. اتحادیه عرب، اتحادیه اروپا، شورای همکاری خلیج‌فارس، پیمان آتلانتیک شمالی ناتو، اتحادیه آ سه آن، اتحادیه آفریقا، اتحادیه کشورهای حوزه مدیترانه، ایکواس، گروه 8، گروه 20 و جنبش غیرمتعهدها، همگی در همین راستا حرکت می‌کنند و برای تحقق چشم‌اندازهای مشترک میان کشورها با تکیه بر عوامل سیاسی، اقتصادی، نظامی و فراتر از آنها، عوامل جغرافیایی فعالیت می‌کنند.

بریکس یا سازمان کشورهای در حال توسعه، از جمله همین نهادها و سازمان‌هایی است که در قرن اخیر میلادی بنا به اقتضائات گوناگون و در صدر آنها و مهم‌تر از آنها بنا به ضروریات اقتصادی شکل گرفته و فعالیت خود را در سال2009 آغاز کرد. بی‌تردید تعامل کشورهای در حال توسعه با این قدرت جدید سیاسی - اقتصادی می‌تواند در رشد و پیشرفت آنها تأثیرگذار باشد و در این میان، کشورهایی که سعی در تحقق پیشرفت دارند یا به هر دلیلی از راه یافتن و پیوستن به مجموعه و باشگاه صنعتی و اقتصادی دنیا بازمانده‌اند، می‌کوشند تا با پیوستن و ملحق شدن به این سازمان، نیازهای اقتصادی خود را برآورده سازند.

در این میان، جهان عرب که مجموعه‌ای از کشورهای فقیر یا در حال توسعه را دربر‌می‌گیرد، می‌تواند با تنظیم سیاست‌های اقتصادی و البته سیاسی خود از منافع تعامل با این بلوک جدید اقتصادی بهره‌مند شود. اما مسئله‌ای که در این بین مطرح می‌شود، رویکردها و رفتارهای سیاسی هرکدام از این کشورها در تعامل با مسائل مختلف منطقه‌ای و بین‌المللی است که می‌تواند در پیوستن یا عدم پیوستن به این نهاد بین‌المللی تأثیرگذار باشد. با وجود این، مسئله دیگری که مطرح می‌شود، آن است که خود این نهاد با وجود عضویت کشورهای قدرتمند اقتصادی، به لحاظ سیاسی یکدست نیست و برای نمونه، در حالی که چین و روسیه از منظر تعامل با رخدادهای جهانی اغلب موضع مشترک یا نزدیک به هم دارند، کشورهای دیگری نظیر آفریقای جنوبی و برزیل یا هند، متناسب با سیستم اقتصادی و سیاسی خود که بیشتر به سرمایه‌داری غرب نزدیک است، مواضع متفاوتی با شرکای اقتصادی خود در قبال مسائل گوناگون اتخاذ می‌کنند.

این امر، بیش از هرچیز در عین حالی که کشورهای در حال رشد را به روی آوری به این گروه قدرتمند اقتصادی جدید تشویق می‌کند، می‌تواند آنها را از آن دور سازد. این مسئله‌ای است که در مواضع خود کشورهای در حال رشد هم نمود دارد. برای مثال، مواضع عربستان سعودی در قبال تحولات سوریه یا دیگر رخدادهای جهان عرب کاملا در تعارض با سیاست‌ها و مواضع چین و روسیه است و در نتیجه عربستان و اقمار این کشور در جهان عرب هرچند که می‌توانند روابط تجاری و در آینده سیاسی خود را با بخشی از این بلوک توسعه و گسترش بخشند، به همان اندازه هم از بخش دیگری از این بلوک، فاصله می‌گیرند و این چه بسا در روند تصمیم‌گیری مشترک کشورهای عضو این نهاد در قبال روابط با این کشور نوعی تقابل ایجاد کند.

با توجه به آنچه آمد، هرچند سازمان بریکس آینده اقتصادی و به تبع آن، سیاسی مهمی را در پیش رو دارد، اما به همان اندازه شکننده هم هست، خاصه آنکه بخشی از این بلوک یعنی برزیل، هند و آفریقای جنوبی، سیستم بازار آزاد و اقتصاد سرمایه داری لیبرال را بیشتر مد نظر دارند تا سیاست چین و از این رو هم، کشورهای در حال توسعه، برای تعامل با چنین نهادی، ‌باید اولویت‌های خود را براساس همین ابعاد و زوایا سامان دهند.

کد خبر 166340

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز