پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۸۷ - ۰۹:۳۱
۰ نفر

فاطمه کمالی چیرانی: نگاهی به فرصت‌ها و تهدیدهای تورهای فرهنگی آمریکایی برای مسلمانان جهان

آمریکا برای آشنا کردن مسلمانان با واقعیت‌های جامعه آمریکا هزینه می‌کند. این رویکرد بعد از 11 سپتامبر با تاکید بیشتری نیز پیگیری شده است.

روزنامه هرالد تریبون (26 ماه می 2008) این موضوع را در مقاله‌ای تحت عنوان "آمریکا خواهان حمایت مسلمانان فرانسوی است" مورد بررسی قرار داد.

در این رابطه سوال‌هایی مطرح است: چرا آمریکا برای این برنامه‌ها هزینه می‌کند؟ چرا مسلمانان در اولویت این برنامه‌ها هستند؟ در این تعاملات چه فرصت‌ها و تهدیدهایی پیش بینی می‌شوند؟ این نوشتار در جستجوی پاسخ‌های مرتبط، به نقد مطالب نویسنده امریکایی مقاله هرالد تریبون، کاترین بنهولد، خواهد پرداخت.

آمریکا و احساس نیاز به تعامل فرهنگی با دنیا
سیاست‌های خارجی آمریکا از انزوا طلبی تا رابطه با جهان خارج، تغییر جالبی داشته است. جدا از انتقاداتی که موسسان حکومت آمریکا به "انزوا از دنیا" داشتند، جنگ جهانی اول فرصت خوبی را به لحاظ جغرافیایی (جدا بودن از آتش جنگ) و مالی (تولید مایحتاج جنگی مثل سلاح) به آمریکایی‌ها داد تا در دنیای بیرون عرض اندام کنند. این حضور که به زعم چامسکی به حدی قوی بود که می‌توان ان را آغاز معنای آمریکا در جهان دانست، بهانه‌ای برای تعاملات فرهنگی میان آمریکا و سایر کشورها نشد. در واقع تبادل با دنیا فرصتی از آمریکایی کردن دنیا و فروش محصولات فرهنگی امریکایی به دنیا را فراهم کرد. فرایندی یک طرفه که به لحاظ اقصادی بیشتر کشورهای دنیا قادر به حرکت به موازات آن نبودند.

در واقع اگر چه پایی برای ارتباط با جهان خارج افتاد اما به نظر می‌رسد که این بدان معنی نبوده که آمریکایی‌ها با احساس تعامل فرهنگی وارد صحنه شده باشند. حس استثناگرایی (Exceptionalism ) در امریکا از مهمترین خصلت‌های مردمی است که می‌توان در  بالاتر بینی آمریکاییان نسبت به سایر مردم دنیا از آن یاد کرد.

11 سپتامبر اتفاق تکان دهنده‌ای بود که به زعم هانتینگتون [گسل‌های خاورمیانه: گفت و گو با ساموئل هانتینگتون] بار دیگر به یاد آمریکا آورد که نسبت به جهان کجا ایستاده و نقطه نگاه دنیا به آمریکا لزوما می‌تواند نقطه نگاه دولت‌های ملاحظه کار در ارتباط با آمریکا نباشد.

انتینگتون در کتاب "ما که هستیم" هویت آمریکایی را در مصاف به هویت‌های ملی دیگر که در جهان شکل می‌گیرند به چالش می‌کشد و می‌گوید آنچه به عنوان شعارهای ملی ما به ما نمایانده می‌شوند مثل آزادی و دموکراسی، دیگر تنها آمریکایی نیستند و در جای جای دنیا از ویژگی‌های هویتی دیگر مردمان نیز محسوب می‌شوند.

فرید زکریا، هم در مقاله ای با عنوان پایان استثناگرایی، احساس کاذب بالاتر بودن امریکایی‌ها را با توجه به آمارهای پیشرفت اقتصادی و علمی هند و چین به چالش می‌کشد.
 اگر چه 11 سپتامبر حادثه تلخی است که هفت سال از وقوع آن می‌گذرد اما همچنان چون نشانه‌ای بر عداوت دنیا برای مردم امریکا در نطق‌های دولتی و انگاره‌های رسانه‌ای بازنمایی می‌شود و از دیگر سو دولت امریکا برنامه‌هایی را برای تعامل با دیگر نقاط جهان در دستور کار سازمان‌های ذیربط قرار داده است.

آمریکا و مسئله مسلمانان
سه نفر از مسلمانان فرانسوی که در برنامه 21 روزه دیدار از امریکا شرکت کرده بودند سوژه مقاله کاترین بنهولد در روزنامه هرالد شده‌اند. حمید، زهی و زریبی به ترتیب وبلاگ نویس، از افراد سیاسی محلی و معلمند و در برنامه‌ای که از سوی سفارت آمریکا در فرانسه تدارک دیده شده برای آشنایی با فرهنگ امریکایی به آنجا سفر کرده‌اند.

این برنامه‌ها برای "متعادل کردن" نظرات مسلمانان در سراسر دنیا صورت می‌گیرد.

کاترین در این مقاله از قول زهی می‌نویسد که "بیشتر مردم دنیا فکر می‌کنند امریکا هزینه جنگ علیه مسلمانان را تامین می‌کند ولی در واقع اینطور نیست. من به انها می‌گویم که اینطور نیست و آمریکا ترکیبی از خیلی چیزهاست.. من به آنها خواهم گفت که مردم امریکا مردم مهمان نوازی هستند". 

بعد از 11 سپتامبر این نوع سیاست آمریکایی سعی در زیر بال و پر گرفتن مسلمانان اروپایی کرده است. سفارتخانه‌های امریکا در جهان سعی کرده‌اند تا نسل دوم و سوم مهاجران آفریقای شمالی، ترکیه و پاکستان و همچنین مشخصا بریتانیا و فرانسه را مد نظر قرار دهند و تمرکز اصلی آنها هم بر جوانان مسلمان بوده است.

از آنجا که در فرانسه حدودا پنج میلیون مسلمان زندگی می‌کنند، باید از آن به عنوان بزرگترین اجتماع مسلمانان در اروپای غربی نام برد و از اینرو از مهمترین جوامع هدف برنامه‌های فرهنگی امریکا محسوب می‌شود. از 25 تا 30 نفر شهروند فرانسوی که هر سال در تور دیدار از امریکا قرار می‌گیرند 12 نفرشان مسلمانند. بالک، سفیر آمریکا در فرانسه هزینه 100 پروژه فرهنگی در این رابطه را بین 1000 تا 5000 دلار برای هر نفر برآورد کرده است.

شاید بتوان مهم‌ترین دلایل این برنامه ریزی برای آشنایی مسلمانان با آمریکا را سیاسی قلمداد کرد، تفکری که آمریکایی‌ها را از وجود دشمن پنهانی در پس پرده مخوف 11 سپتامبر می‌ترساند، حس امریکایی او را دوباره بیدار می‌کند، برای لشکر کشی به خاورمیانه او را توجیه می‌کند و دستش از آستین برنامه‌های فرهنگی برای مسلمانان از روش های کاملا متمدنانه در می‌آید.

فرصتی برای مسلمانان
تعاملات فرهنگی اگر چه منافعی برای دولت آمریکا دارد و می‌تواند از دیدارکنندگان آمریکا به عنوان تسهیل کنندگان انتقال فرهنگ آمریکا در دنیا استفاده کند، اما برای دیگر کشورهای دنیا نیز منافعی می‌تواند داشته باشد.

مثلا فرانسه خود نیز در رابطه با برنامه‌های فرهنگی آمریکایی، برنامه‌هایی فرانسوی دارد؛ از جمله اینکه از طریق همین بنیادهایی آمریکایی مقدمات سفر تعدادی از آمریکایی‌ها به فرانسه را آماده می‌کند.

حمید، وبلاگ نویس فرانسوی که در این برنامه شرکت کرده، در اینباره می‌گوید: "من ساده نیستم و می‌دانم چرا آنها ما را دعوت به این تورها می‌کنند اما این تعامل و اعمال نفوذ بدی نیست. این سفر خوبی است و ما خیلی چیزها از آن یاد گرفتیم".

در واقع اگر هر دولتی بتواند ذهن شهروند خود را به لحاظ فرهنگی برای نقد وقایع جهانی اماده کند دیگر نباید هراسی از تورهای فرهنگی داشته باشد. فرای قصد و هدف‌های بانیان این تورها، مسلمانان می‌توانند از این فرصت به خوبی استفاده کنند.

اسلام، به نقل از سایت ویکیپدیا که از جامع‌ترین سایت های اطلاع رسانی در حوزه علوم انسانی است،  بیشترین رشد گروندگان در آمریکا را در 10 سال اخیر داشته است. علاوه بر این، تجربه اشنایی واقعی با آمریکا می‌تواند به مسلمانان دیگر نقاط دنیا این امکان را بدهد تا فرای بزرگنمایی ها و سیاه‌نمایی های رسانه‌ای، با مردم امریکا از نزدیک آشنا شوند. این آشنایی می‌تواند زمینه‌ای برای تحقیقات مفید برای رفع چالش‌های پیش رو را فراهم کند.
اگر چه ذهنیت آمریکایی که در جهت متعادل شدن دیدگاه های جهانی نسبت به آمریکا برنامه‌ریزی کرده به غنای فرهنگی خود مطمئن است، اما باید به ذهن نقاد مسلمانان در سراسر دنیا نیز اعتماد کرد.

کد خبر 53531

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز