دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۱ - ۱۷:۵۷
۰ نفر

موقع خوردن صبحانه باید حواست به خرس‌‏ها باشد تا خودت غذای آن‏ها نشوی. موقع رد شدن از رودخانه نگران به این طرف و آن طرف نگاه می‏کنی تا اسب‏ آبی درجا له‏ات نکند.

هفته‌نامه‌ی همشهری دوچرخه شماره‌ی666

اگر جای مناسبی را برای استراحت پیدا نکنی، در کم‏تر از چند ثانیه ممکن است نیش جانداری تو را از پا در بیاورد. حمام زیر آبشار و شستن لباس‏ توی رودخانه و تاول‏های پا و دست را دیگر نگو. این حکایت زندگی دانشمندان و عاشقان حیوانات و طبیعت است که ما به راحتی زیر کولر کتاب‏هایی از یافته‏ها و تحقیقاتشان را می‏خوانیم. چه کسی حاضر است جای آ‏ن‏ها باشد؟

زندگی کسانی که در دل طبیعت تحقیق و جست‌وجو می‏کنند، بدون شک با زندگی همه‏ی ما و حتی محققانی که در آزمایشگاه‌ها مشغول‌کارند، فرق دارد. آن‏ها روز و شب با خطر دست و پنجه نرم می‏کنند. جمع‏آوری اطلاعات و نمونه‏برداری از انواع موجودات کاری است که برای انجامش باید دل شیر داشت و خستگی ناپذیر بود. این که کیلومترها از خانه‏ات دور شوی و ساعت‏ها به انتظار موجودی کوچک بنشینی یا ساعت‏ها از پشت دوربین حرکات یک حیوان را تحت نظر بگیری، کاری است که تنها با عشق و علاقه می‏توان آن را انجام داد.

«کتی یانگ» یکی از پژوهشگران جوانی است که بعد از تمام کردن تحصیل‏ دانشگاهی‏اش برای بررسی نوسانات آب و هوایی ناگزیر است به قطب شمال برود. او می‏بایست به‌طور گسترده‏ درباره‏ی اکوسیستم و جانداران قطب و تأثیر تغییرات آب و هوایی روی آن‏ها تحقیق می‏کرد و برای این کار، روزها در منطقه‏ای خالی از سکنه، حدود 145 کیلومتر دورتر از آبادی زندگی کرد. دست و پنجه نرم کردن با انواع حیوانات وحشی و خوردن صبحانه کنار خرسی که سرش را از پنجره داخل کرده، تنها بخشی از خاطرات او هستند!

زندگی علمی «تایرون هیز» نیز پر از چنین تجربه‏هایی است. او برای بررسی تأثیر مواد شیمیایی روی دوزیستان به شرق آفریقا سفر کرد. جایی که میزبان معروفش شیر و پلنگ است. او برای یافتن و تحقیق روی انواع قورباغه‏ها ناگزیر شد خطرهای زیادی را از سر بگذراند. در نهایت نتیجه‏ی زندگی در کنیا و تحقیقات شبانه‌روزی او نشان داد قورباغه‏ها در اثر تماس با مواد شیمیایی مختلف مثل آفت‏کش‏ها، دچار اختلالات هورمونی می‏شوند؛ اختلالاتی که منجر به ناباروری آن‏ها می‏شود. اطلاعاتی که البته به این راحتی به دست نیامد!

«جفری سوسا کالوا» محقق دیگری است که برای تحقیق روی زندگی مورچه‏ها و انواع قارچ‏ها مدت‏ها در برزیل و گویان (کشوری در آمریکای جنوبی) زندگی کرد. برای او این موضوع که از بین 13 هزار گونه‏ی شناخته شده‏ی مورچه‏ها، 250 گونه، قارچ پرورش می‏دهند بسیار جالب بود. در واقع او می‏خواست بداند این مورچه‏های کشاورز، چگونه قارچی را که غذای اصلی‏شان است تولید می‏کنند. او برای این کار ماه‏ها در جنگل زندگی کرد و زندگی مورچه‏هایی را که هر کدام چند میلی‏متر بیش‌تر نبودند، زیر نظر گرفت. گاهی وقت‏ها هم مجبور شد سوراخ‏های بزرگی حفر کند و در دل زمین تحقیقاتش را ادامه دهد. او یک بار 10 روز تمام زیر باران در جنگل جست‌وجو کرد و نتیجه‏ی تلاشش تنها یافتن یک مورچه بود! بیش‌ترین ترس را زمانی تجربه کرد که از خواب بیدار شد و ردپای یک پلنگ را درست کنار زیراندازش دید. اما با وجود همه‏ی این‌ها وقتی از او پرسیدند که شاید بتوان تحقیقات میدانی را به دلیل خطرهای زیادش کم‏تر کرد، جواب داد: «پس اطلاعات چی؟ نه، من تا ابد می‏توانم این‌جا بمانم!»

کد خبر 184886
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز