-
خواب عجیبی که خبر از شهادت می داد | راز نهفته در رؤیای شبانه
خواب دید. یک خواب عجیب. خوابی که به فاصله اندکی تعبیر شد. شهادت، گویا یک گزینش است. شهید محمد قبادی، بچه محله جمهوری، دو ماه قبل از شهادت خواب دید که او را انتخاب کردهاند.
-
فیلم | مادر شهیدان عسگری: پنج پسرم با هم به جبهه رفتند
معصومه قربانی، مادری است که «زینالعابدینش» در کربلای۵ شهید شد، دیگر پسرانش جانباز جبهههای جنگ گشتند و مهدیاش در سوریه جان داد. او در برنامه جان ایران در تلویزیون همشهری از پسرانش گفت.
-
پای صحبتهای همسر شهید طهرانیمقدم | ماجرای خواستگاری متفاوت یک فرمانده
همسر شهید از سبک تربیتی طهرانیمقدم در برنامه جان ایران از سبک تربیتی شهید اینطور میگوید: «او هیچوقت چیزی را به بچهها تحمیل نمیکرد. همیشه با رفتار و عملش آموزش میداد، نه با اجبار. با صبوری و مهربانی مسیر درست را نشان میداد. همین باعث شد فرزندانش عشق، ادب و ایمان را از پدر، درونی بیاموزند.»
-
گفتگو با نویسنده کتاب «مرد ابدی» | طهرانیمقدم میگفت: باید قوی شویم | این فرمانده برای نیروهایش پدری میکرد
معصومه سپهری نویسنده کتاب «مرد ابدی»: در این کتاب، از زندگی شماری از دانشمندان گمنام موشکی نیز یاد شده؛ جوانانی که نامشان کمتر شنیده شده، اما نقشی بزرگ در پیشرفت کشور ایفا کردند. درسی که سردار حسن طهرانیمقدم از جنگ گرفت و در کتاب هم به آن اشاره شده این بود که: «باید قوی شویم.»
-
ناگفتههای همسر شهید روحالله شریعتی | پشت و پناهم، مدافع وطن شد
روحالله، همچون بسیاری از مدافعان وطن، در روزهای جنگ از تمام دلبستگیهایش دست شست.
-
محمدحسین عاشق پدرش بود و با او آسمانی شد
همراهی با پدر تا شهادت | پاهای حنابسته نشانه شد
«یک لحظه صدای انفجار مهیبی آمد. هر دو از جا بلند شدیم، همسرم به سمت پذیرایی رفت، در همان لحظه موج انفجار دوم مرا پرتاب کرد. وقتی به خودم آمدم، خانه پر از خاکستر و گرد و غبار بود و پذیراییمان گودال بزرگی شده بود...» روایت شهادت دانشآموز «محمدحسین خاکی» در جنگ ۱۲ روزه تهران را از زبان مادرش بخوانید.
-
مرور خاطرات جانباز آزاده حسین صادقی معروف به حسین گاردی در برنامه «جان ایران» از تلویزیون همشهری
حق نداشتیم کتابهای شریعتی را بخوانیم
کتاب «حسین گاردی» زندگی مردی را روایت میکند که عضو گارد شاهنشاهی بود، در جنگ ظُفار حضور داشت و پس از پیروزی انقلاب به کمیته انقلاب اسلامی و سپس سپاه پاسداران پیوست. این آزاده و جانباز در فاجعه منا نیز به عنوان خادم حجاج حضور داشت.
-
روایت پدر شهید از شب انفجار تا لحظهای که پیکر فرزندش را تحویل گرفت
ماجرای تشییع یک دست | پسرم رفت، فقط یک ساق دست برگشت
انگار به دلش افتاده بود میخواهد شهید شود؛ چه روزهایی که هنوز خبری از حمله نبود و مادرش را برای پذیرش چنین اتفاقی آماده کرده بود و چه روز آخر که تنها چند دقیقه قبل از حمله موشکی اسرائیل، بادوست صمیمیاش، محمد تماس گرفت و برای او مقدمه شهادتش را چید.
-
گفتوگو با خواهر سردار شهید محمد مرادی که در حمله رژیم صهیونی آسمانی شد
کمکحال غریبه و آشنا بود | ماجرای حضور سرزده مداح معروف بر سر مزار شهید
موقع خداحافظی محکمتر از همیشه بچهها را بغل کرد، صورتشان را بوسید، بهشان قول داد تا ساعت ۱۰و نیم خانه باشد و در خانه را بست و رفت، اما دقیقا در همان ساعتی که گفته بود خبر شهادتش به خانه رسید.
-
یک زندگی ساده و عاشقانه به روایت همسر سردار ایزدی، معروف به حاجرمضان در تلویزیون همشهری
حاج رمضان به روایت همسر| چرا پیکر حاج رمضان بدون دست پیدا شد
سعیده سالاری، همسر شهید، در برنامه تلویزیونی همشهری از نحوه شهادت همسرش می گوید: «ایشان معمولاً یک ربع تا ۲۰ دقیقه قبل از اذان صبح بیدار بودند. یقین دارم پیش و پس از نماز، دستها را بالا میبرد و برای دیگران دعا میکرد. به همینخاطر دست حاج آقا چند روز بعد از شهادتشان پیدا شد.»
-
روایت خاله و مربی مهد از زندگی کوتاه و پرنور شهید سیدعلی ساداتی
بزرگترین بیرحمی اسرائیل سهم خانواده ساداتی شد | پرواز سیدعلی به همراه خانواده
سیدعلی ساداتی، کودک چهارساله در خانوادهای انقلابی و مهربان رشد کرد. او که از سوی خانواده «سردار سلیمانی کوچک» لقب گرفته بود، ۲۴ خرداد ۱۴۰۴ همزمان با عید سعید غدیر به همراه ۶ نفر از اعضای خانوادهاش در پی حمله رژیم صهیونیستی به منزل مسکونی در محله نارمک شهید شد.
-
فیلم | معلمی که مظلومیت ۶ دانشآموز شهید را فریاد زد
زهرا افسر ۲سالی است که در مدرسه شهید رحمانی شهرک شهید چمران به عنوان معلم حضور دارد او در دومین روز از جنگ دوازدهروزه، با قلبی آکنده از غم و خشم، در راهپیمایی عید غدیرخم شرکت کرد و با در دست گرفتن عکس ۶ دانشآموز شهید مدرسهاش، تلاش کرد فریاد مظلومیت و بیگناهی کودکان را به گوش جهان برساند.
-
راز دفترچه روی مزار شهید | این شهید جنگ ۱۲روزه خادم آستان رضوی بود
۲۴ سال بیشتر نداشت، اما زندگیاش شایسته روایتگری است؛ از خادمی حرم امام رضا(ع) تا پیادهرویهای پرشور اربعین. او حافظ قرآن، به حقالناس حساس و اخلاق و تواضعش زبانزد همه بود. در آخرین روزهای زندگی، ده روز پیش از شهادت، فیلمی از خودش گرفته و در آن خود را «شهید» خطاب کرده بود.
-
از کوچههای یافتآباد تا میدانهای مقاومت | آرش صبحانهاش را به باغبان داد و آسمانی شد
روز نهم جنگ درحالیکه هنوز صدای انفجار در خیابانهای شهر میپیچید، او مثل همیشه بیوقفه و بدون تردید آماده خدمتگزاری بود. صبحانهاش را به باغبان پارک بخشید و دقایقی بعد از ورودش به محل کار در حمله موشکی به شهادت رسید.
-
فریاد پرصلابت همسر محمد علیحسینی | شهادتش به ما آبرو بخشید
هر زمان از قاب تلویزیون صحنههای آن دوران را میدید با حسرت آه میکشید و میگفت: رفقا رفتند و من از قافله جا ماندهام. سرانجام محمد علیحسینی ۶۳، ساله، ساکن محله پیروزی، در حمله موشکی ۲۵ خرداد ۱۴۰۴ به آروزی دیرینش رسید و نامش در شمار شهیدان جاودانه شد. با پسر و همسر شهید گفتوگو کردهایم.
-
پای درددلهای همسر شهید ابوالفضل باروتچی که معتقد است روزی زندگیشان شهادت بوده
شهادت در روز چهارم زندگی مشترک
فقط ۳روز از آغاز زندگی عاشقانهشان زیر یک سقف میگذشت. خانهشان بوی نویی میداد. هنوز چیدمانش کامل نشده بود و خردهکارهایی مانده بود؛ زوجی که قرار بود سیام خرداد امسال پس از برگزاری مراسم عروسی به خانه بخت بروند، اما با وقوع جنگ ۱۲روزه، بدون جشن خاصی زندگی مشترکشان را شروع کردند.
-
مدیرکل امور شاهد و ایثارگران وزارت آموزش و پرورش از اولین رویداد خاطرهنویسی شهدا خبر داد
روایتنویسی دانشآموزان از شهدای جنگ ۱۲ روزه
اولین رویداد بینالمللی خاطره نویسی و روایت نگاری «فصلی از رویش جوانهها» به همت وزارت آموزش و پرورش با هدف ترویج فرهنگ ایثار و شهادت برای دانشآموزان و فرهنگیان آغاز به کار کرد.
-
فیلم | روایت دردناک مدیر مدرسه شهید رحمانی از جنگ | ۶ بچهام پرپر شدند
رقیه احمدی، مدیر مدرسه شهید رحمانی، با ۲۵ سال سابقه در آموزش و پرورش، هنوز باورش نمیشود که صدای انفجار شب اول تهاجم رژیم صهیونیستی، آغاز داغی باشد که تا همیشه بر دلش بماند.
-
قصه آخرین دیدار با شهید مدهنی | به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود
«هر روز که بیشتر میگذرد، رفتنت جانفرسا و غیرقابلباورتر میشود. تو رفتی و من ماندم با قلبی تکهپاره و روحی سرگردان میان زمین و آسمان که در جستجوی توست. کاش در شهادت نیز مثل همیشه معرفت به خرج میدادی و بی من نمیرفتی.»
-
گفتگو با همسر شهید حسین کریمی که تعطیلات نوروز را به جهاد در روستاهای محروم میگذراند
«جاندلم» فرزندش را ندید و رفت
زمانی تا تولد نخستین فرزندش نمانده بود. قرار بود پدر شود. ۵ماه اول بارداری زینب، تمام تلاشش را کرده بود که آب در دل او تکان نخورد، اما نمیدانست نیت شوم صهیونی قرار است زندگیشان را اینگونه تغییر دهد.
-
روایت مادر و همسر شهید احسان ذاکری از روزهای بیخبری
پیامهای عاشقانه شهید جنگ ۱۲روزه | ماجرای زیارت مزار شهدا با لباس عروس و دامادی
نه فقط در عرصه خبر که در اغلب میدانهای علمی و فرهنگیهم حاضر بود. در راهپیماییها و هر صحنهای که نیاز به روایتگری داشت، او را میدیدی. خبرنگاری برایش یک شغل نبود، رسالت بود؛ احسان ذاکری حافظ کل قرآن و خبرنگار حوزه دفاعمقدس، دوم تیرماه ۱۴۰۴ در حمله رژیم صهیونیستی به شهادت رسید.
-
خانواده شهید سجاد زبرجدی مهمان تلویزیون اینترنتی همشهری شدند
شهیدی که جوان ها را پای مزارش کشاند | چرا سجاد زبرجدی محبوب شد؟
برنامه جان ایران از تلویزیون اینترنتی همشهری در نهمین سالروز شهادت سجاد زبرجدی، از شهدای پرآوازه مدافع حرم، میزبان مادر و خواهر این شهید بود؛ جوانی که مزارش به برکت روح بلند او محفل دلهای بیقرار بسیاری شده است.
-
حسین نریمانی از نحوه شهادت همسرش مریم قنبریان روایت میکند
شهید حجاب | حفظ حجاب از حفظ جان برایش مهمتر بود
شهید مریم قنبریان، بانویی است که یکم تیرماه ساعت ۱۳:۵۵ برایش لحظه انتخاب بود؛ او در میان دود و آتش، شجاعانه و بدون لحظهای درنگ حفظ حجاب را بر حفظ جانش ترجیح داد. مریم قنبریان برگشت تا روسریاش را سر کند، اما همان دم، پروازش به سمت آسمان آغاز شد.
-
مستندات جنگ ۱۲ روزه جمعآوری میشود
«مأموریت یافتهایم که وقایع جنگ ۱۲ روزه اخیر با رژیم صهیونیستی را ثبت و روایت کنیم. در این جنگ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بهویژه نیروی هوافضا، نقشی کلیدی ایفا کرد و دشمن ناچار به عقبنشینی شد.»
-
شهادت ۲۰ روز بعداز پدرشدن | مرثیهای برای هیرمان
شهید رضا دریکوند متولد اول آذر ۱۳۷۷ بود. جوان و باصلابت. حرفه نظامیگری را خودش انتخاب کرد و تا آخرین نفس پای انتخابش ماند.
-
برگی از زندگی شهید محمدجواد بحیرایی که در روزهای جنگ ۱۲ روزه، در خانه به شهادت رسید
محمد چشم و چراغ خانهمان بود
«محمد جواد، نظامی، دانشمند هستهای نبود؛ یک پسر ۲۶ساله با مدرک نرمافزار کامپیوتر، برنامهنویس سئو بود که چند سال پیش در شرکت توسعه سامانههای هوشمندآسپیان مشغول شد. عصای دست من و پدرش و حامی خواهرانش بود. برایش آرزوها داشتیم، اما با حمله رژیم صهیونیستی به تهران و شهادتش همه آرزوهایمان پر کشید »
-
وداع عاشقانه شهید طاووسی؛ حلالش کردیم و رفت
ظهر دوشنبه دوم تیر ماه، همزمان با آخرین روز از روزهایی که نفس شهر با اضطراب جنگ گره خورده بود، پایان زندگی مردی رقم خورد که سالها میان هیئتهای محلی و معاونت فرهنگی بسیج، بیصدا اما مؤثر زیسته بود.
-
شهید ابوالفضل رضایی روشن برای نجات سربازها وارد خوابگاه شد
خواب بودیم، ابوالفضل نجاتمان داد
ساعت ۱۲ ظهر ۲ تیرماه، آسمان نیلی تهران رنگ خاکستری به خود می گیرد. چشمان خوابآلود ابوالفضل، سایه سنگین جنگنده دشمن را که میبیند، برمیخیزد و بیهیچ تردیدی به سمت خوابگاه میدود. دوستانش را بیدار میکند: «حمله کردند، برید بیرون!»
-
روایت زندگی پاسدار شهید علیرضا سبزیپور که شهیدگونه زیستن را معنی بخشید
ماجرای عجیب استجابت اشکهای پسر ۲۳ساله
آن شب نوبت علیرضا بود. سه سال تلاش بی وقفه برای چنین شبی کم نبود. آیتالکرسی که به گردن داشت درآورد و بوسید. «بسمالله»... و شلیک. گرمای ۳۱ خرداد، خبر از تابستان داغ داشت. باد خشک صحرا در میان کوهها میپیچید و روی صورت علیرضا و همرزمانش عبور میکرد.
-
احوالپرسی از ۳ خانواده آسیبدیده در جنگ ۱۲ روزه
برسد به دست رژیم صهیونیستی!
۲ ماه از برخورد و انفجار یک دستگاه پهباد رژیم صهیونیستی در یکی از کوچههای محله جلیلی گذشت که منجر به شهادت یک جوان، مجروحیت ۵ عضو یک خانواده و تخریب منزل یکی از اهالی شد.