مهدیه اسمعیلی: ما به دلایل گوناگونی سفر می‌کنیم. گاهی برای عوض‌کردن آب‌وهوا، گاهی برای انجام مأموریت کاری، گاهی برای انتقال چیزی به جایی دیگر و...

سفرهای خوشبخت با كتاب و آگاهی

در این میان، بعضی‌ها هم هستند که سفر می‌کنند تا آگاهی و لذت زندگی‌کردن در دنیایی جدید را با خودشان به شهرهای دیگر ببرند. «حمزه خوشبخت» یکی از آن‌هاست؛ متولد ۱۳۶۹ و اهل بندرعباس است. در هرکجا که سفر می‌کند برای کودکان‌و نوجوانان از دنیای پُررمز و راز کتاب‌ها می‌گوید. با او و سفرهایش همراه می شویم.
* * *
چه شد که تصمیم گرفتید به شهرهای گوناگون سفر کنید و برای نوجوانان کتاب بخوانید؟
به‌نظر من، نوجوانان، دنیا را خیلی زیباتر از ما بزرگ‌سالان می‌بینند. برای همین می‌توانند با این نوع نگاه، چیزهای زیادی به جهان به ما بیاموزند. برای یادگرفتن از دیگران هم چیزی بهتر از گفت‌وگو با آن‌ها نیست، به‌خصوص اگر این گفت‌وگو درباره‌ی قصه‌ها باشد.
چه کتاب هایی بیش‌تر مورد توجه نوجوانان قرار گرفته است؟
کتاب‌هایی مثل کتاب‌های «رولد دال» با ترجمه‌ی «محبوبه نجف‌خانی»، کتاب‌های «فرهاد حسن‌زاده» و کتاب‌های «دکتر زیوس» با ترجمه‌ی «رضی هیرمندی».
نتیجه‌ی سفرهایتان چه بوده است؟
 از سال‌های قبل هم در بسیاری از روستاهای بندرعباس و میناب برای بچه‌ها کتاب می‌خواندم، اما از سال ۱۳۹۸، طی اتفاقاتی به این نتیجه رسیدم که باید این کار را به‌صورت جدی دنبال کنم. من معتقدم ادبیات، چیزی فراتر از خواندن و نوشتن است. ادبیات می‌تواند بخشی از رفتار و هستی ما باشد.
خودم زیاد کتاب خوانده‌ام؛ از ادبیات روس تا ادبیات عرب و...، کتاب‌ها می‌خواهند یک چیز را به ما بگویند و آن هم این است که دست‌به‌کار شوید و کاری انجام دهید.
اولین جرقه از کجا شروع شد؟
در ابتدا یک کتاب‌فروشی در میبد یزد داشتیم و در آن‌جا جلسات کتاب‌خوانی برگزار می‌کردیم. پس از آن این‌کار را در تهران و کرمان انجام دادم و امروز این سعادت نصیب من شده که در بیش از ۱۰ شهر ایران حضور پیدا کنم، با نوجوانان کتاب بخوانم، صحبت کنم و از آن‌ها یاد بگیرم.
تا حالا به چه شهرهایی سفر کرده‌اید؟ و استقبال نوجوانان چگونه بوده؟
 راستش را بخواهید ‌فهرست‌کردن نام شهرهایی که به آن‌ها سفر کرده‌ام کمی برایم مشکل شده؛‌ بندر عباس، جزیره‌ی هرمز، یزد، کاشان، تربت‌جام، بابل، تبریز، کرمان، شهربابک، شیراز، بوشهر، برازجان و...
استقبال همیشه عالی بوده و اتفاقات بسیار خوبی در همه‌ی این شهرها برای من پیش آمده و چیزی جز لطف و خوبی و محبت ندیده‌ام.
 درباره‌ی نوجوان‌ها بگویم که من وارد فضایی می‌شوم که بیش‌تر بتوانند خلق کنند. یعنی علاوه بر خوانش داستان‌ها، بچه‌ها وارد حوزه‌ی نوشتن هم می‌شوند و قصه‌های خودشان را می‌نویسند.
چگونه توانستید نوجوانان را به نوشتن و شنیدن داستان ترغیب کنید؟
وقتی پیش از خوانش کتاب‌ها، درباره‌ی موضوعات مربوط به آن کتاب با بچه‌ها صحبت می‌کنم، آن‌ها از همان ابتدای کار کنجکاو می‌شوند تا روایت را تا انتها بشنوند. علاوه بر این، این کار باعث می‌شود تا با نگاه‌های گوناگون هم‌دیگر آشنا شویم و جهان و مسائل روز دنیا را از دریچه‌ی نگاه یک‌دیگر ببینیم.
به‌نظر من ادبیات، آینه‌ی زندگی است. نوجوانان بیش‌تر با داستان‌هایی ارتباط می‌گیرند که زندگی خودشان را در آن‌ها ببینند. وقتی با نوجوان‌ها درباره‌ی شخصیت‌های داستان‌ها صحبت می‌کنم و با هم درباره‌ی چالش‌هایی گفت‌وگو می‌کنیم که برای شخصیت‌ها اتفاق می‌افتد، آن‌ها رابطه‌ی عمیقی با داستان‌ها پیدا می‌کنند.
این کتاب‌ها را از کجا تهیه می‌کنید؟ نهادهایی هستند که به شما کمک کنند؟
شورای کتاب کودک، نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور و جمعی از نویسندگان و مترجمان کشور.
چه توصیه‌هایی برای نوجوانان درخصوص کتاب و کتاب‌خوانی دارید؟
نوجوانان در مرحله‌ی اول باید برای خودشان پرسش ایجاد کنند. وقتی ذهنشان پر از سؤال شد، برای یافتن پاسخ سؤال‌هایشان به‌سراغ کتاب‌ها بروند و مطمئن باشند برای هرمسئله‌ای که در ذهنشان ایجاد شده، کتابی وجود دارد. کتاب‌هایی که با سعی و تلاش نویسندگان و مترجمان خوب و کاردرستی تألیف و گردآوری شده‌اند.
دوست دارم به نوجوانان بگویم سعی کنند کتاب‌ها را در اخلاق و رفتارها و انتخاب‌هایشان شریک کنند. فقط کلمات را نخوانند بلکه با آنان زندگی کنند.

کد خبر 634433

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha