چهارشنبه ۲۶ تیر ۱۳۸۷ - ۱۹:۴۲
۰ نفر

ترجمه نیلوفر قدیری: وقتی نیکولا سارکوزی در هفتم ماه مه سال ۲۰۰۷ به‌عنوان رئیس‌جمهوری جدید فرانسه به قدرت رسید، برنامه‌هایش برای سیاست خارجی جامع و فراگیر بود.

او برنامه‌های بزرگی برای خاورمیانه و شمال آفریقا داشت و قرار بود سیاست معطوف به مناطق عربی فرانسه را متوازن کند.

سارکوزی بر این باور بود که فاصله گرفتن از رویکرد سیاست خارجی ژاک شیراک نسبت به خاورمیانه باعث پیشبرد آرمان صلح و پیشرفت در منطقه‌ای می‌شود که او اعتراف کرده‌بود چیز زیادی از آن نمی‌داند.

در جریان تشکیل اتحادیه مدیترانه که اعضای آن همین هفته در پاریس با یکدیگر دیدار کردند، سارکوزی در این‌رؤیا بود که فرانسه با افتخار آغوش خود را به روی مستعمره‌های سابق خود در شمال آفریقا و مدیترانه می‌گشاید تا مشکلاتی چون انرژی و مهاجرت غیرقانونی در کل منطقه حل شود.

سارکوزی در نشست سران این اتحادیه جدید گفت: مدیترانه برای نفوذ ما در دنیا بسیار مهم است. او همچنین تاکید کرد که رئیس‌جمهوری جدید فرانسه قصد دارد تمدن را به وسیله صلح گسترش دهد نه فتوحات و مستعمرات.

اما سارکوزی تنها چند ماه بعد از به قدرت رسیدن، خطرات اظهارات ضد‌ونقیض خود را و همچنین محدودیت‌های جاه‌طلبی‌های جهانی‌اش را دریافت.

سارکوزی رؤیای مدیترانه‌ای خود را بارؤیای ناپلئون که الجزایر را فتح کرد، مقایسه می‌کند اما چنین مقایسه‌ای نه تنها باعث بهبود رابطه فرانسه با همسایگان نمی‌شود بلکه این رابطه را تیره می‌کند.

بدون شک سارکوزی یک عملگراست. او با وجود نزدیکی به رای‌دهندگان راست افراطی، نیازهای ژئوپلتیک خاورمیانه و شمال آفریقا را می‌شناسد.

مثلا او در سفر به الجزایر مجبور شد اظهارات دوران تبلیغات انتخاباتی‌اش را رد کند و بگوید: من در جنگ الجزایر شرکت نداشته‌ام و نسل من بار تاریخ را به دوش نمی‌گیرد.

رابطه او با معمر قذافی نشانه‌ دیگری است از شناخت او از ضرورت‌های ژئوپلتیک منطقه. او در جریان تبلیغات انتخاباتی وعده داده‌بود که حقوق بشر را فدای ارزش‌های دمکراتیک نمی‌کند.

او گفته بود که بر خلاف شیراک که با رهبران کشورها طرح ارتباطات شخصی می‌ریخت، دکترین سیاست خارجی کشورش را تغییر نمی‌دهد. این سخنان برای او محبوبیت زیادی جلب کرده‌بود.

او حتی آشکارا از چین خواست به آزادی بیان و اجتماعات احترام بگذارد و به روسیه هم هشدار داد اما وی از زمان به قدرت رسیدن، بسیاری از این وعده‌ها را زیر پا گذاشت.

البته فعال‌بودن بیش از حد او، شیوه رهبری‌اش و علاقه وافر به جلوی دوربین رسانه‌ها بودن، سارکوزی را از شیراک و رهبران دیگر فرانسه متمایز می‌کند. واقعیت آن است که سیاست خارجی سارکوزی تفاوت چندانی با سیاست خارجی سنتی فرانسه ندارد.

او تلاش زیادی می‌کند که در خاورمیانه نقش و نفوذ سنگینی داشته باشد. البته ناکامی در ایفای این نقش، محدودیت‌های سیاست خارجی فرانسه را نشان می‌دهد.

این مداخله امیر قطر بود که بحران لبنان را حل کرد، نه رفت‌وآمدهای دیپلماتیک فرانسه. از سوی دیگر در میانجیگری میان سوریه و اسرائیل هم این ترک‌ها بودند که نقش اساسی ایفا کردند نه پاریس.

تغییر در سیاست خارجی فرانسه که سارکوزی از همان ابتدا وعده آن را می‌داد، هرگز اتفاق نیفتاد. سیاست‌های سارکوزی در قبال خاورمیانه هم به غیراز چندتفاوت محدود، همان سیاست‌های گذشته فرانسه است.

سارکوزی در مقابل واقعیت‌های دشوار و پیچیده منطقه خاورمیانه دریافته که باید سیاست‌های بلند‌پروازانه‌اش را تغییر دهد. اتحاد مدیترانه هم شامل همین وضعیت می‌شود.

تعاملات پیچیده در روابط کشورهای منطقه مانند مراکش و الجزایر، اعراب و اسرائیل، بدون شک ابتکار سارکوزی را ناکام می‌گذارد.

دیلی استار- ۱۵ جولای

کد خبر 58197

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار اروپا

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز