ترجمه‌ی سارا منصوری: اگر کتاب‌خوان باشید بعید است «رولد دال» را نشناسید و اگر رولد دال را بشناسید بعید است رمان «جادوگران» او را نخوانده باشید. این کتاب در ایران هم از محبوب‌ترین کتاب‌های رولد دال است و ترجمه‌های فارسی «محبوبه نجف‌خانی»، «شهلا طهماسبی» از این رمان از محبوب‌ترین‌ها هستند.

جادوگرانى با ظاهرى معمولى!

جادوگران، داستان پسری است که پدر و مادرش را در یک حادثه‌ی رانندگی از دست می‌دهد و حالا با مادربزرگش زندگی می‌کند. او به‌طور اتفاقی خودش را در جلسه‌ی سالانه‌ی جادوگرها می‌بیند؛ جادوگرانی بدجنس که می‌خواهند همه‌ی بچه‌ها را از بین ببرند.

«رابِرت زِمِکیس»، نویسنده، تهیه‌کننده و فیلم‌ساز برجسته‌ی 69ساله‌ی آمریکایی که احتمالاً پیش از این آثاری چون سه‌گانه‌ی «بازگشت به آینده»، «تماس»، «قطار سریع‌السیر قطبی» و «بندباز» را از او دیده‌اید، در تازه‌ترین فیلمش در سال 2020 میلادی به سراغ رمان جادوگران رولد دال رفته است.

فیلم جادوگران، هم‌چون بسیاری فیلم‌های تولید سال 2020 به‌خاطر شیوع بیماری کرونا، به‌جای پرده‌ی سینماها از یکم آبان‌ماه در شبکه‌های نمایش خانگی در سراسر جهان درحال نمایش است و این‌روزها، سایت «فیلیمو» هم در ایران، نسخه‌ی دوبله‌ی آن را در اختیار کاربران خود گذاشته است. به همین مناسبت برای شهرفرنگ این شماره، گفت‌وگویی را با رابرت زمکیس، نویسنده، کارگردان و تهیه‌کننده‌ی فیلم جادوگران برایتان انتخاب کرده‌ایم.

چرا از بین کتابهای رولد دال، این داستان را برای اقتباس انتخاب کردید؟

چیزی که مرا به اقتباس از این داستان رولد دال علاقه‌مند کرد، جادوگران بودند. همیشه از جادوگران خوشم می‌آمده. به‌نظرم آن‌ها سیمایی دل‌پذیر دارند. صفات شیطانی، رفتارهای بی‌مهابا و کله‌شقی‌شان، آن‌ها را فریبنده و جذاب کرده. جادوگرانِ داستان رولد دال، تمام هم و غمشان نابودکردن بچه‌هاست! یعنی به‌معنای واقعی شیطان‌صفت هستند. آن‌ها خراب‌کار و توطئه‌گرند و برای همین داستان را جذاب و خواندنی کرده‌اند. ولی این همه‌ی داستان رولد دال نیست. به‌نظرم پی‌رنگ اصلی این داستان، بسیار فراتر از تلاش موجودات اهریمنی برای از بین‌بردن بچه‌هاست. این داستان درباره‌ی پذیرش هویت فردی است. این‌که هرآدم، هرآن‌چه هست را بپذیرد و خودش را قبول داشته باشد. دقیقاً برای همین است که این کتاب در بین تمام نسل‌ها، خوانندگان پروپاقرصی دارد. رولد دال توانسته داستانی بی‌زمان درباره‌ی اهمیت فردیت بنویسد که سال‌هاست محبوبیتش را حفظ کرده.

چهقدر به رمان اصلی وفادار بودید؟

رولد دال رمان جادوگران را در دهه‌ی 1980 میلادی نوشت، ولی داستان آن در دهه‌ی 1960میلادی اتفاق می‌افتد؛ دوره‌ای که خبری از تلفن‌های همراه، دوربین‌های امنیتی و نظارت 24ساعته نبوده و زندگی، فریبنده، گرم و بسیار جذاب‌تر از امروز جریان داشته است. از طرفی برایم مهم بود که پی‌رنگ اصلی قصه را حفظ کنم. برای همین در زمان داستان تغییری ندادم و بسیاری از شخصیت‌ها و مکان‌ها را بدون تغییر در فیلم وارد کردم.

همراهی بازیگران چهطور بود؟

واقعاً به گروه بازیگرانم افتخار می‌کنم. «آن هاتاوِی»، نقش جادوگر بزرگ را با تمام آن خصوصیات اهریمنی‌اش، بی‌نقص بازی کرد. «اوکتاویا اِسپِنسِر» که نقش مادربزرگ قهرمان داستان را ایفا کرد، هنرمندی بی‌نظیر است. او توانمندی بالایی در هنر بازیگری دارد و روحیه‌ی شوخ‌طبعش برای لحظه‌های کمدی فوق‌العاده است.

فکر میکنم فضاسازی این داستان مثل راهرفتن روی لبهی تیغ بوده. چهطور به این فانتزی حاکم بر فیلم رسیدید؟

طراحی فضاسازی فیلم از بخش‌های لذت‌بخش آن بود. از یک‌طرف باید جهانی ماورایی را با موجوداتی شیطانی طراحی می‌کردیم واز طرف دیگر اصلاً نمی‌خواستم که فضای آن شبیه به حال‌وهوای جشن هالووین با جادوگران دماغ‌شکسته‌ی جاروسوار شود. جادوگرانِ فیلم ما شبیه آدم‌های معمولی هستند که ممکن است هرروز در خیابان از کنار شما عبور کنند؛ با این تفاوت که آن‌ها ویژگی‌های منحصربه‌فردی دارند که از چشم انسان‎‌های عادی پنهان می‌ماند. مثلاً به‌جای دست، پنجه دارند و آن‌ها را با دستکش قایم می‌کنند. یا مثلاً مو ندارند طاس‌اند و از کلاه‌گیس استفاده می‌کنند. من اصرار داشتم به‌جای این‌که چهره‌ی کلاسیک جادوگران را با آن کلاه‌های کج و کوله و جاروهای دسته‌بلند و صورت‌های زشت تکرار کنیم، به‌لحاظ ویژگی‌های رفتاری و خصوصیات فردی به آن‌ها هویت و پی‌رنگ اهریمنی بدهیم.

برای فیلم جادوگران چه گروه سنیای را مد نظر داشتید؟

داستان‌های رولد دال از برجسته‌ترین آثار ادبیات کودک و نوجوان هستند. در این داستان‌ها، کودکان و نوجوانان شخصیت‌های اصلی‌اند و دقیقاً به همین خاطر است که کودکان و نوجوانان این داستان‌ها را دوست دارند؛ چون خودشان را در نقش اول می‌بینند. اما به اعتقاد من این داستان‌ها صرفاً به‌خاطر قهرمان‌هایشان، داستان‌هایی کودکانه نیستند. برای همین است که مخاطبان رولد دال به گروه کودک و نوجوان محدود نمی‌شوند و بزرگ‌سالان هم از خوانندگان آن‌ها هستند. در فیلم جادوگران هم همین خط را دنبال کردم و فیلمی ساختم که مخاطب در هرگروه سنی آن رادوست داشته باشد و از تماشای آن لذت ببرد. راز جلب رضایت مخاطب کودک و نوجوان این است که از نگاه بالا به پایین و با لحن پند و اندرز با آن‌ها طرف نشویم. نقشه‌ی من این بود که فیلمی برای مخاطب‌های هشت تا 80ساله بسازم. من عاشق حرفه‌ام هستم. از فیلم‌ساختن لذت می‌برم. اما چیزی که بیش‌تر از کارگردانی دوست دارم، این است که احساسات تماشاگر را برانگیزم، او را بخندانم، باعث گریه و ترسش شوم، یا هیجان‌زده‌اش کنم. در آن صورت حس می‌کنم در کارم موفق شده‌ام.

کد خبر 564182

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha