شنبه ۴ خرداد ۱۳۸۷ - ۱۷:۰۸
۰ نفر

سعید آجورلو: ما چقدر بی‌رحم شده‌ایم. نه در مقابل مخالفان‌مان که اگر بی‌رحمی فقط در مقابل مخالف بود، می‌شد آن‌ را با عقل ابزاری توجیه کرد.

ما بی‌رحم شده‌ایم در مقابل دوستان‌مان. برای اینکه یک دوست را به دشمن تبدیل کنیم، چند کلمه انتقاد ساده کفایت می‌کند.

اول از دوست، منتقد می‌سازیم بعد مخالف و بعد هم دشمن. وقتی علی کریمی - بازیکن خونسردی که همواره به مسائل مدیریتی بی‌اعتنا بود- مستقیم می‌رود سراغ اصل موضوع و از فدراسیون انتقاد می‌کند، ما هم باید مستقیم برویم سراغ آخرین راه؟ بدون اینکه شک کنیم به کار خودمان.

شاید اشکال از  ما باشد.  انگار نمی‌شود از علی کریمی تکذیبیه گرفت. تکذیب کردن اخبار رسانه‌ها که همیشه راحت‌ترین کار برای حل اختلاف‌ها بوده. مگر غیر از این است که اهالی فوتبال هرچه می‌خواهند می‌گویند و بعد به فاصله چند روز  آنها را تکذیب می‌کنند؟ نمی‌شود به او تذکر کتبی داد.

نمی‌شود او را جریمه مالی کرد. انگار تنها راه باقیمانده، آخرین راه است؛ اخراج.

اخراج از اردوی تیم‌ملی و محرومیت تا اطلاع ثانوی. ممکن است مسئولان فدراسیون بگویند، برخورد با کریمی، تنها راه برقرار کردن نظم در اردوی تیم‌ملی است و ما راهی جز این نوع برخورد نداشتیم.

در این صورت اگر فدراسیون تصمیم به برقراری نظم گرفته و می‌خواهد کاملاً عادلانه با تیم‌های متخلف، بازیکنان بی‌انضباط و... برخورد کند ساده‌ترین سئوال این است؛ بخشش مجتبی جباری - بازیکنی که به دلیل ضربه‌زدن شدید به ابراهیم تقی‌پور منصفانه محروم شده بود - در صبح بازی استقلال/ راه‌آهن در جام‌حذفی چه توجیهی می‌تواند داشته باشد؟ پس موضوع، اتوریته فدراسیون نیست.

موضوع انگار خود علی کریمی است. او که روزگاری ستاره تیم‌ملی بود. بازیکن عجیبی که بارها اعلام کرده هیچ علاقه‌ای به فوتبال ندارد. ستاره‌ای که راحت‌طلبی فوتبال عرب‌ها را به سختی کشیدن در لیگ‌های آلمان و اسپانیا ترجیح می‌دهد.

ستاره‌ای که روی یک دستمال می‌تواند بازیکن حریف را دریبل بزند. او اکنون مورد بی‌مهری ما قرار گرفته. شاید خاطره برخوردی که بلاژویچ با خداداد انجام داد با فاصله‌‌ای چند ساله تکرار شده.

اخراجی که نه‌تنها منجر به نظم تیم بلاژ نشد که موجب شد بعدها نسبت به نبود خداداد افسوس بخوریم. ما می‌خواهیم ستاره‌هایمان را بفرستیم گوشه خانه و همانطور که عادت کرده‌ایم بعدها افسوس‌اش را بخوریم. اما این سئوال را باید با خودمان مطرح کنیم که از رفتن کریمی، تیم‌ملی بیشتر ضرر می‌کند یا خود کریمی؟

در این میان می‌شود، مرز منافع ملی را گذاشت وسط. اگر به این جمع‌بندی  رسیدیم که وجود علی کریمی به نفع فوتبال ایران است، باید مدارا به خرج داد. البته به شرطی که انتقاد کردن از فدراسیون فوتبال را مرز منافع ملی نگذاریم. خیلی ساده است.

حالا که علی کریمی لبه‌تیز انتقادهایش را به سمت علی دایی برده، نوبت سرمربی تیم‌ملی است که ثابت کند حرف‌هایی که در موردش می‌زنند، اشتباه است. او حتی اگر از کریمی دلخور هم باشد به خاطر موفقیت فوتبال ایران می‌تواند او را به تیم‌ملی بازگرداند.

آن وقت علی دایی،‌ مخالف را تبدیل به دوست منتقد کرده. البته علی کفاشیان - رئیس فدراسیون فوتبال – در مصاحبه‌ای با ایسنا اعلام کرده که محرومیت علی کریمی با هماهنگی علی دایی صورت گرفته است.

اگر حتی چنین موضوعی واقعیت داشته باشد، باز هم راه‌ برای علی دایی باز است. طبیعتاً درخواست او از رئیس فدراسیون برای بازگشت کریمی، بدون پاسخ نمی‌ماند. علی دایی اگر می‌خواهد لیدر واقعی تیم‌ملی باشد، باید بزرگی کند. بزرگی کردن گاهی به داد و فریاد کردن است، گاهی به ابرو نازک کردن، گاهی غضب و گاهی هم یک لبخند.

الان تیم‌ملی از دایی آن یک لبخند را می‌خواهد.

کد خبر 52906

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار فوتبال ايران

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز