پنجشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۹۸ - ۰۷:۳۱
۰ نفر

فرهاد حسن زاده*: سوت اول:دل و جگر روز نوجوان است و باز هم صحبت از ویژه‌نامه، خداوند به‌خیر بگذراند.

سه سوت

هم برای ما، ‌هم برای شما، وقتی اسم ویژه‌نامه می‌آید، کله‌مان سوت می‌کشد، نه یکی، نه دوتا، نه سه‌تا، یک سوت ممتد که تا چند روز همین‌طور ادامه دارد و ما را از سه‌سوت نوشتن باز می‌دارد.

با وجود ویژه‌نامه‌های تابستانی و طرح‌های درازمدت و کوتاه‌مدت، فکر می‌کنیم کم‌کم باید رخت‌خوابمان را بیاوریم و شب را همین جا کنار میز و صندلی‌مان پهن کنیم و لالا کنیم! شاید هم دست عیال و آقازاده‌ها را بگیریم بیاوریم همین‌جا، دور هم باشیم. این عمه‌خانم ما گلایه دارد که چرا نمی‌آیی قندهای ما را بشکنی و دیداری تازه کنیم؟!

خب، می‌توان عمه‌خانم را هم دعوت کرد به دفتر دوچرخه تا هم دیداری با او تازه‌کنیم و هم قندهایش را بشکنیم.

ناگفته نماند که برخی از خانم‌های هم‌کار گلایه دارند که به‌خاطر کار شبانه‌روزی در دوچرخه مورد غضب اهل خانه قرار گرفته‌اند، چون مدام غذای سرد میل می‌فرمایند! پیشنهاد می‌فرماییم این خانم‌ها بساط سبزی‌پاک‌کنی و آب‌غوره‌گیری و پیازداغ‌پزی را بیاورند دوچرخه تا استفاده‌ای چندمنظوره از این فضای فرهنگی بشود!

به هر حال، ما فکر می‌فرماییم مجله‌ای که همه‌چیزی برای نوجوانان دارد و سالی ۱۰۰ شماره برای این گروه سنی چاپ می‌کند، دلیلی ندارد برای روز نوجوان خودش را خفه کنند و بخواهد ویژه‌نامه در بیاورد و از این‌حرف‌ها...

(این نیم‌سوت دارد ما را چپ‌چپ نگاه می‌فرماید و می‌گوید عجب دل و جگری داری که در روز نوجوان چنین حرف‌های بوداری می‌زنی! خبر ندارد که ما مخ... مخ... مخلص همه‌ی نو... نو... نوجوون‌های با مرام هستیم!)

  • سوت دوم:
  • لطفا مسواک بزنید!

ایستاده بودیم جلوی دکه‌ی روزنامه‌فروشی که برای این نیم‌سوت شکم‌گنده سوت‌به‌سوت‌شده (یا همان گوربه‌گورشده‌ی قدیم) چند حلقه پفک‌نمکی بخریم که چشممان افتاد به تیتر یکی از روزنامه‌های زرد: «چهار نوجوان با تأثیر از سریال [...] اقدام به آدم‌ربایی کردند!»

داشتیم به شاخ سبزشده‌ بر سرمان تفکر می‌فرمودیم که نیم‌سوت گفت: «نظرت چیه؟»

گفتیم: «درباره‌ی آدم‌ربایی؟»

گفت: «نه!»

گفتیم: «درباره‌ی سریال... و بدآموزی‌هاش؟»

گفت: «[...] دیگه چه کوفتیه؟ خوراکیه؟»

گفتیم: «شاید منظورت نوجوون‌های این دوره و زمونه است!»

گفت: «بابا تو دیگه کی هستی؟ من می‌گم درباره‌ی این پفک‌های حلقه‌ای نظرت چیه؟»

گفتیم: «حتماً خوبه که توی تلویزیون این‌همه درباره‌اش دالام‌دیمبو می‌کنند!»

گفت: «بله، خیلی خوبه!»

نیم‌سوت عینهو موش داشت حلقه‌حلقه پفک می‌خورد و ما غرق در این اندیشه شدیم که عجب روزگار عجیب و غریبی است.

به‌هرحال حالا که ایام مبارک و میمون روز نوجوان است، ما به شما می‌گوییم: «ای نوجوانان عزیز و خفن! لطفاً بچه‌های خوب و نازی باشید، حرف‌های بدبد نزنید، کارهای بدبد نکنید.

بعد از خوردن غذا مسواک بزنید. این چیزهایی را هم که توی تلویزیون نشان می‌دهند جدی نگیرید.

  • سوت سوم:
  • نیروهای ویژه!

بدشانسی را می‌بینید؟ با هزار زحمت و مصیبت و محنت، سوت سوم را درباره‌ی خوبی و صفا و وفا و قد و بالای شما نوجوان‌های عزیز و گرامی نوشتیم، اما با کمال تأسف آن سوت بیچاره توسط نیروهای ویژه و اتاق فرمان، به‌خاطر کمبود جا در این صفحه حذف شد!

* دوچرخه‌ی شماره‌ی ۲۱۷/ ۲۲ مرداد ۱۳۸۳

کد خبر 450743

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha