اقتصاد تنها پاشنه‌آشیل دولت احمدی‌نژاد نبود. هزینه‌هایی که برخی شعارهای هیجانی دولت در عرصه سیاست خارجی به کشور تحمیل کرد، خود به بحرانی‌شدن اوضاع اقتصادی کمک کرد.

 واکنش جهانی به برگزاری انتخابات پرشور، احتمال گشایش فصل جدیدی در عرصه سیاست خارجی را بیشتر کرده است. با حسن بهشتی‌پور کارشناس مسائل بین‌الملل در این‌باره به گفت‌وگو نشسته‌ایم.

  • به‌نظر شما اولویت‌هایی که دولت آینده باید در حوزه سیاست خارجی پیگیری کند، چیست؟

مهم‌ترین موضوعی که الان در سیاست خارجی مطرح است بحث هسته‌ای است که به‌نظر من این موضوع هم در اقتصاد ایران اثر گذاشته و هم تمام مناسبات ایران با کشورهای اروپایی را تحت‌تأثیر قرار داده است؛ بنابراین فکر می‌کنم مهم‌ترین دستور کار دولت آینده موضوع هسته‌ای و حل این مسئله است که می‌تواند تحرکی در این مقطع ایجاد کند. به هر حال در مسئله هسته‌ای، امروز جمهوری اسلامی باید بیش از پیش ابتکار عمل را در دست بگیرد.

بعد از مسئله هسته‌ای موضوع برخورد با همسایگان است که باید در روابط جمهوری اسلامی ایران با کشورهای عربی و حاشیه‌ای خلیج‌فارس بازنگری شود. رابطه با جمهوری آذربایجان و مسائلی که پیش آمده و از آن مهم‌تر رابطه با ترکیه و اختلافات ما با این کشور در موضوع سوریه باید حل شود.

  • یکی از مسائل مطرح این است که پس از انتخابات ایران کشورهایی مانند انگلیس و قطر پیام تبریک فرستادند. ما با کشوری مثل انگلیس ماههاست که عملا رابطه نداریم و با کشورهایی مثل قطر و بحرین هم به‌خاطر مسائل حمایت از تروریست‌های سوری و سرکوب شیعیان بحرین اختلافات اساسی داریم. به‌نظر شما فصل جدیدی در سیاست خارجی ما در حال بازشدن است؟

واقعیت این است که ما باید به این تبریک‌ها نه دل خوش کنیم و نه بی‌تفاوت باشیم. در دیپلماسی، یکسری کارهای پروتکلی هست که انجام می‌گیرد و طبق روال صورت می‌پذیرد. متن آن نامه‌ها اما بسیار اهمیت دارد؛ یکی اینکه چه‌کسی پیام را می‌نویسد و دیگر اینکه چه ادبیات و متنی را به‌کار می‌برد. اما موضع قطر بسیار متفاوت است؛ سیاست خارجی این کشور اکنون به‌شدت تحت‌تأثیر یک جریان اخوانی سنی است که در مصر، ترکیه و قطر شکل گرفته و اینها در تلاش هستند در سوریه تغییراتی ایجاد کنند تا بتوانند اخوانی‌های سوریه را به قدرت برسانند و تا زمانی که مسئله سوریه حل نشود بعید است که در روابط ما با قطر تحول خاصی صورت بگیرد. اما آنها به‌صورت دیپلماتیک این اقدام را انجام می‌دهند و به‌نظر می‌رسد که آنها فکر می‌کنند با روابط بهتر با ایران بتوانند امنیت خود را بهتر حفظ کنند. از سوی دیگر فکر می‌کنم در اتحادیه اروپا بتوانیم روابطی ایجاد کنیم تا این روابطی که بین آمریکا و اتحادیه اروپا به‌وجود آمده کمی کمتر شود؛ چراکه به نفع ما نیست که اتحادیه اروپا با آمریکا سیاست هماهنگی داشته باشد و هرقدر اینها نگاه متفاوتی نسبت به روابط با ایران داشته‌ باشند به نفع جمهوری اسلامی است.

  • رایزن‌های هسته‌ای غرب نسبت به انتخابات جمهوری اسلامی ایران و تأثیرات آن روی مذاکرات، اظهارات و مواضع دوپهلویی اتخاذ کردند؛ به‌نظر شما انتخابات تأثیری در مسائل هسته‌ای دارد؟

در تعیین سیاست‌های کلان، رئیس‌جمهور نقش ندارد و در آنجا مقام معظم رهبری تصمیم‌گیرنده نهایی هستند، اما تیم کارشناسی رئیس‌جمهور به‌ویژه کسانی که در وزارت امور خارجه هستند و کسانی که در دبیرخانه شورای‌عالی امنیت ملی حضور دارند بسیار تأثیرگذارند که چگونه رهنمودهای رهبر معظم انقلاب را پیش ببرند. از طرف دیگر حضور گسترده مردم در انتخابات و به‌خصوص که دوست و دشمن تأکید کردند که این انتخابات در شرایط کاملا رقابتی و با استانداردهای سطح بالا برگزار شده است، خود پشتوانه‌ای است برای تیمی که از طرف ایران با گروه 1+5مذاکره می‌کند؛ یعنی بدون شک این رأی قاطع مردم به آقای روحانی تأثیر بسزایی در برخوردهای طرف مقابل خواهد داشت و آنها نیز باب‌های جدیدی باز خواهند کرد و این مسئله با وجود همه تحریم‌ها و تبلیغات غرب علیه جمهوری اسلامی ایران بوده است. وقتی با همه این تبلیغات منفی رئیس‌جمهوری با آرای زیاد و حضور گسترده مردم انتخاب می‌شود طبیعی است که با قدرت و پشتوانه بهتری می‌تواند در مذاکرات حاضر شود و از حقوق هسته‌ای دفاع کند. اما باید دید که طرف مقابل نیز طالب مذاکره است یا نه وفقط قرار است از موضع قدرت، خواسته‌های خود را مطرح کند. در مذاکرات هر دوطرف باید اراده داشته باشند تا به نتیجه برسند و لذا اگر آقای روحانی و تیم کارشناسی وی بخواهند به توافق برسند و طرف مقابل تمایل نداشته باشد این اتفاق هرگز نخواهد افتاد.

  • در حوزه سیاست خارجی یکی از مسائل، آرمانگرایی به همراه واقع‌گرایی است، به‌نظر شما دولت آینده چطور باید به این مهم دست یابد؟

یکی از نکات ظریفی که رهبر معظم انقلاب در تبیین چارچوب‌های سیاست خارجی جمهوری اسلامی به آن اشاره داشتند این بود که آرمانگرایی یک مکتب است و واقع‌گرایی نیز مکتبی جدا. وقتی عنوان می‌شود که جمهوری اسلامی ایران آرمانگرایی همراه با واقع‌گرایی را به‌کار می‌برد همه دنیا تعجب می‎کنند؛ چراکه این دیدگاه جدیدی در نظریه‌های دیپلماسی و سیاست خارجی است. ما باید براساس آرمان‌ها آینده را بسازیم و همه این آینده باید با نگاه به واقع‌گرایی باشد؛ یعنی نگاه به میزان امکانات و پتانسیل‌های موجود در کشور و عرصه بین‌المللی اما نباید خود را تنها به امکانات محدود کرد بلکه باید هدف‌گذاری صحیحی به‌عنوان یک نقطه آرمانی شکل بگیرد و پس از آن با ظرفیت‌های موجود به سمت آن آرمان حرکت کرد و پیش رفت. اگر بخواهیم سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را به لحاظ گفتمانی در دوره‌های مختلف آسیب‌شناسی کنیم، می‌بینیم که این دو جزء به‌عنوان یک کل واحد تعریف و اجرا نشده و بین آرمانگرایی و واقع‌نگری فاصله افتاده است؛ تا امروز همه دولت‌ها این ویژگی را داشته و هیچ‌یک قابل استثنا نیستند. حتی در دولت‌های نهم و دهم که اگر بخواهیم آنها را در چارچوب آرمانگرایی واقع نگر مورد ارزیابی قراردهیم، می‌بینیم کاملا این دو جزء و عناصرشان با هم به مرحله اجرا در نیامده اند. بنابراین مهم‌ترین موضوع درخصوص گفتمان آرمانگرایی واقع نگر در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران حفظ توازن و تناسب بین آرمانگرایی و واقع‌نگری است. لذا اگر هریک از این دو جزء را بدون جزء دیگر درنظر بگیریم، در عمل سیاست خارجی موفقیت‌آمیز و مطلوبی نخواهیم داشت. بنابراین باید آقای روحانی نیز در کلیات سیاست خارجی خود این مسئله را مدنظر قرار دهد تا بتوانیم با این دو عنصر، روابط خوبی را در عرصه بین‌المللی به ارمغان بیاوریم.

  • دولت آینده برای رسیدن به سیاست خارجی همراه با حکمت، عزت و مصلحت باید چه مسیری را طی کند؟

مطالب در این زمینه در 2 دیپلماسی اعلانی و اعمالی بخش‌بندی می‌شود که درخصوص دیپلماسی اعلانی می‌توان صحبت کرد که البته این نیز نیازمند بحث‌های بیشتر کارشناسی است. یکی از ایرادات به عملکرد دولت کنونی در سیاست خارجی این بوده که از طریق ماجراجویی‌هایی بی‌مورد در نظام بین‌الملل نظیر هولوکاست، اظهارات شتابزده در مورد برخی کشورها یا برخی تنش‌زایی‌های صورت گرفته و سفرهای پر هیجان یا تکراری به این سو و آن سوی دنیا باعث تحریک کشورهای دیگر و شکل‌یافتن محورهای اتحاد علیه جمهوری اسلامی شد وسطح عزتمندی ایران را مخدوش کرد. این موارد نمی‌تواند در چارچوب اصول سه‌گانه عزت، حکمت و مصلحت کشور قلمداد شود. بنابراین در این خصوص ‌باید در چارچوب این اصول وزین سه‌گانه، توازن و تعادل به سیاست خارجی بازگردانده شود. اما به‌طور کلی این 3‌مقوله رهنمودهای رهبرمعظم انقلاب است که طی 2‌دهه گذشته مرتب مطرح شده ولی موضوع اصلی این است که ما وقتی از این واژگان استفاده می‌کنیم چه مفهومی در سیاست خارجی دارد؛ یعنی این مسئله می‌تواند به‌عنوان یک شاخص گره‌های کار را برطرف کند؛ پس یک‌جا این مسائل به عنوان مفاهیم مطرح است و جای دیگر باید بررسی شود که چطور می‌شود این مفاهیم را در عمل اجرا کرد و رفتار عزتمندانه دارای چه مشخصاتی است. یا در مورد مصلحت، این مقوله بسیار کش‌دار است و شما می‌توانید در هرجا آن را مطرح کنید اما باید در مفاهیم تعریف درستی داشته باشیم و از آن مهم‌تر در اجرا نیز باید دید در کجامی‌توان به تشخیص خود عمل کرد و در کجا به تشخیص رهبران جامعه؛ بنابراین پارامترها در اینجا نقش عمده‌ای ایفا می‌کنند و از دولت آینده این انتظار می‌رود که به خوبی این مسائل را از نظر تئوری مورد ارزیابی و تدقیق قرار دهد.

کد خبر 219538

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست‌خارجی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز