سه‌شنبه ۱۴ فروردین ۱۳۸۶ - ۱۲:۱۳
۰ نفر

مصطفی امینی: آنچه در پی خواهد آمد درباره کتاب «پرومته آمریکایی: پیروزی و شوربختی رابرت اوپنهایمر» است که در سال 2006 جایزه پولیتزر را از آن خود کرد.

نویسندگان این کتاب سعی دارند تا شرحی کامل از زندگی این دانشمند را برای مخاطب ترسیم کنند.[آشنایی با جایزه پولیتزر]

در این وصف حال، با دانشمندی آشنا می‌شویم که به زعم تلقی رایج، رابطه‌ای با جنایات انجام شده و به نوعی سوء استفاده از کشف خود ندارد. تشبیه اوپنهایمر، کاشف بمب اتم، به پرومته از آن جهت صورت گرفته که پرومته هم به جرم بخشیدن آتش به انسان، در تپه‌ای زنجیر شد تا مرغان وحشی هر روز ذره ذره از گوشت بدن او تغذیه کنند.

این تاوان اساطیری برای بخشیدن آتش به انسان بود. تشبیه نویسندگان کتاب، نشان از زندگی کسی دارد که در سراسر زندگی رنج کشید و همواره تلاش کرد تا از کشف خود دفاع کند. از این نظر، اوپنهایمر جنایتکار جنگی یا عامل اصلی کشتار نوع بشر نیست.

از سویی این عقیده هم در میان است که با کشف او بود که نازی‌ها دست از جنگ کشیدند، پس اوپنهایمر مهم‌ترین عامل پایان کشتار هم هست. ما زندگی او را در حالی مطالعه می‌کنیم که قدرت‌های بزرگ، مدام از وحشت و نفرت بشر از بمب اتم سخن می‌گویند و در خفا سخت مشغول تولید مرگبارترین سلاح‌های کشتار جمعی هستند.

خواندن شرح حال و زندگی اوپنهایمر، خواندن تاریخ شکل‌گیری بمب اتم هم هست. حال، می‌توان گفت که اگر در دنیای امروز هم این بمب به کار کشورهای در جنگ بیاید دیگر کدام دانشمند یک تنه باید در برابر انتقادات ایستادگی کند.

در دنیای امروز دیگر هیچ دانشمندی متهم به همکاری در ساخت بمب نخواهد بود. اولین متهم اوپنهایمر بود که با دفاع خود مسئولیت استفاده از بمب اتم را تا ابد بر گردن سیاست‌های جنگ طلبانه قدرت‌ها انداخت. نویسندگان در این کتاب، بر آنند تا رسوب کهنه گناه را از چهره این دانشمند بزدایند.

در ساعت هشت‌و‌نیم صبح ششم آگوست 1945، اولین بمب اتمی موسوم به «پسر کوچک» در ارتفاع 548 متری هیروشیما منفجر شد. قدرت انفجار به قدری زیاد بود که از فاصله‌ 9 کیلومتری، ده برابر نورانی‌تر از خورشید دیده می‌شد.

در منطقه‌ تبخیر بمب که درجه حرارتی معادل سیصد میلیون درجه‌ سانتیگراد داشت، هر چیزی از فلز گرفته تا انسان تبدیل به بخار شد. به علت انفجار، حدود هفتاد و پنج هزار نفر در دم کشته شدند و کمی بعد حدود شصت‌هزار نفر به علت امواج رادیو اکتیویته جان باختند. تمام شهر در لحظه‌ای خاکستر شد. پسر کوچک آمریکایی‌ها باعث شد که آلمان‌ها شکست را بپذیرند.

در 24 فوریه 1939، امکان استفاده از انرژی هسته‌ای با توان تخریبی نامحدود، طی نامه‌ای به وزارت جنگ در برلین اطلاع داده شد. هایزنبرگ، فیزیکدان آلمانی، به‌طور غیر رسمی سرپرست تیم تحقیقاتی آلمان برای ساخت بمب اتمی شد. در همان زمان آلبرت اینشتین، طی نامه معروف خود به روزولت رئیس جمهور وقت آمریکا، خطر دستیابی آلمان به تولید بمب اتمی را گوشزد کرد. متعاقب این اخطار، روزولت دستور ایجاد پروژه‌ «منهتن» با هدف تولید بمب اتمی را صادر کرد. رابرت اوپنهایمر، فیزیکدان یهودی، سرپرست تیم تحقیقاتی آمریکا شد و در 16 جولای 1945 اولین بمب را در ناحیه‌ای موسوم به ترینیتی آزمایش کرد.
 رابرت اوپنهایمر به «پدر بمب اتم» معروف شد. کسی که در خلال جنگ، آتش خورشید را برای کشورش به ارمغان برده بود. درست بعد از واقعه هیروشیما، او مشهورترین دانشمند نسل خود شد (نمادی از قرن بیستم، تجسمی از انسان مدرن که با پیامدهای پیشرفت تکنولوژیک مواجه می‌شود) اما کمی بعد او به دلیل عقایدش از سوی آمریکایی‌ها طرد شد.

اوپنهایمر به طور ناخودآگاه، کد «تثلیث» را برای آزمایش اولین بمب اتمی برگزید. درست چند ساعت پیش ازاین آزمایش، او قطعه‌ای از کتاب «بهاگاواد گیتا» را ترجمه می‌کرد: «در جنگ/ در آستانه پرتگاه کوه/روی دریای بی‌کران سیاه/در میان نیزه‌ها وکمان‌ها در خواب/ در آشفتگی/ در عمق شرم/ کارهای خوبی که انسان پیش‌تر انجام داده است/حمایتش خواهند کرد».

«تثلیث» او شاید ریشه در مسیحیت نداشت، ریشه در آیین هندو داشت: «خالق، حافظ و نابود کننده». قارچ اتمی – در انگلیسی تاج خلقت – تا آسمان‌ها اوج می‌گیرد. اوپنهایمر جمله‌ای دیگر از گیتا را خاطرنشان می‌کند: «حالا من مرگ می‌شوم، نابود کننده دنیاها».

زندگی اوپنهایمر سرشار از آشفتگی و شرم از «کار خوبی» است که انجام داده بود. او و همکارانش در لس‌آلاموس نیومکزیکو، با ساخت دو بمب اتمی باعث شکست کامل نازی‌ها در جنگ جهانی دوم شدند.

در غرب فرض بر این است که اگر جنگ تمام نمی‌شد، آدم‌های بیشتری کشته می‌شدند؛ در واقع اوپنهایمر با ساخت بمب اتمی، جان هزاران سرباز و غیر نظامی را نجات داد؛ او «کار خوبی انجام داده است».

اما شاید حقیقت طور دیگری باشد؛ تمام مردان و زنان و کودکانی که در هیروشیما یا ناگازاکی زندگی می‌کردند، ناگهان از حق حیات محروم شدند. کسی در جایی بمبی ساخته بود، کسی جایی تصمیمی گرفته بود و بعد آن‌ها دیگر زنده نبودند. راز زندگی اوپنهایمر در همین لحظه است، او درست در یک لحظه به نقطه‌ نقض آرمان خودش بدل می‌شود.

اوپنهایمر چند هفته بعد از انفجار اتمی به ژاپن سفر کرد. نتایج انفجار بسیار اسفبار بود. او حالا با واقعیت روبرو می‌شد، آگاهی‌اش نابود کننده بود. زندگی اوپنهایمر بی‌شباهت به اسطوره‌ پرومته نیست که آتش را دزدیده بود و حالا خدایان می‌خواستند او را مجازات کنند.

او بعد از مراجعت از ژاپن، پیشنهاد کنترل سلاح‌های هسته‌ای را ارائه کرد و از سرپرستی تولید سلاح‌های اتمی در دوران جنگ سرد سرباز زد. با پیشرفت در فناوری بمب‌های هیدروژنی مخالفت کرد و از برنامه‌های نیروی هوایی که جهان را به سوی جنگی هسته‌ای سوق می‌داد، انتقاد ‌کرد.

امتناع او، پیشنهادش و همچنین روابطش با جریان کمونیست آمریکا برای اوپنهایمر بهای گزافی داشت. لوییس اشتراوس، رئیس کمیسیون اتمی آمریکا، ادگارهوور رئیس اف بی آی و ادوارد تلر مدافع برنامه‌ بمب‌های هسته‌ای می‌خواستند ثابت کنند که او فردی قابل اعتماد در زمینه‌ اسرار هسته‌ای دولت آمریکا نیست.

اوپنهایمر همیشه وابستگی‌اش را به جریان کمونیست انکار کرده بود، اما روابطش با کمونیست‌ها – از جمله برادرش فرانک - را هیچ‌گاه کتمان نکرده بود. حتی همسرش نیز پیش از ازدواج با او کمونیست بود. در دوران مک‌ کارتی او جزء اولین قربانیان پارانویای بعد از جنگ شد.

اف بی آی به طور غیرقانونی در خانه، محل کار و تلفن او میکروفون کار گذاشته بود. در کتاب پرومته‌ آمریکایی کارهای اهانت آمیز دشمنان اوپنهایمر با جزئیات فراوان شرح داده شده و «دادگاه کانگرو» که او را در آنجا تفتیش کردند به خوبی توصیف شده است.

کتاب «پرومته‌ آمریکایی»، بازخوانی ارزشمندی از آمریکای اواسط قرن بیستم میلادی است؛ تحقیقی جدید و قانع‌کننده درباره‌ چهره‌ای برجسته، جاه‌طلب، پیچیده و خطاکار که با وقایع اصلی آن سال‌ها عمیقا در ارتباط بود؛ دوران رکود، جنگ جهانی دوم و جنگ سرد.

زندگی اوپنهایمر، تاریخ آمریکاست؛ ترکیبی از پیچیدگی‌ها، جاه‌طلبی‌ها و خطاکاری‌ها. دیوید کسیدی کتاب «رابرت اوپنهایمر و سده‌ آمریکایی» را با این جمله آغاز کرده است: «داستان رابرت اوپنهایمر، داستان قرن بیستم آمریکاست». برد و شروین نیز در کتاب پرومته‌ آمریکایی همین رویکرد را در نظر داشته‌اند. در واقع کتاب آن‌ها تحقیقی بنیادی برای درک گذشته و درک انتخاب‌های آینده است.

این کتاب ابعاد شخصی و سیاسی قضیه‌ رابرت اوپنهایمر را بررسی می‌کند. بیست و پنج سال تحقیقات مداوم برد و شروین در زمینه تاریخ آمریکا در تمام 736 صفحه‌ کتاب منعکس شده است. وقایعی که باعث شد اوپنهایمر سقوط کند، لحظه به لحظه بررسی می‌شود. جستجوی او که بدون مجازات نبود؛ وابستگی‌های گذشته‌ او به اعضای کمونیست، که فقط باعث می‌شود زودتر سقوط کند.

کتاب پرومته تحقیق جامعی است براساس هزاران مدرک و سند در آمریکا، در کشورهای دیگر، در پرونده‌های اف‌بی‌آی... بر اساس مصاحبه با صدها نفر از دوستان اوپنهایمر، هم‌دوره‌ای‌هایش و... که به طور افشاگرانه و بی‌سابقه‌ای زندگی و دوران اوپنهایمر را بررسی می‌کند.

در این کتاب زندگی اوپنهایمر از سال‌های آغازین تحصیلش در ابتدای قرن بیستم در مدرسه‌ «فرهنگ اخلاق» نیویورک تا نقطه‌ عطف زندگی‌اش در دانشگاه‌های هاروارد و کمبریج بررسی شده است. نبوغ او در سال‌های کودکی نیز آشکار است. اما در خلال همین سال‌ها او درگیر مشکلات روانی است. شروین و برد از مرد جوانی با مشکلات فراوان، تصویری دقیق ترسیم می‌کنند.

دوره‌ اقامت او در آلمان، جایی که همراه با برجسته‌ترین تئوریسین‌های دوران خود فیزیک کوانتوم خواند، دوران اقامتش در کالیفرنیا طی دهه‌ 1930 که مدرسه فیزیک نظری را در آنجا تأسیس و ریاست آن را بر عهده گرفت، با جزئیات فراوان بررسی شده‌اند.

این کتاب گزارش‌های مقدماتی را در مورد مراحل ساخت بمب اتمی ارائه می‌کند. اوپنهایمر، لس آلاموس نیومکزیکو را به بزرگ‌ترین مرکز تحقیقات سلاح‌های هسته‌ای تبدیل می‌کند. در این دوران او خود نیز به شخصی دیگر بدل می‌شود. همچنین در این کتاب تأثیر چپ‌ها و عواقب آن بر زندگی اوپنهایمر بررسی شده است.

کتاب پرومته آمریکایی اطلاعات کاملی از تلاش‌های اوپنهایمر بعد از سال 1954 را بیان می‌کند. برد و شروین جزئیات فراوان و ناراحت‌کننده‌ای از زندگی خانوادگی اوپنهایمر در طی آن سال‌ها را ارائه و سیاست‌های داخلی مدرسه‌ عالی را تحلیل می‌کنند؛ جایی که او بر خلاف تلاش‌های لوییس اشتراوس، تا زمان بازنشستگی‌اش ریاست آن را بر عهده داشت.

او پس از سقوط، رئیس مدرسه‌ عالی پرینستون می‌شود. اگرچه وقتی جایزه‌ انریکو فرمی را دریافت کرد، دوباره مورد احترام قرار گرفت، اما هیچ‌وقت دوباره به دوران اوج خودش بازنگشت. او در 1966 بازنشسته شد و در 18 فوریه‌ 1967 به علت سرطان درگذشت.

کد خبر 18624

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز