همشهری آنلاین - ثریا روزبهانی: وقتی به دنبال اینکه چرا نام محله را باروت کوبی گذاشتند، پرس و جو می کنیم، هر یک از قدیمی های محل برایش دلیل و خاطره ای دارند؛ از پیرزن باروتکوب گرفته تا فوت چندین نفر از اهالی.
خواندنیهای بیشتر را اینجا دنبال کنید

محمدعلی عالمی که موهای خود را در این محله سفید کرده و از ساکنان قدیمی صفاییه است، می گوید: «آن طرف رودخانه در نزدیکی کوه کارگاه کوچکی بود که صاحبش در آن باروت میکوبید. آنوقتها مثل حالا نبود که با فنآوری پیشرفته در چشم برهمزدنی بخش قابل توجهی از کوه را به سنگهای ریز تبدیل کنند. با دستگاه در چند نقطه کوه، سوراخهایی به عمق ۲متر حفر میکردند و لولههایی را در آن میگذاشتند. داخل لولهها باروت میریختند. سر لوله را به طناب بلندی وصل میکردند و جای امنی میرفتند بعد فتیله را آتش میزدند تا به لوله و باروتها برسد و منفجر شود.»

عالمی میافزاید: «باروتها را «عباس» میکوبید. کارش را خوب بلد بود. باروتها را نمدار میکرد و میکوبید. بعد در کیسههای نیم کیلویی میریخت و به کارخانه سیمان و بقیه کارخانههایی که به سنگ خرد کردن نیاز داشتند میفروخت. چند سال کارش این بود و چند نفری را هم مشغول کار کرده بود. از همان زمان بود که نام این محله شد باروتکوبی. یک روز وسط کار یک کیسه باروت منفجر شد و جان پسرش را گرفت. همان موقع دیگر بیخیال باروت کوبیدن شد و سر به کوه و بیابان گذاشت.»
هر چند یک بار بوی انفجار باروت و صدا ی مهیب در محله میپیچید و کام اهالی را تلخ میکرد. به گفته عالمی، اهالی محله هر چند روز یک بار غروب ها باید چنین وضعی را باید تحمل می کردند، برای همین نزدیک عصر که میشد گوشهایشان را برای چند دقیقهای محکم میگرفتند یا شال و کلاه میکردند و به چشمهعلی میرفتند. زیارت حرم حضرت عبدالعظیم(ع) هم گزینه خوبی برای گریز از این وضع بود. فنآوری پیشرفت کرد و دیگر باروت کوبیدن از مد افتاد اما نامش اینجا ماندگار شد.» او در باره شغل دیگر اهالی این محله می گوید: «برخی از افراد محل در گذشته به حرفه چالزنی مشغول بودند. در واقع چالزنی همان حفر کردن و کندن زمین است. اغلب این افراد تنومند و قوی بودند و با دیلم چال می زدند. یکی از چالزنهای معروف آقا مهدی بود که میگفتند روزی ۴متر زمین را حفر می کند. کم کم افرادی دیگری از محله مشغول این کار شدند.»

نظر شما