کارگری که سحرخیز نباشد و پیش از گرگ و می‌ش هوا خودش را به راسته بازار مرکزی شهر سرایان نرساند، به‌کار زعفران چینی در زمین حاج اسماعیل نمی‌آید.

زعفران

همشهری آنلاین- رابعه تیموری:کارگر زعفران چین باید بداند که هر چقدر طبع پیاز سفید رنگ زعفران وحشی است و بی‌توقع و ادا اطوار در آب‌وهواهای مختلف جوانه می‌زند، گلبرگ‌های ارغوانی رنگش ناز و کرشمه دارند و اگر پیش از طلوع آفتاب آنها را نچینند، هرم کم‌جان آفتاب پاییزه هم برای پراندن عطر کلاله‌های سرخ رنگ‌شان کفایت می‌کند. همین سحرخیزی رمز و راز پربرکت ماندن زمین حاج اسماعیل است و تا امروز کسی ندیده تیغ آفتاب روی گل‌های زعفران زمین او راست شود و کارگران مجبور شوند سرگل‌ها را پرپر و بی‌دنباله از لای علف‌های قد کشیده بیرون بکشند. بیش از نیم قرن از عمر پرکت حاج اسماعیل ازدکی به کشت و برداشت طلای سرخ گذشته است و این کلمات شاید شبیه روزگار دم کرده و خوش رنگ او باشد.


زعفران چینی در خروسخوان سحر

هنوز سپیده نزده و تاریکی شب از دشت‌های اطراف سرایان جمع نشده است. پیازهای زعفران جوانه‌زده‌اند و ردیف گل‌های ظریف و بنفش رنگ زعفران که در کرت‌های پر از خاک و کلوخ پراکنده شده‌اند، به دشت زیبایی مسحورکننده‌ای بخشیده‌اند. حاج اسماعیل اول فصل گلدهی، زعفران چین‌ها را از میان ده‌ها کارگر راسته بازار شهر گلچین کرده و خیالش آسوده است که این کارگرها به چاشت نرسیده گل‌ها را می‌چینند. حاج اسماعیل خودش هم نمی‌تواند بیکار بنشیند و تا آنها به سر زمین برسند، سطل‌ها و کیسه و سبدها را حاضر می‌کند. در کرتی که قاسم دیروز دست گرفته، جوانه‌ها باز شده‌اند و باید تند و سریع چیده شوند. قاسم اهل اختلاط نیست و زود وتر و فرز کار می‌کند، اما زعفران چین‌ها اگر همپای هم زمین را درو نکنند و عقب و جلو بی‌فتند، همه گل‌ها به‌موقع به کلاله چینی نمی‌رسند.

نیم قرن طلای سرخ تولید کردم


باید چمباتمه بزنید

در خنکای دم صبح چمباتمه زدن کنار زمین یخ بسته آسان نیست، اما فرصت این پا و آن پا کردن ندارند و باید زودتر گل چینی را شروع کنند. فقط قاسم می‌تواند با یک لا پیراهن محلی و جلیقه نازکی که به تن دارد، سرما را تاب بیاورد، ولی فاطمه و زن‌های دیگر با همان رخت و لباس زمستانه سنگینی که به تن دارند کنار کرت پر از گل چمباتمه می‌زنند و دست‌به‌کار می‌شوند. همه آنها اهل سرایان هستند و آنقدر در زمین‌های زعفران ملاکان کار کرده‌اند که می‌توانند بدون نفس گرفتن و به اشاره نرمه انگشت‌شان گلبرگ‌های ارغوانی را از غلاف سفید رنگ جوانه جدا کنند. فاطمه و زن‌های دیگر اگر وقتی به کش‌وقوسی کرختی زانوهای صرع شده خود را می‌تکانند، به‌اندازه یک ردیف گل از قاسم و دیگر مردان زعفران چین عقب بمانند، پیش از آن که حاج اسماعیل برای خالی کردن سطل‌ها و سبدها سر برسد، ناصافی ردیف‌های چیده شده را میزان می‌کنند. وقتی سر و کله خورشید در آسمان پیدا می‌شود و هوا رو به گرمی می‌رود، پشته گونی‌های پلاستیکی و کنفی که حاج اسماعیل به همراه آورده پر از زعفران شده‌اند و لابه لای خاک و کلوخ‌های ناهموار زمین گلبرگی یافت نمی‌شود.

نیم قرن طلای سرخ تولید کردم


وقت کلاله چینی است

گل‌های زعفران نباید تلنبار بمانند و باید زودتر به‌دست کسانی برسند که در خانه کلاله چینی می‌کنند. مردم سرایان به امانتداری و رعایت حلال و حرام شهره‌اند و حاجی با خیال آسوده گل‌های گرانقیمت زعفران را میان کلاله چین‌ها تقسیم می‌کند. خانه زهرا خانم پاتوق زن‌های گل پاک کنی است که اعضای خانواده‌های‌شان به‌کار و کسبی دیگر مشغولند و آنها به‌تنهایی کلاله‌های زعفران را می‌چینند. پیش از جمع شدن زن‌ها زهرا خانم وسط هال سفره بزرگی پهن می‌کند و پشته گل‌های ارغوانی را وسط آن می‌ریزد. دسته سینی‌های روحی گرد و بشقاب‌های لعابی را هم کنار کیسه‌ها می‌گذارد تا زن‌ها کلاله‌های دسته شده را توی آنها بچینند. اگر کلاله چین‌ها ناشی باشند نمی‌توانند کلاله قرمز رنگ و ریشه‌های زردرنگ دنباله آنها را سالم وتر و فرز بیرون بی‌اورند، اما فاطمه خانم کار را فقط به‌کارگر ماهر می‌سپارد و خودش هم مشغول قیچی کردن ریشه‌های زرد می‌شود تا ذره‌ای ریشه قاطی سرگل‌های قرمز و مرغوب نشود. ریشه‌های زرد هم با آن که به‌اندازه سرگل‌های خوش رنگ‌ورو عطر و طعم ندارند، اما روی دست حاج اسماعیل نمی‌مانند و فروشندگان زعفران پوشال و تولیدکنندگان عصاره زعفران خواهان این پوشال‌ها و ریشه‌های زرد هستند. پیش از غروب خوشه‌های سرگل و دسته‌های ریشه به‌دست حاج اسماعیل می‌رسد تا آنها را در سینی‌های گرد بزرگ با فاصله پهن و چند روز زیر و رو کند تا خشک و آماده فروش شوند.

نیم قرن طلای سرخ تولید کردم


کاشت تابستانه برای برداشت زمستانه

حاج اسماعیل تک‌وتنها زمین زعفران پربرکتش را به اینجا رسانده و با آن که دیگر ٨۵‌سالگی را رد کرده، باز هم از کلوخ‌شکنی تا آخرین آبیاری زمین را خودش انجام می‌دهد. در فصل سرما که همه گیاهان به خواب زمستانه فرو می‌روند، گل پرغمزه زعفران سینه از خاک می‌کند و آماده چیدن می‌شود، اما حاج اسماعیل از فصل گرما مقدمات گل دهی زمستانه زعفران‌ها را فراهم می‌کند. کارش هم از اول شهریور با کاشت پیازهای زعفران آغاز می‌شود. البته باید چند کارگر هم کم‌کش کنند و تا چند تا از آنها پیازها را دسته می‌کنند، چند نفر دیگر با بیل و کلنگ ردیفی از گودال‌هایی با عمق ١٨-٢٠ سانتیمتر بکنند. چشم کارگر کاربلد خطا نمی‌کند و بدون متر و خط کش هم می‌تواند همه گودال‌ها را یک اندازه حفر کند. پیاز زعفران در این عمق نه از پرآبی می‌پوسد و نه از کم‌آبی آسیب می‌بیند. زنان که حواسشان جمع است و پیازها را سر و ته دسته نمی‌کنند، دسته کردن پیازها را عهده‌دار می‌شوند و گودال کندن و خاک ریختن روی گودال‌ها را هم مردها انجام می‌دهند.

نیم قرن طلای سرخ تولید کردم


از گل آب تا زردآب

آبیاری اول مهر اولین آبدهی و «گل آب» زمین است و حاج اسماعیل خودش آن را بر عهده می‌گیرد تا مطمئن شود پیازها خوب سیراب شده‌اند. سله‌شکنی و رنده زنی زمین را هم هیچکس نمی‌تواند به دقت او انجام دهد و وقتی زمین گاورو شد و آنقدری نم و نای داشت که نه گردوخاکش بلند شود و نه گلش به کف کفش بچسبد، با تیلر به سراغ کلوخ‌های ناهموار و چغر زمین می‌رود تا با نرم کردن‌شان مسیر سر زدن جوانه‌های زعفران را هموار کند. پیش از آن که خستگی سله‌شکنی از تن حاجی در برود، وقت زاک آب رسیده است. اواخر آبان وقت زایش پیاز زعفران است و باید وسط آبیاری دوم یا همان زاک آب مواد مغذی به پیاز بخورانند تا پیازهای دختر که بر روی پیازهای مادر سر می‌زنند، پربنیه و پرقوت باشند و کشت و کار سال بعد پربرکت بماند. وسط زمستان وقت آبیاری سوم زمین است، اما اگر آسمان پربارش باشد، حاجتی به آبیاری سوم نیست و حاج اسماعیل باید دست نگه دارد تا زعفران‌ها زرد شوند و آبیاری زردآب یا آبدهی قبل از برداشت را انجام دهد.

نیم قرن طلای سرخ تولید کردم


درس بزرگ آقای معلم

٣ پسر و تنها دختر حاجی سال‌ها پیش پی بخت و زندگی‌شان رفته‌اند و هرکدام از آنها در کنار کار اداری و مشغله‌های زندگی به زعفران کاری در زمین خودشان مشغولند. خیال‌شان هم آسوده است که دود از کنده بلند می‌شود و پدر از پس رفع و رجوع امور زمینش برمی آید. همسر حاج اسماعیل تا وقتی ناخوش احوال نبود، از گل چینی تا خشک کردن زعفران‌ها را انجام می‌داد، اما از وقتی بیمار شده دیگر رمق کشت و کار ندارد. حاج اسماعیل بازنشسته آموزش‌وپرورش است و در دوران خدمتش در کنار تدریس در مدارس سرایان، کشت و کار را هم رها نکرده تا به شاگردانش حفظ و مراقبت از میراث پدری را بیاموزد. زعفران این خطه از استان خراسان جنوبی در عطر و طعم و درشتی کلاله‌های قرمز رنگش بالاترین عیار را دارد و محصول زعفران‌کاران قاینات تنها رقیبی است که یکه‌تازی زعفران سرایان در بازار جهانی طلای سرخ را تاب نمی‌آورد.


عایدی طلای سرخ به جیب کشاورز نمی‌رود

هر کیلوگرم سرگل خالص و بدون ریشه که در بازارهای جهانی به اسم زعفران نگینی شناخته می‌شود، بیش از ١٣۵ میلیون تومان قیمت دارد، اما از این مبلغ کمتر از ۵٠ میلیون تومان نصیب کشاورز می‌شود. دستمزد روزانه هر کارگر کلاله چین ٦٠ تا ٨٠ هزار تومان است و کارگران زعفران چین دستمزد معمول یک کارگر روزمزد را دریافت می‌کنند. بیش از ١٠٠کارگر در مراحل مختلف کاشت تا برداشت هر هکتار زمین زعفران به‌کار گرفته می‌شوند.

بیشتر بخوانید:فانوس زعفران روشن شد

کد خبر 903565

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha