-
بنشین و بخند|درباره گروه کمدی نشسته که آرزوی بازیگر شدن را برای معلولان آسان کرد
زندگی شان به قبل و بعد از آشنایی با گروه " کمدی نشسته " تقسیم می شود. صحبت ازجوانان دارای معلولیتی است که از وقتی با گروه کمدی نشسته اشنا شدند دیگر هراسی از حضور در جامعه ندارند و اتفاقا حالا دلشان می خواهد بیشتربا نمایش استعدادها و توانایی هایشان دیده شوند.
گزارش
-
گزارشهمان مردم | دیدار از ساختمان ١١٠ آزادی که جزئی از وقایع بهمن ۵٧ است
مانند سالمندی موقر در میانه خیابان آزادی جا خوش کرده؛ در تقاطع این خیابان عریضوطویل با خیابان شادمهر؛ بدون هیچ ردّ و نشانی از خاطرات و گذشته اش؛ بیهیچ اثر و علامتی از روزی که جمعیتی عظیم بر روی شانههای او نظارهگر یکی از مهمترین رویدادهای تاریخ کشورشان بودند.
-
درباره رونق همیشگی خرید و فروش بلیتهای جشنواره فیلمفجر
گزارشبازیگران بازار سیاه
برایشان فرقی نمیکند، شوهر ستاره خوب بفروشد یا خونِ رها به خاطر فقر و فاقه پایمال نشود و یا امین حیایی از پس پدرانگی برای زیبا برآید یا حتی موسی، فاتح گیشهها معرفی شود و رضا عطاران از شباهتش به صدام بازی بگیرد...
-
لحظاتی از کار و زندگی لنجسازان ساحل خلیجفارس که به آنها گلاف میگویند
گزارشگلافان بندر کنگ
هنوز هم نقشههای سه بعدی که در ذهن اوستا همام گلاف و دیگر لنجسازان کهنهکار بندر گنک نقش میبندد از نقشههایی که مهندسان کارآزموده با ابزارهای پیچیده و دم و دستگاهشان تهیه میکنند دقیقتر و کمخطاتر است.
-
پرسه زمستانی در قدیمی ترین کارخانه سیمان کشور که حالا موزه ای تماشایی است
گزارشمیراث من؛ سیمان
پایان سال ۱۳۱۲، کمی بعد از هشتم دیماه است و بسیاری با سلام و صلوات گِرد ضریح عبدالعظیم حسنی، چرخ میزنند. کسانی نیز کُنج و زاویهای از صحن به دعاخوانی و حاجتخواهی نشستهاند.
-
پرسه در یک هنرستان دخترانه متفاوت که دانش آموزانش قرار است در صنعت پوشاک فعال باشند
گزارشمدرسه دوخت و دوز
از گذشته تا به امروز تحصیل در رشته های نظری به منظور ادامه تحصیل در رشته های پزشکی، پیراپزشکی و مهندسی و علوم انسانی انتخاب اول خانواده های ایرانی بوده و تحصیل در رشته های فنی و حرفه ای و کارو دانش خیلی خاطرخواهی نداشت.
-
گزارشی از کارگاه های رستری قهوه و کارگرهایی که عطر قهوه از مشامشان نمی رود
گزارشقصه بو دادن دانه های آفریقایی
اینجا میتواند بابمیلِ آنهایی باشد که عادت به دستچین کردن دارند. دستچینی آن هم بدون ترس از چپچپ نگاه کردن یا شنیدن جمله ناامیدکنندهای مانند «انتخابی نیست...دَرهمه».
-
نخل، نه در جزیره
گزارشدیدار زمستانی با نخلهایی که در میدانها و بلوارهای تهران دلبری می کنند
سرشماری شان با واحد «نفر» است؛ یعنی اینکه ارزش هر نخل، معادل یک نفر است و سربریدن نخلها در جنگ، گویی کشتن هر نفر است. دکتر مجتهدی، استاد فلسفهی دانشگاه تهران هم میگوید؛ فرهنگ مثل درخت نخل است.
-
گزارشدختر یا پسر ؟ مسئله این نیست! | درباره لحظات خاصی که در اتاق سونوگرافی برای تعیین جنسیت رقم میخورد
بسیاری از آنها از معنی و مفهوم این عبارات و اصطلاحات خاص سردر نمیآورند: «male، Female، موقعیت بریچ، سونوگرافی آنومالی...»
-
درباره آنها که ماکت انواع سلاح از شمشیرهای تشریفات نظامی و تپانچههای سرپُر تا آرپیجیهای نسلِ یک الی ۳۲ را میسازند
گزارشچند تا کُلت و کلاشینکف و دوشکا لطفا!
کارگران کهنهکار زرادخانه که تابلوی کوچکِ «کارگاه هنری و حجمسازی» سر درش، کَج و مَعوَج نصب شده به ساخت انواع سلاح و تسلیحات نظامی مشغولند.
-
گزارشبنشین و بخند|درباره گروه کمدی نشسته که آرزوی بازیگر شدن را برای معلولان آسان کرد
زندگی شان به قبل و بعد از آشنایی با گروه " کمدی نشسته " تقسیم می شود. صحبت ازجوانان دارای معلولیتی است که از وقتی با گروه کمدی نشسته اشنا شدند دیگر هراسی از حضور در جامعه ندارند و اتفاقا حالا دلشان می خواهد بیشتربا نمایش استعدادها و توانایی هایشان دیده شوند.
-
گزارشی از نخستین جشنواره شعر پروانگی که هدفش اطلاعرسانی درباره بیماری پروانهای با همیاری شعرا است
گزارشدرد بَرچیدن، سُنّت ادبیات ماست...
پروانه؛ نخستین حسی که از شنیدن این کلمه در ذهن نقش میبینند، لطافت، سوختن، از پیله بیرون آمدن و پرواز است. کودکان مبتلا به بیماری «ای. بی» یا «پروانهای» زندگی پروانهای دارند؛ چراکه پوست لطیف آنها به دلیل ابتلا به بیماریای ژنتیکی همواره در معرض سوختن و آسیب است.
-
درباره آنها که به معجزه کتاب در زندان و برای زندانی، اعتقاد دارند
گزارشیار مهربان زندانی های بی ملاقاتی
با کمی تفاوت، اینها نیز مانند بروکز هاتلنِ پیر که نقشاش را جیمز ویتمور در فیلمسینمایی «رستگاری در شاوشنک» بازی کردهبود، سر و کارشان با کتاب، زندان و زندانیانِ محکوم به حبسهای معمول، با اعمال شاقه، مجرد، مطلق، مشروط و ابد است.
-
درباره رویداد متفاوت این روزها که دلیل ازدحام در کوچه قدیمی شهر را از خوردنی به دیدنی تغییر داده است
گزارشتنتن در کوچه لولاگر
اینکه روزی گذرِ تنتن، میلو، کاپیتانهادوک و باقی دوستانش به کوچه قدیمی لولاگر بیفتد را هیچکس تصور نمیکرد؛ نه محمدباقر و نه علیاکبر لولاگر که از سال ۱۳۱۷ (۹ سال پیش از تولد کاراکتر تنتن در بلژیک) خانههایی به قرینه در این کوچه ساختند.
-
گزارشپزشک سبزواری اولین بانوی ایرانی فاتح اورست
وقتی ماست محلی خشک (کمه)، تخممرغ، گوجهفرنگی، روغن و شیرین بیان سابیده را توی کوله پشتی کوهنوردی اش میگذاشت تا در نیمهراه قله اورست کمپینگ بزند و توی چادر بساط پختوپز کمه جوش را رو به راه کند، میتوانست نگرانی و دلشوره را در نگاههای همسر و فرزندانش ببیند.
-
گزارشباد زار ؛ رسمی بومی در جنوب کشور برای جن زده ها
مراسم زار، یکی از ایین های سنتی و قدیمی جنوب ایران است که نه برای اهالی جنوب قدیمی می شود نه کهنه! مراسم زار مراسمی برای نجات اهل هواست! اهل هوا کسانی هستند که یک بار تجربه همزیستی با باد شیطانی یا همان باد زار را دارند و همین مسئله باعث بیمارشدن انها رد یک دوره از زندگی شان شده است.
-
گزارش از یک کارگاه ساخت مجسمه که بخشی از تولیداتش در سطح شهر قابل رویت است
گزارشکارگاهِ معروفسازی
یک طرف سر و تنهای جدا از هم را تلنبار کردهاند و طرف دیگر نیز هر چه دست و پای سواست به کُنج و گوشه کارگاه جا دادهاند. انواع اره، قیچی، چاقو، چکش، دریل و سنگفرز را نیز گَلِ چند دیوار آویختهاند و اقسام قوطیهای رنگ اتومبیل از آبی اقیانوسی تا سبز پاستیلی را هم در طبقات قفسهای فلزی چپاندهاند.
-
دربست، جزیره
گزارشماجرای استخدام راننده برای کار در کشورهای عربی چیست؟
استخدام راننده پایه یک ایرانی برای بخش حملونقل جادهای کشورهای مختلف اتفاق تازهای نیست و ترانزیت بینالمللی همیشه خواهان رانندههای ماهر خودروهای سنگین بوده تا بخشی از این کمبود جهانی رفع و جبران شود، اما استخدام راننده تاکسی فارسیزبان برای سایر کشورها پدیده نوظهوری است که بهتازگی شاهد آن هستیم.
-
درباره وسایل نوستالژیک دهه ۵۰ و ۶۰ که نقاشیِ نمایشگاه شده اند
گزارشخاطرات روزهای گذشته
همهشان خاطره شدهاند و نوستالژی؛ «تیلهها رو بیخدیواری بکاریم؟ تیری چند؟ اصلا قانونِ سیخ تا سوزن باشه، قبول؟»، «یه دقیقه جنب نخورید، پلک هم نزدیدها...بگید سیب...یک دو سه...و فشردن دکمه شاتر دوربین آنالوگ».
-
یک پرسه کودکانه در نهمین جشنواره ملی اسباببازی
گزارشکانونِ بازی
دارا و سارا که تکلیفشان مشخص است؛ به هیچ عنوان فروشی نیستند. پس سوال نفرمایید...اما باقی بازیچهها و اسباببازیهاهر کدام قدر و قیمتی دارند. لگوهای فلهای و غولپیکر از ۱۰۰ تا ۹۰۰ هزارتومان...عروسکِ سهبُعدی ۵میلیون و ۳۰۰ هزارتومان.
-
گزارشسالمندان اسمارت | آموزش مهارت استفاده از تلفن همراه هوشمند به پدربزرگها و مادربزرگها
تلفن همراه هوشمند خانم معلم از جدیدترین سری گوشیهای آیفون است، ولی اگر شاگردان قدیمی اش مدام برایش در شبکههای اجتماعی پیام نمیگذاشتند و از بیپاسخ ماندن پیامهایشان گلایه نمیکردند، خانم معلم ترجیح میداد باز هم از همان گوشی کوچک دکمهای اش استفاده کند،