شنبه ۲۱ شهریور ۱۳۸۸ - ۰۷:۴۱
۰ نفر

ترجمه احسان تقدسی: ژنرال محمد قاسم فهیم، از فرماندهان نظامی افغانستان که اکنون 52 سال دارد، مرد دست‌راست حامد کرزی، رئیس‌جمهوری این کشور است.

درباره او شایعات بسیاری وجود دارد؛ از دست داشتن در ترور احمدشاه مسعود که لقب پدر سیاسی فهیم را دارد تا جاسوس شوروی در جنگ افغانستان.

این شایعات مدت‌هاست که پیرامون فهیم وجود دارد.  بعضی تحلیل‌گران امور افغانستان این شایعات را بخشی از تبلیغات غرب علیه حامد کرزی می‌دانند و بعضی دیگر آن را واقعیاتی از درون افغانستان ارزیابی می‌‌کنند که برای اکثر مردان جنگ و سیاست این کشور اجتناب‌ناپذیر است.

به هر حال چه این شایعات درست باشد و چه نباشد، نویسنده آمریکایی مقاله پیش‌رو  عقیده دارد که پیروز واقعی انتخابات اخیر افغانستان ژنرال فهیم است.

او فرماندهی نیروهای نظامی افغان، شامل ارتش و پلیس را در اختیار دارد. هر کس که در دور اول یا دوم انتخابات ریاست جمهوری افغانستان که نتایج آن هنوز مشخص نیست پیروز شود  باید با ژنرال فهیم کنار بیاید. آمریکا و ناتو هم برای تأمین امنیت افغانستان به هماهنگی با این ژنرال افغان نیازمندند.

ژنرال فهیم از نزدیکان احمد‌شاه مسعود،  فرمانده مجاهدین افغان در جنگ با ارتش سرخ شوروی بود. پس از خروج شوروی از افغانستان و فروپاشی دولت نوپای این کشور در سال 1999 برهان‌الدین ربانی،  رئیس‌جمهوری جدید ا فغانستان،  فهیم را به ریاست سازمان اطلاعاتی کشور منصوب کرد.

بعد از حمله طالبان،  او در ائتلاف شمال باز در کنار مسعود قرار گرفت. بعد از آن مدتی را در خارج از افغانستان گذراند و بعد از حمله آمریکا و فروپاشی حکومت طالبان،  فهیم بار دیگر به کابل بازگشت و فرماندهی نیروهای  نظامی را به عهده گرفت.

پیروز واقعی انتخابات افغانستان نه حامد کرزی، رئیس جمهوری فعلی این کشور است و نه عبدالله عبدالله رقیب وی. پیروز واقعی انتخابات افغانستان مردی است به نام محمد قاسم‌فهیم. وی از نزدیکان کرزی در زمان رقابت‌های ریاست جمهوری بود. فهیم همه عمر خود را در فعالیت های نظامی سپری کرده است. اینک چه کرزی پیروز انتخابات باشد چه عبدالله، قاسم فهیم از نفوذ فوق‌العاده‌ای در سطح نیروهای نظامی و امنیتی افغانستان برخوردار شده است؛ نفوذی شاید بیشتر از رئیس جمهوری افغانستان.

این به آن معناست که بازنده اصلی انتخابات افغانستان- پس از مردم این کشور- آمریکایی‌ها هستند. آمریکایی‌ها با آموزش نظامیان افغانستان زمینه عقب نشینی خود از این کشور را فراهم آورده‌اند. آنگونه که ژنرال مک‌کریستال، فرمانده نیروهای آمریکایی در افغانستان گفته است  تشکیل ارتش و پلیس افغانستان در راس مهم‌ترین اقداماتی است که باید انجام شود. جالب اینجاست که آمریکایی‌ها نیروهای نظامی و پلیس افغانستان را آموزش می‌دهند تا در آینده برای فهیم کار کنند.

فهیم اما از سوی غرب به انجام اقدامات ضدحقوق بشری متهم است. فهیم یکی از جنگ‌سالاران افغان است که به دست‌داشتن در قاچاق موادمخدر هم متهم شده‌است. شایعاتی وجود دارد درباره احتمال دست داشتن فهیم در ترور پدر سیاسی خود یعنی احمد شاه مسعود در سال2001 . البته اینکه این ترور توسط القاعده انجام شده تقریبا اثبات شده‌است اما بعضی شواهد و مدارک نقش ژنرال فهیم را در این ماجرا اندکی جنجالی کرده‌است.

نام فهیم پس از آن دوباره بر سر زبان‌ها افتاد که باراک اوباما و پیش از آن جورج بوش در راهبرد تازه ایالات متحده در افغانستان تصمیم به واگذاری امور امنیتی این کشور به افغان‌ها به عنوان بخشی از راهبرد خروج از این کشور گرفتند.

 فهیم در سال 1957 میلادی در یک خانواده سیاسی و نظامی متولد شد. او پس از آموزش‌های سنتی اسلامی در اواخر دهه 1970 میلادی به نیروهای شبه نظامی تحت رهبری مسعود پیوست. مسعود پس از حمله شوروی به افغانستان در سال 1979 میلادی رهبری مجاهدین را برعهده گرفت. لقب مسعود شیرپنجشیر بود. برخی نزدیکان فهیم می‌گویند وی از نزدیکان احمد شاه مسعود در جنگ با ارتش سرخ شوروی بوده است. برخی هم معتقدند فهیم درواقع عامل اطلاعاتی شوروی در افغانستان بود که پس از اطمینان از عقب‌نشینی شوروی از افغانستان به مسعود نزدیک شد. فهیم پس از آن ارتباط خود با روس‌ها را به حداقل رساند تا بتواند در شطرنج سیاسی افغانستان نقش چندجانبه‌ای را ایفا کند.

پس از خروج شوروی از افغانستان در سال 1989 میلادی و فروپاشی دولت نوپای افغانستان در سال 1992، برهان‌الدین ربانی، رئیس جمهوری جدید افغانستان، فهیم را به ریاست سازمان اطلاعاتی کشور منصوب کرد.

در سال 1996 درگیری‌های داخلی مجاهدین از سویی و شایعه‌های متعددی که درباره شیوه کار این گروه منتشر شد در کنار دخالت‌های منطقه‌ای، آرام‌آرام زمینه نزدیکی طالب‌های پشتون به تسخیر کابل را فراهم آورد. در همان برهه مسعود، فهیم و دیگر جنگ سالاران غیرپشتون ائتلافی برای آزادی افغانستان یا به‌اصطلاح معروف،  ائتلاف شمال را تشکیل دادند.

در سال 2001 دولت بوش آرام‌آرام می کوشید تا ائتلاف شمال را به عنوان قهرمان و به‌عنوان اسلامگرایان میانه‌رو در مقابل طالبان تندرو جلوه دهد.

جنگ‌سالاران تاجیک، ازبک و هزاره که همه زیر چتر مسعود جمع شده بودند به واسطه وجود طالبان در سال‌های 1996 تا 2001 یکدیگر را با وجود اختلافاتی که داشتند تحمل کردند. هر کدام از جنگ‌سالاران منطقه‌ای را در اختیار داشتند و در نهایت هدف همه آنها مقابله با طالبان شد.

فهیم در ساختار ائتلاف شمال، مسئول امنیت مسعود شد و در زمان ترور مسعود در سال2001 هم این سمت را داشت. آمریکایی‌ها هیچ‌گاه به بررسی نقش فهیم در ترور مسعود نپرداختند، چه آنکه آنان خواهان ایفای نقش انتقادی فهیم در استراتژی آمریکا برای افغانستان پس از طالبان بودند.

احمدشاه مسعود 2 روز پیش از حملات 11سپتامبر توسط بمبی که در دوربین 2 فردی که ادعا می کردند خبرنگارند زخمی شد و 4 روز بعد هم از دنیا رفت. فهیم از این پس نقش اول ائتلاف شمال شد.

چند سال بعد در تحقیقاتی که درباره مرگ احمد‌شاه مسعود انجام شد، سرویس‌های اطلاعاتی بلژیک و فرانسه چند نفری را بازداشت کردند که به‌ترتیب در سرقت پاسپورت و فراهم کردن دوربینی که بعدا برای ترور مسعود بمب‌گذاری‌شد، نقش داشتند. سوال اینجا بود که چگونه 2 عامل عملیاتی القاعده به این راحتی توانسته بودند با گذر از حلقه های امنیتی به احمد شاه مسعود دسترسی پیدا کنند؟ آنها با چه پوششی و بدون آنکه کسی به آنها مظنون شود چند روز پیش از دیدار با مسعود، این قرار را در خانه یکی از نزدیکان مسعود گذاشته بودند؟ و سوال اساسی اینکه این افراد چگونه توانسته بودند از گیت‌های بازرسی با مقدار زیادی مواد منفجره گذر کنند و به مسعود برسند؟

آنگونه که کمیسیون بررسی حادثه 11 سپتامبر اعلام کرده است ترور احمد شاه مسعود مقدمه انجام حملات 11سپتامبر بوده است. القاعده و طالبان در آستانه 11 سپتامبر تلاش کردند با همکاری هم ائتلاف شمال را یک بار برای همیشه نابود کنند. براساس برنامه‌ریزی آنها هر دو هدف (حمله به برج‌های دو قلو و ترور مسعود) باید در یک زمان انجام می‌شد. هدف القاعده و طالبان در آن برهه از این ترورها، اول ترور قدرتمندترین مرد ائتلاف شمال یعنی مسعود، سپس ترور سایر رهبران بانفوذ ائتلاف شمال، نابودی ائتلاف شمال و درنهایت سیطره بی‌چون‌و‌چرای آنان بر سراسر افغانستان بود. بنابر تحلیل رهبران القاعده، این تدبیر تلاش برای انتقام‌گیری آمریکا از القاعده با استفاده از ائتلاف شمال را منتفی می کرد.
در این ماجرا می‌توان رد پای تمایلات شخصی برای همکاری برخی عناصر ائتلاف شمال با القاعده را مشاهده کرد.

برخی گزارش‌ها حاکی از آن است که عبدالرسول سیاف، جنگ‌سالار ائتلاف شمال تسهیلات ورود عوامل ترور مسعود به شمال افغانستان را فراهم آورده بود. اما فهیم چه؟ وظیفه او کنترل اتباع خارجی بود. حال سوال اینجاست که چگونه 2 فردی که مدعی بودند خبرنگارند و با پاسپورت‌های تونسی و بلژیکی به افغانستان آمده بودند بدون آنکه تجهیزاتشان کنترل شود توانسته بودند نزد مسعود بروند.

اکنون بعضی مقامات در آمریکا می‌گویند که فهیم برای همکاری با آمریکایی‌ها اول باید به این سوالات پاسخ دهد. پس از مرگ مسعود تحقیقات هیچ‌گاه روی نقش برخی چهره‌های ائتلاف شمال همچون فهیم در این ترور متمرکز نشد و بعید است که در آینده هم چنین شود. یکی از عوامل ترور مسعود همزمان با انفجار کشته شد اما عامل دوم این ماجرا زنده بازداشت شد و عصر روز ترور مسعود به دلیل آنچه تلاش برای فرار نامیده شد، کشته شد.
رفتار فهیم پس از ترور مسعود هم بر شبهات موجود درباره همکاری وی با القاعده و طالبان در این ماجرا افزود.

پس از حملات 11سپتامبر، آمریکا در آشفته بازار آن روزها نیروهای ائتلاف شمال را برای مقابله با طالبان و القاعده تقویت کرد  اما فهیم با وجود قولی که به آمریکایی‌ها داده بود هیچ‌گاه نخواست یا نتوانست نیروهایش را برای مقابله با پیشروی طالبان بسیج کند. در اکتبر 2001 هم وقتی آمریکایی‌ها خود را آماده آزاد‌سازی‌ افغانستان می‌کردند، فهیم افغانستان را به مقصد تاجیکستان ترک کرد. درنهایت مسئولان آمریکایی با اغماض نسبت به این رفتار عجیب فهیم، وی را به عنوان یک مجاهد و مبارز با طالبان مورد توجه قرار دادند. واشنگتن می‌گوید که سیا میلیون‌ها دلار به فهیم داد اما بعدا کاشف به عمل آمد که فهیم این پول‌ها را صرف مصارف شخصی خود کرده است.

پس از عقب راندن طالبان از کابل و شهرهای بزرگ افغانستان، فهیم به عنوان وزیر دفاع و معاون اول حامد کرزی، رئیس جمهوری افغانستان منصوب شد. آنگونه که جیمز ریزن اخیرا در نیویورک تایمز نوشته است از اوایل سال 2002 دولت بوش گزارش‌هایی از اقدامات ناگوار فهیم در بحث‌های حقوق بشری و دخالت وی در تجارت موادمخدر دریافت می‌کرد. همین گزارشات سبب شد تا آمریکا تشکیل ارتش و نیروهای امنیتی دولت کرزی را به حالت تعلیق درآورد و به‌جای آن راهبرد خروج از افغانستان را با تکیه بر جنگ‌سالاران منطقه‌ای همچون فهیم به اجرا گذارد.

قوانین آمریکا هرگونه کمک به طرف‌های درگیر در بحث موادمخدر را منع می‌کند. واشنگتن اینگونه استدلال می‌کرد که تنها از وزیر دفاع افغانستان حمایت می‌کند غافل از اینکه این کمک‌ها به‌صورت قطره چکانی به جنگ‌سالاران دیگری هم می‌رسید. در همان روزهای  سال  2002، کال آیکنبری(سفیر فعلی آمریکا در افغانستان) اعلام کرد که آمریکا هیچ منع و محدودیتی در تعامل با فهیم ندارد.

آتش مشکلات واشنگتن با فهیم در سال 2004 میلادی و پس از آنکه کرزی اعلام کرد وی را از معاونت اولی خود برکنار می‌کند تا حدی فروکش کرد. کرزی همچنین در تقدیر از خدمات فهیم، به وی سمت مارشال داد و به طور ضمنی ادامه نفوذ وی بر ساختارهای نظامی افغانستان رابه رسمیت شناخت. در سال 2006 کرزی، فهیم را به سمت مشاور عالی خود منصوب کرد.

با روی کار آمدن دولت جدید آمریکا و مطرح شدن شایعات جدی درباره بی‌میلی دولت اوباما به ادامه حضور کرزی در کاخ ریاست جمهوری افغانستان، کرزی باردیگر به‌فهیم روی آورد تا در سایه حمایت‌های نظامیان افغان از وی از سویی و نفوذ وی در میان تاجیک‌ها بتواند در انتخابات به پیروزی برسد. منطق کرزی به هیچ وجه درست نیست. حتی اگر کرزی باردیگر در انتخابات پیروز نشود، در آینده باز هم می‌تواند روی فهیم به عنوان بازوی نظامی خود در چانه‌زنی‌ها و چالش‌های فراروی خود حساب کند.

فهیم اینک بیش از هر کس و بیش از پیروزی انتخابات ریاست جمهوری افغانستان، در نیروهای نظامی و ارتش افغانستان نفوذ دارد؛ حقیقتی که راهبرد خروج از افغانستان و تقویت نیروهای نظامی این کشور را مخدوش می‌کند. حتی با آموزش‌های آمریکا هم تضمینی نیست که فهیم به جنگ القاعده در افغانستان برود. این امر آمریکا را بدون هیچ راهبردی در باتلاق افغانستان رها کرده است.

فارین پالیسی- 31 آگوست 2009

کد خبر 90221

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز