شنبه ۲۹ فروردین ۱۳۸۸ - ۰۷:۵۹
۰ نفر

نیلوفر رستمی: گفتند مثل برادرهایت تو هم باید کار کنی، گفت: «چه حرف‌ها!» ما به تو همه چیز را یاد می‌دهیم و البته خوب هم یاد گرفت

 در سن 21 سالگی به خوبی می‌توانست مزه تریاک تقلبی را از اصلش تشخیص دهد و بفهمد کراکی که با ضایعاتش سرگیجه می‌آورد به یک پول سیاه هم نمی‌ارزد. و همه اینها از صدقه‌سر معتاد شدن بود. اما به او گفته بودند فروشنده خوب کسی است که خودش فقط تفننی بکشد و او عاقل‌تر از اینها بود که این حرف را نشنیده بگیرد. تا همین سن بود که با حمایت پدر و برادر بزرگش خروار‌ خروار مواد را وارد کرمان می‌کردند. اما چند سال بعد وقتی یک‌سال مانده بود

که ماندانا به 30 سالگی برسد به جرم تشکیل باند قاچاق و کشف 75 تن مواد مخدر به 5 سال زندان محکوم شد. او به بازپرسش گفته بود که این شغل در خانواده او موروثی است و او از بچگی نمی‌دانسته وارد چه حریم ممنوعه‌ای می‌شود و وقتی فهمید که؛ قاچاق مواد مخدر شده بود کار همیشگی‌اش.

استان‌های سیستان و بلوچستان، فارس و کرمان از جمله استان‌های پرخطر در ارتباط با تجارت مواد مخدر هستند. آسیب‌شناسان اجتماعی و محققان می‌گویند خیلی از شهرهای مرزی و همچنین شهرهایی مانند کرمان که در مسیر ترانزیت مواد مخدر قرار گرفته‌اند و نزدیک مرز افغانستان و عراق هستند قاچاق مواد مخدر یک منبع پردرآمد برای مردم بومی آنجا به حساب می‌آید.

 در این درآمدزایی، مردان خانواده زنان را هم به مشارکت می‌طلبند و از آنجا که پیشرفت و بلند‌پروازی در همه مشاغل معنا پیدا می‌کند بعضی از زنان هم به آرامی از سلطه مردان خانواده بیرون می‌آیند و به تنهایی رهبری باندی از قاچاق را به عهده می‌گیرند.

 اما این زنان تعدادشان به تعداد انگشتان دست هم نمی‌رسد چون به قول داور شیخاوندی، جامعه‌شناس، مواد مخدر تجارت خشن و مردانه‌ای است و زنان به سختی می‌توانند از سد مردها بگذرند و خود کارها را به دست بگیرند، بنابراین بیشتر آنها در حد خرده‌پاها باقی می‌مانند. به گفته امان‌الله مقدم، جامعه‌شناس که تحقیقی درباره زنان قاچاقچی مواد مخدر استان‌های کرمان، زاهدان و فارس انجام داده اکثر زنان زندانی این استان‌ها جرمشان مواد مخدر است.

در این خصوص وقتی از معاون فرماندهی انتظامی استان کرمان سئوال کردیم فقط حاضر شد بگوید: زنانی که در کار خرید و فروش مواد در این شهر (کرمان) هستند اهل خود کرمان نیستند و متعلق به مناطق حاشیه‌ای و اطراف هستند.

داور شیخاوندی با اشاره به اینکه فقط در شهرهای مرزی زنان قاچاقچی وجود ندارد بلکه در تهران و هر شهر و روستایی که علاقه به مواد باشد زنان هم خواسته و ناخواسته در این تجارت مشارکت دارند، می‌گوید: «اما زنان بیشتر قربانی هستند تا معامله‌گران اصلی. بخشی از زن‌ها برای کمک به مخارج خانواده این کار را می‌کنند و بخشی دیگر برای آنکه با درآمدش هزینه اعتیاد خود را تامین کنند.

 بعضی اوقات یکی از مردان خانواده زن‌ها را وارد این چرخه می‌کنند و بعضی اوقات مردان غریبه. اما تحقیقات نشان داده است زنان ایرانی کمتر به صورت مستقل وارد این چرخه شده‌اند.»

زن 37 ساله خراسانی که وقتی می‌خندد دو نگین طلا در میان دندان‌های سیاه و نصف و نیمه‌اش می‌درخشد از وقتی یادش می‌آید کنار منقل پدرش چمباتمه می‌زده و تریاک پدرش را دود می‌کرده، 8 نفر عضو خانواده‌اش معتاد بودند و او از وقتی 12 سالش بود همراه پدرش و گاهی به تنهایی تریاک و هروئین به مشتریان می‌رساند. در 15 سالگی هم با یکی از مشتریان پدر که از قضا هم سن پدرش بوده ازدواج می‌کند.

 او مجبور بود برای همیشه موادها را زیر چادر، در ساک خریدش و یا در جیب‌های مانتوش پنهان کند و به مشتریان برساند. وقتی حرف می‌زند بیشتر می‌خندد و تو فکر می‌کنی این خنده‌ها بیشتر برای این است که دو دندان طلایش را نشان بدهد، تنها ثروتش که به ته سقف دهانش چسبیده است. با همان خنده‌های طلایی می‌گوید خوشحالست که دو دخترش را از دایره دود و دم دور نگه داشته است.

امان‌الله مقدم، با توجه به تحقیقاتش می‌گوید: بیشتر زن‌های مورد تحقیق از جوانی وارد این تجارت شده‌اند و بعد از دوره جوانی به معتادان حرفه‌ای تبدیل شده‌اند. شهرهایی مانند کرمان، زاهدان و فارس به دلیل شرایط مساعدشان؛ نزدیکی به مرزها و محل عبور کالاهای قاچاق از جمله شهرهای پرخطر به حساب می‌آیند.

 عوامل اقتصادی، بی‌پناهی، بیکاری، بی‌سرپرست بودن و عدم اطمینان به آینده آنها را به این سمت می‌کشاند با این حال زیربنایش عامل فقر است. بیشتر هم زنان روستایی استان‌های پرخطر مورد بهره‌کشی قرار می‌گیرند و تا زمانی که توانایی جسمی دارند از آنها کار کشیده می‌شود. زنا ن قاچاقچی تحقیق ما حداکثر سنشان 40 سال بود. یعنی از این سن به بعد از دیدگاه تجارت مواد مخدر کارایی لازم را ندارند و باید از دور خارج شوند.»

امان‌الله مقدم درباره دلیل جذب زنان در خرید و فروش مواد مخدر می‌گوید: «زنان به دلیل نوع پوشاک و داشتن حجاب بهتر می‌توانند مواد جابجا کنند و پلیس کمتر به آنها مشکوک می‌شود. چادر و مانتو و کیف‌های زنانه برای نقل و انتقال مواد خیلی مناسب هستند.

به‌خصوص اگر مشتریان آنها خود زن‌ها باشند و یا اگر قرار باشد که آنها را در خانه‌ها یا مکان‌های سربسته تحویل مشتری بدهند. در ضمن زنان می‌توانند نقش‌های دیگری نیز برای مشتریان خود داشته باشند که این را رئیس باند به خوبی می‌داند و از آن بهره‌برداری می‌کند.»

اما این جامعه‌شناس هم معتقد است که زنان نادری توانسته‌اند در این حیطه پیشرفت کنند و به اصطلاح رئیس باند مواد مخدر شوند: «مردها نمی‌‌گذارند که زنان در رتبه‌های بالاتری قرار گیرند و بیشتر آنها را تا مرز میانسالی در خرده‌پایی نگه می‌دارند. به عبارتی زنان قربانی این تجارت هستند بدون پیشرفت!»

همشهری استانها

کد خبر 79256

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز