شنبه ۲۱ دی ۱۳۸۷ - ۱۵:۴۵
۰ نفر

گروه حوادث: جوان معتاد، وقتی دید خانواده‌اش وی را به خاطر اعتیادش تحقیر می‌کنند از خانه فرار کرد و به خانه یکی از اقوامش رفت اما آتش اعتیاد باعث شد تا دست به جنایت سیاهی بزند.

ظهر 8 دی، وقتی تلفن اپراتور مرکز فوریت‌های پلیسی 110 شهریار به صدا درآمد، از آن سوی خط، صدای مرد جوانی به گوش ‌رسید که خبر از حادثه‌ای دلخراش می‌داد.

«وقتی  به خانه‌ام برگشتم، در کمال ناباوری برادر 10 ساله‌ام را دیدم که در آشپزخانه حلق‌آویز شده بود.» همین جملات کافی بود تا ماجرا به پلیس آگاهی شهریار گزارش شود و دقایقی بعد ماموران همراه بازپرس جنایی شهر در محل حادثه حضور یافتند.

آنها بعد از ورود به این خانه، با جسد پسربچه 10ساله‌ای مواجه شدند که حلق آویز شده بود اما وقتی بررسی‌ها نشان داد وی به تنهایی قادر نبوده خود را از این ارتفاع حلق‌آویز کند، این فرضیه که او توسط فرد یا افرادی به قتل رسیده باشد، قوت گرفت.

با آغاز بررسی‌های پلیسی، ماموران، تحقیق از آشنایان این خانواده را آغاز کردند و متوجه شدند آن روز، زمانی که پسربچه 10 ساله در خانه تنها بوده، همسایه‌ها یکی از اقوام آنها به نام عظیم را دیده‌اند که وارد خانه شده و دقایقی بعد آنجا را ترک کرده است. 

با این سرنخ، جست‌وجو برای دستگیری مرد جوان به‌عنوان نخستین مظنون جنایت آغاز شد و مدتی بعد ماموران موفق شدند وی را که قصد سفر به یکی از شهرهای جنوبی کشور را داشت، دستگیر کنند.

این متهم ابتدا از موضوع جنایت اظهار بی‌اطلاعی کرد ولی سرانجام لب به اعتراف گشود و مدعی شد: به خاطر اعتیادم به مواد‌مخدر همیشه با والدینم اختلاف داشتم و احساس می‌کردم که در خانه خودمان یک فرد اضافی هستم و آنها دیگر مرا به‌عنوان یک فرزند قبول ندارند و همواره از سوی آنها و دیگر اعضای خانواده تحقیر می‌شدم.

این مرد افزود: از یک ماه پیش، از خانه پدری خودم در جنوب کشور فرار کردم و به خانه یکی از اقوامم در شهریار آمدم. در طول مدتی که در این خانه بودم احساس می‌کردم که پسر 10 ساله خانواده از حضور من در خانه‌شان ناراحت است.

روز حادثه وقتی برای آخرین بار به این خانه رفتم  او را دیدم که مشغول تماشای تلویزیون بود. او به من زل زده بود و همین مسئله باعث عصبانیت من شد. برای اینکه بتوانم از او زهرچشم بگیرم و او را بترسانم به بهانه بازی، شال گردنی به دور گردنش انداختم و فشار دادم اما هرگز فکر نمی‌کردم که کار به اینجا بکشد و او به قتل برسد.

متهم ادامه داد: پس از آنکه متوجه شدم پسر خردسال دیگر نفس نمی‌کشد برای فرار از اتهام قتل، به‌صورت نمایشی شال را به ستون آشپزخانه بستم  و او را حلق آویز کردم تا نشان دهم او خودکشی کرده است.

سرهنگ یارندی - معاون اجتماعی پلیس استان تهران – با اعلام این خبر گفت: بعد از اظهارات متهم، وی با صدور قرار قانونی راهی بازداشتگاه شد و تحقیقات تکمیلی درخصوص این جنایت ادامه دارد

کد خبر 72629

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز