گروه شهری: شهردار تهران در کنفرانس بین‌المللی مدیریت در سخنانی به موضوع ضرورت‌ها و اولویت‌ها، چرایی و چگونگی و آسیب شناسی توسعه در 3 دهه انقلاب پرداخت.

به گزارش همشهری، محمد باقر قالیباف عصر روز شنبه در ششمین کنفرانس بین‌المللی مدیریت که در سالن همایش‌های رازی و با حضور مدیران و متخصصان حوزه مدیریت برگزار شد، اظهار داشت: ضرورت و اولویت توسعه کشور، پس از 3 دهه که از حاکمیت نظام جمهوری اسلامی می‌گذرد به یک نقطه اجماع در بین مسئولان، مدیران و نخبگان کشور بدل شده است و دیدگاه‌های ضد‌توسعه در حاشیه قرار گرفته‌اند.

رسیدن به این اجماع، دستاورد ارزشمند و مبارکی است که به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین پیش نیازهای توسعه، زمینه‌های لازم برای حرکت پرشتاب به سمت توسعه را فراهم می‌کند.

وی افزود: البته هنوز پیرامون چگونگی حرکت کشور به سمت توسعه، الگوی مناسب برای توسعه کشور و شیوه و روش‌های رسیدن به آن نقاط اختلاف و تفاوت‌های متعددی وجود دارد که با یک رویکرد درست باید این فضا را برای تحقق توسعه همه‌جانبه کشور مدیریت کرد.

قالیباف ادامه داد: این بحث بر 2 محور استوار خواهد بود. نخست آنکه مفهومی از الگوی بومی، ایرانی و اسلامی توسعه ارائه دهم و دوم اینکه بحث مدیریت توسعه را به‌عنوان مسئله اصلی توسعه کشور بیان نمایم که این مدیریت، با یک رویکرد علمی - سیستماتیک بتواند همه ظرفیت‌ها، امکانات و فرصت‌های موجود را جهت توسعه کشور بسیج نماید و موانع پیش‌روی توسعه را از سر راه برداشته و بر محدودیت‌ها و نقاط آسیب‌پذیر فائق آید.

شهردار تهران با بیان اینکه توسعه در همه نگرش‌ها بر عاملیت انسان، توان برنامه‌ریزی و اقدام هماهنگ او تاکید دارد گفت: از این منظر توسعه نمی‌تواند یک رخداد خودبه‌خود و حادثه تلقی شود بلکه فرایندی است که بر اثر خواست و اراده انسانی شکل گرفته و منجر به ایجاد وضعیت جدید می‌گردد.

این امر در کشورهایی چون ایران اهمیت بیشتری یافته و برنامه‌ریزی و کنترل روند توسعه و در مجموع مدیریت آن برجسته می‌گردد.

به گفته قالیباف توسعه روندی تکاملی است که انسان در مسیر زیست خود در این کره خاکی ایجاد می‌کند و زندگی خود را از حالت نامطلوب به مطلوب تغییر می‌دهد. انسان به‌عنوان موجودی کمال جو در پی پیشرفت و تحول است و از این‌رو توسعه جزو ذات انسان است.

شهردار تهران در ادامه تصریح کرد: این روند تکاملی انسان به سوی پیشرفت در سال‌های اولیه‌ای که مفهوم توسعه رواج پیدا کرده بود صرفا به‌صورت فرایندی تلقی می‌شد که کشور‌های غربی طی کرده بودند و از این‌رو توسعه با سکولاریسم ارزش‌زدایی از جامعه و در مجموع غربی شدن مترادف گشته بود.

وی با اشاره به درک و بصیرتی که از تاریخ توسعه در کشورهای مختلف و موفقیت‌ها و شکست‌ها در این مسیر حاصل شده اظهار داشت: اکنون همه نظریات کلان توسعه با اذعان و تاکید بر اصول و قواعد جهان شمول توسعه بر این نکته پافشاری می‌کنند که توسعه در هر کشوری باید مطابق با ارزش‌های فرهنگی، هویتی و ویژگی‌ها و مختصات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن کشور سامان یابد.

شهردار تهران افزود: در دهه‌های اول رواج مفهوم توسعه، توسعه بومی نامفهوم و دور از پذیرش صاحب‌نظران بود اما اکنون توسعه بومی و درون‌زا امری پذیرفته شده و مورد تاکید همه نظریات توسعه است.

وی در توضیح ویژگی‌های توسعه بومی تصریح کرد: توسعه بومی توسعه‌ای است که در آن بر دستیابی به کارآمدی بیشتر در عین حفظ ارزش‌های فرهنگی هر جامعه اعتلای معنوی انسان‌ها اهمیت والای عقلانیت در اتخاذ تصمیمات اهمیت محوری مردم در پیشبرد روندهای ملی، اهمیت آزادی و اهمیت تعامل سازنده با کشورهای دیگر تاکید می‌شود.

در توسعه بومی همه مولفه‌های اصلی توسعه بر فرهنگ، هویت و ارزش‌های خاص هر جامعه‌ای استوار می‌شود و اهداف و آرمان‌های ملی و بومی آن جامعه با اهداف اصلی توسعه پیوند می‌خورد.

قالیباف ادامه داد: بدین‌سان با شکست نظریه‌ها و رویکردهای یکجانبه گرایانه توسعه در مکاتب کلاسیک ما شاهد گسترش انواع گرایش‌های هویت گرایانه در الگوهای توسعه هستیم که انقلاب اسلامی ما نیز یکی از بزرگ‌ترین آنان محسوب می‌شود.

انقلاب اسلامی در ذات خود حرکت عمیقی است در جهت توسعه کشور که درصدد است پیشرفت و توسعه کشور را به‌صورت درون‌زا همراه با معنویت و عدالت و در ارتباط درست با ویژگی‌های فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی جامعه پیش ببرد.

شهردار تهران یادآور شد: فلسفه انقلاب اسلامی که در اندیشه‌های بنیانگذار کبیر و رهبران اصلی آن و همچنین اکنون در کلام و اندیشه مقام معظم رهبری آشکار است، با درک درست و عمیق از تاریخ کشور و شناخت جهان نوین بر این اساس استوار شده است که توسعه گرایی در کشور بدون توجه به معنویت و عدالت ره به جایی نخواهد برد و معنویت و عدالت هم بدون توسعه کشور بسط و گسترش نخواهد یافت و پیوند صحیح و منطقی میان این 3 رکن است که اهداف عالیه و آرمان‌های اصلی انقلاب و نظام را برآورده می‌کند.

وی معتقد است: از این منظر جمهوری اسلامی اگر بتواند به یک الگویی عملی و کارآمد از توسعه دست یابد که با معنویت و عدالت عجین باشد در عین اینکه به خواست تاریخی جامعه و آرمان اصلی خود دست یافته این امکان را خواهد داشت که پیام اصلی خود برای جامعه جهانی را نیز بسط و گسترش بیشتری دهد.

شهردار تهران با بیان اینکه اگر چه هنوز در کشور ما گرایش‌هایی متقابل با این نگرش اصلی انقلاب اسلامی وجود دارد، اظهار داشت: یک گرایش در اساس در روند توسعه، وجود سطحی از بی‌عدالتی، نابرابری و فساد را امری طبیعی می‌انگارد؛ در مقابل این رویکرد یک جهت‌گیری نیز به نام عدالت، توسعه و الزامات آن را نفی می‌کند.

به واقع این دو تلقی بر بنیاد یک تلاقی ساختگی میان توسعه و عدالت شکل گرفته‌اند درحالی که بنابر فلسفه حقیقی انقلاب ارتباطی ارگانیک میان معنویت، توسعه و عدالت وجود دارد. البته هنوز نمی‌توانیم ادعا کنیم که این هدف و آرمان انقلاب تحقق عینی پیدا کرده است.

قالیباف اظهار داشت: اگر نگاهی آسیب‌شناسانه به تجربه توسعه در 3 دهه اول انقلاب داشته باشیم، می‌توان به این حقیقت اشاره کرد که ما نتوانسته‌ایم بستر و زمینه‌های لازم برای تحقق توسعه را فراهم آوریم.

در ادامه شهردار تهران به مواردی که نه تمام ضعف‌ها، بلکه برخی از مهم‌ترین آنها را شامل می‌شود اشاره کرد:1 – در علت یابی چرایی عدم‌تحقق کامل آرمان اصلی انقلاب اسلامی یعنی شکل دادن به توسعه مبتنی بر هویت دینی و بومی ایرانیان و دارای التزام عمیق به عدالت، می‌توان به مهم‌ترین عامل یعنی قرارداشتن در وضعیت اضطرار اشاره کرد.

اضطرار، وضعیتی برای حکومت است که به واسطه وجود انواع گوناگونی از فشارهای داخلی و خارجی در هر دوره‌ای، دولت فرصتی برای تجمیع نیروهای فکری و عملی خود در راستای اقدام به توسعه نمی‌یابد.

این وضعیتی است که همواره طی 30 سال گذشته با آن درگیر بوده‌ایم و همگی با ابعاد گوناگون آن مانند رقابت‌های داخلی، منازعات قومی، ترورها، آشوب‌ها، جنگ، تحریم‌ها، انواع فشارهای بین‌المللی و قرار داشتن در یک منطقه بحران ساز آشنا هستیم. طرح‌های توسعه در ایران، بدون توجه به اهمیت مقوله ثبات، سیاست‌هایی را تجویز می‌کردند، که تنها در شرایط ثبات کامل، امکان اجرا پیدا می‌کرد.

الگوی توسعه بومی، با در نظر گرفتن ابزارهای لازم برای برقراری و استمرار ثبات، یعنی ایجاد تعاملی سازنده با محیط بین‌المللی، تاکید بر اهمیت عدالت و آزادی، زیربنای اساسی تمام طرح‌های توسعه را مورد توجه قرار می‌دهد.

2– نبود اجماع نخبگان: یکی از موانع اصلی توسعه‌یافتگی طی 3 دهه پس از انقلاب، فقدان اجماع نخبگان درون و بیرون دولت درباره اهداف توسعه، و روش‌های دستیابی به آن بوده است؛ به‌گونه‌ای که در دوره‌های مختلف، رویکردهای متفاوت و حتی متضادی پی گرفته شد که نتیجه آن، تضاد سیاست‌ها و تداوم مسائل و مشکلات مربوط به توسعه بود.

3 – فقدان عمل‌گرایی در طرح‌های توسعه: این عامل به‌گونه‌ای در پیوند با عدم‌اجماع نخبگان قابل طرح است. تاریخ توسعه نشان می‌دهد توسعه در کشورهایی به نتیجه رسیده که در آنجا توازنی موفق میان عرصه نظر و عمل صورت گرفته است.

به‌نظر می‌رسد که طی 3 دهه گذشته، از یک‌طرف برخی اندیشمندان ایرانی، فارغ از عرصه واقعیت جامعه ایرانی و عرصه عینی و عملی، طرح‌ها و اندیشه‌هایی در جهت توسعه کشور ارائه کرده‌اند و از طرف دیگر برخی از سیاستگذاران و مجریان، بدون طرح ریزی برنامه‌های مدون، منسجم و دارای پشتوانه‌های علمی به عمل گرایی فاقد اندیشه روی آورده‌اند. به‌نظر من در تحلیل نهایی، عمل توسعه بایستی در جریان باشد و آنگاه نظریه، مجموعه‌ای از اعمال پراکنده را در جهتی خاص سامان دهد.

4– فقدان رویکرد ژئوپلیتیکی و بین‌المللی: حرکت معطوف به توسعه در هر کشور به‌شدت تحت‌تأثیر جایگاه آن کشور در ساختار قدرت بین‌المللی است. به‌نظر می‌رسد یکی از اشکالات اساسی تلاش‌های توسعه در ایران، آن است که این طرح‌ها بر شناخت و بینشی استوار از ژئوپلیتیک جهانی، موقعیت ایران در این ساختار و دگرگونی‌های درونی و موقعیت دگرگون‌شونده آن استوار نبوده است.

برای تحقق توسعه، ایران نیازمند برقراری مجموعه‌ای از روابط معقول با دنیای خارج از خود است به‌گونه‌‌ای که محیط بین‌المللی را به‌عنوان عاملی مثبت در حرکت به سوی توسعه کشور قرار دهد.

5 – روند سینوسی توسعه و فقدان خصلت انباشتی در تجربیات: توسعه در هر کشور حاصل انباشت تجربه تلاش‌های انسان‌های آن جامعه در جهت دستیابی به زندگی بهتر و پایداری این زندگی بوده است.

نگاهی بر تجربه 3 دهه تلاش برای دستیابی به توسعه در کشور گویای این واقعیت تلخ است که طرح‌های توسعه در هر دوره با چرخش نخبگان و روی کارآمدن دولت و مجلس جدید به‌گونه‌ای رها شده‌اند. به‌نظر می‌رسد که تا زمانی که نتوانیم طرح مدون، منسجم و بلندمدتی را طراحی کنیم که در چارچوب آن طرح‌های 4 یا 5 ساله توسعه تدوین شوند نخواهیم توانست توسعه را در کشورمان به‌گونه‌ای موفق به پیش ببریم.

سند چشم‌انداز ملی می‌تواند این افق دید و چاره اصلی را برای برنامه‌های توسعه‌ای فراهم آورد و ما را از روند سینوسی در انباشت تجربه توسعه‌ای رها سازد و به انباشت تجربه‌های توسعه‌ای خصلتی متعادل و رو به پیشرفت ببخشد.

6 – مدیریت نامناسب منابع انسانی: وجود نیروی انسانی آموزش دیده و متعادل سرمایه اصلی هر جامعه در مسیر توسعه یافتگی محسوب می‌شود.

تجربه نشان داده است که وجود نیرویی کارآزموده در هر جامعه یک مزیت نسبی برای دولت‌ها در مسیر توسعه کشور قلمداد می‌شود. اما توسعه تنها درصورتی اتفاق می‌افتد که دولت قادر باشد تا از منابع و مزیت‌های این نیروی انسانی فعال در جهت مناسب استفاده کند.

در سال‌های گذشته به‌رغم افزایش سطح تحصیلات و افراد آموزش دیده، نبود توانایی لازم در جهت جذب و بهره برداری از قابلیت‌های این نیروها مسئله‌ای به نام مهاجرت نخبگان را برای کشور پدید آورده که در واقع اتلاف‌کننده سرمایه عظیمی از کشور بوده است.

علاوه بر این نیروهای کارآمد، مجرب و توانمندی که جهت تربیت آنها هزینه‌های زیادی صرف شده است در حاشیه اداره کشور بوده‌اند و نتوانسته‌اند جایگاه محوری و نقش سازنده خود را ایفا کنند.

قالیباف در ادامه سخنانش خاطرنشان کرد: در کل اگر نگاهی دوباره به موارد یاد شده داشته باشیم می‌توان به این نکته توجه بیشتری کرد که مسئله اصلی توسعه در کشور مسئله مدیریت توسعه است.

کشور ما دارای زمینه‌های مطلوبی از نظر درآمد، مشروعیت سیاسی و بنیان‌های عمیق فرهنگی، نیروی انسانی کارآزموده و جایگاه استراتژیکی در خاور میانه است. مسئله اصلی تبدیل این فرصت‌ها، امکانات و محرک‌های بالقوه توسعه به عوامل بالفعل است که تنها در یک مدیریت کارآمد و سازنده به‌دست می‌آید.

وی افزود: این مدیریت بنابه ملزومات و ویژگی‌های خاص کشور ما باید در دولت استقرار یابد و الگوی ایده‌آل و مؤثر این مدیریت، نوع خاصی از دولت است که به آن عنوان دولت توسعه‌گرا داده می‌شود. این دولت در جهت توسعه کشور باید حوزه‌های گوناگونی را مدیریت کرده و سامان بخشد.

شهردار تهران در ادامه تصریح کرد: اصلاح ساختار، رویکرد‌ها و فرایندها و شرح وظایف دولت، مدیریت اجماع میان همه نخبگان، نهادهای مدنی و عموم مردم در جهت توسعه، مدیریت سیاسی برای حاکم کردن آرامش، ثبات و همبستگی ملی، مدیریت منابع انسانی و بهره‌گیری از همه ظرفیت‌ها و تجربیات در جهت اداره بهینه کشور، اتخاذ سیاست خارجی توسعه‌گرا که ضمن حفظ عزت و استقلال ملی و ارزش‌های فرهنگی، تعاملی مثبت و سازنده با دنیا برقرار نماید، بهره‌گیری درست و علمی از منابع مادی و معنوی در جهت توسعه، از درآمدهای نفت گرفته تا ظرفیت‌های فرهنگی و معنوی و برقراری ارتباط مؤثر با بخش کارآفرین جامعه و نهادهای مدنی با یک رویکرد اجتماعی، بخشی از عرصه‌هایی است که دولت توسعه‌گرا جهت رسیدن به توسعه باید به مدیریت آنها اهتمام ورزد.

قالیباف در پایان ضمن جمع‌بندی سخنان خود تاکید کرد: اصلی‌ترین و محوری‌ترین عامل و مؤلفه مغفول در توسعه کشور، مدیریت توسعه است؛

مدیریتی که بتواند با اتکا به یک چارچوب منسجم نظری، نهادهای کارآمد و دارای قابلیت و توان تنظیم روابط با محیط داخلی و خارجی، همه ظرفیت‌های بالقوه را بالفعل سازد و با همبستگی ملی پیرامون آرمان‌ها و اهداف عالیه انقلاب به تحقق اصلی‌ترین آرمان انقلاب اسلامی و خواسته تاریخی ملت ایران یعنی توسعه همراه با عدالت و معنویت، جامه عمل بپوشاند.

شایان ذکر است ششمین کنفرانس بین‌المللی مدیریت از 30 آذر ماه آغاز شده و تا دوم دی‌ماه ادامه می‌یابد

کد خبر 71222

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز