در دوران تحصیل عادت جالبی داشت. درس‌های شب امتحان را با صدای بلند می‌خواند و اهل خانه هم به ناچار موبه‌مو با موضوعات درس‌های او همراه می‌شدند.

فاطمه حاتمي

همشهری آنلاین_بهاره خسروی:  صدای زیبا و دلنشینی داشت و می‌توان گفت از همان دوران کودکی و نوجوانی استعداد گویندگی در وجودش نهفته بود. اما «فاطمه حاتمی»، گوینده و نویسنده رادیو سراسری ایران، وکیل پایه یک دادگستری و استاد دانشگاه حقوق و همسایه ما در محله کارون، برای کشف این استعداد درونی راه پرفراز و نشیبی را پیمود. به قولی، نزد استادان بزرگی دود چراغ خورد و برای آموختن فوت کوزه‌گری، شاگردی کرد. حاتمی رمز بسیاری از موفقیت‌هایش را در زندگی کتابخوانی و سحرخیزی می‌داند. مهمان این همسایه خوش‌صدایمان در خیابان بهنود، محله کارون، شدیم و با او درباره موفقیت‌هایش و حس تعلق خاطری که به پازل دهم پایتخت و محله کارون دارد، گفت‌وگو کردیم.  

سر صبح، درست زمانی که آفتاب در کش و قوس بیدار شدن است، برای شنیدن موسیقی‌های دل‌انگیز در این روزهای بهاری کافی است کمی پیچ رادیو را بچرخانید و شنونده رادیو آوا شوید. «فاطمه حاتمی»، گوینده بخش صبحگاهی رادیو آوا، با صدای گرم و پرانرژی‌اش همراه ماست در خانه و ماشین و محل کار. همسایه هنرمند محله کارون با گریزی به روزهای کودکی و دوران تحصلیش سر صحبت را باز می‌کند: «۱۱ مهر سال ۱۳۵۲ در یک خانواده گرم و صمیمی متولد شدم.

فرزند ارشد خانواده بودم و از همان روزهای کودکی از ارتباطات خانواده با اهل فامیل و همسایه درس مهر و محبت و عشق ورزیدن به آدم‌ها و احترام به دیگران را آموختم. حالا که از آموختن صحبت کردم، یادم آمد که درس خواندن و انتخاب رشته دانشگاهی‌ام حکایت جالبی داشت. دوران دبیرستان فقط مجاز به انتخاب رشته ادبیات و علوم‌انسانی و اقتصاد شدم. در دوره ما رشته علوم انسانی به نسبت ریاضی و تجربی هنوز مثل امروز میان دانش‌آموزان ارزش چندانی نداشت. آن زمان انتخاب رشته علوم‌انسانی مساوی با تنبلی بود و هرکسی که درس نمی‌خواند، این رشته را انتخاب می‌کرد. به همین دلیل، در فکر تغییر رشته بودم و با حمایت پدرم و گرفتن معلم‌ خصوصی، دنبال درس خواندن در رشته تجربی و ریاضی بودم.»
حاتمی چند بار در آزمون شرکت می‌کند، اما در کسب نمره لازم موفق نمی‌شود، با این حال برای تغییر رشته همچنان مصر است تا اینکه در سال سوم دبیرستان نگرش و دیدگاه او نسبت به تغییر رشته به کلی تغییر می‌کند: «یکی از معلم‌های سال سومم نگاه من را به رشته ادبیات و علوم‌انسانی تغییر داد، طوری که به این رشته علاقه‌مند شدم و تصمیم گرفتم در دانشگاه همین رشته را دنبال کنم. به این‌ترتیب در رشته حقوق شرکت کردم و قبول شدم. از همان بدو ورودم به دانشگاه در بخش حسابداری سازمان هواپیمایی هم شروع به کار کردم.»

  • کارمند بخش بین‌المللی وزارت راه 

«فاطمه حاتمی» سال ۱۳۷۵ از دانشگاه در رشته حقوق فارغ‌التحصیل می‌شود. برای ادامه راه تصمیم می‌گیرد تا در امتحان کانون وکلا شرکت کند، اما شرایط سنی‌اش اجازه شرکت در این آزمون را به او نمی‌دهد. طبق قانون آن دوره، حداقل سن باید ۲۵ سال می‌بود و فاطمه خانم تازه ۲۲ ساله شده بود.

به همین دلیل از امتحان صرف‌نظر می‌کند و به فکر تغییر شغل متناسب با مدرک لیسانسی که دارد می‌افتد. او در این‌باره می‌گوید: «در سازمان هواپیمایی که مشغول به کار بودم، خانمی برای گرفتن مجوز راه‌اندازی آژانس هواپیمایی به ما مراجعه کرد و با هم ارتباط گرفتیم. وقتی از شرایط تحصیلی من خبردار شد، پیشنهاد کار در وزارت راه را به من داد. گفت همسرش مدیرکل دفتر بین‌المللی وزارت راه است و نیاز به یک کارشناس تحصیل‌کرده دارند. به همین واسطه راهی وزارت راه شدم و بعد از انجام مصاحبه نزدیک به ۱۳ سال در بخش بین‌الملل این وزارتخانه کار کردم.»

  • وکیل پایه یک دادگستری 

کار در وزارت راه و سفرهای خارجی تجربیات و خاطرات خوبی برای این هم‌محلی پرانرژی و تلاشگر ما داشت، اما گمشده فاطمه ادامه تحصیل در رشته حقوق و کالت بود. او می‌گوید: «سال ۱۳۸۱، بعد از چند سال وقفه، برای نخستین بار امتحان کانون وکلا برگزار شد. وقتی این خبر را شنیدم، خیلی خوشحال شدم، چون در واقع من خیلی اهل انجام کارهای تکراری و یکنواخت اداری نبودم. در تمام سال‌هایی هم که در وزارت راه مشغول کار بودم، کتابخوانی و مطالعه و تحقیق جزء جدانشدنی زندگی من بود تا از رخوت روحیه کارمندی جدا شوم. وقتی به کارم در وزارت راه خاتمه دادم، مشغول کار برای تز دکتری بودم.»
 اما برسیم به ماجرای کانون وکلا: «۳ ماه خودم را در خانه حبس کردم تا توانستم در آزمون موفق شوم.» فاطمه بعد از موفقیت در این آزمون و کسب مدرک پایه یک وکالت، در نخستین گام حرفه‌ای، پرونده‌کاری پدرش را برعهده می‌گیرد و موفق می‌شود تا حق تضییع‌شده او را زنده کند: «خوشحال بودم که در این مسیر با این موفقیت توانسته بودم قدری از زحمات پدرم را جبران کنم و باعث شادی‌اش شوم. البته یکی دیگر از پرونده‌های جالبم مربوط به آشتی زوجی از دوستان پدرم بود که سال‌های زیادی از یکدیگر جدا زندگی می‌کردند و قصد متارکه داشتند. کلا بیشتر سعی می‌کردم پرونده‌هایم به آشتی و صلح ختم شود.» 

  • صدایی که گم شد

رمز موفقیت‌ کتابخوانی و سحرخیزی

اما حکایت رادیویی شدن خانم حاتمی ماجرای جالبی دارد: «به مناسبت روز زن در وزارت راه برنامه‌ای برای بانوان اجرا شد که مجری آن خانم «زهرا رکوعی»، بود. در زمان حضور ایشان در برنامه، من در ردیف پشت سر ایشان نشسته بودم و به این واسطه با او سلام و علیکی کردم و از ابراز علاقه‌ام به گویندگی و اجرا گفتم. در پاسخ به من گفتند که صدای خوبی دارم و یک شماره تلفن دادند تا برای تست صدا به سازمان صدا و سیما بروم.

برای تست صدا به بخش خبر سازمان صدا و سیما رفتم و نتیجه رضایت‌بخش بود، اما گفتند تا شروع به کار زمان می‌برد، چون خیلی‌ها در نوبت بودند. گذشت و رفت تا در دوره ارشد با یکی از دوستان دوره کارشناسی‌ام بعد از چند سال دوباره همکلاس شدم. او در زمینه دوبله فعالیت داشت و به من گفت برای تست صدا به خانه رادیو بروم.» حاتمی به خانه رادیو می‌رود و تست صدا می‌دهد، اما بعد از چند ماه پیگیری به او می‌گویند سی. دی صدایش گم شده است.

از طریق همان دوست دوباره پیگیر ماجرا می‌شود و دوباره تست صدا می‌دهد و این بار قبول می‌شود. حاتمی می‌گوید: «قبولی برای من تازه اول راه بود تا دوباره شاگردی کنم؛ شاگردی در محضر استادان و پیشکسوتان رادیو. همین موضوع باعث شد تا جرقه نویسندگی هم در من زده شود. به همین دلیل، علاوه بر گویندگی، بعد ازگذراندن دوره‌های مختلف، این روزها نویسندگی در رادیو پیام و رادیو ایران را هم برعهده دارم.»

  • مطالعه را فراموش نکنید

فاطمه حاتمی در میان صحبت‌هایش به اهمیت کتابخوانی و سحرخیزی در زندگی برای رسیدن به موفقیت اشاره می‌کند و می‌گوید: «از همان دوران کودکی اهل مطالعه بود. امیدوارم خانواده‌ام حلالم کنند. در دوران مدرسه عادت داشتم درس‌هایم را با صدای بلند بخوانم و همه اهل خانه هم باید صدایم را گوش می‌کردند. این را هم بگویم که هیچ‌وقت کتابخوانی به‌ویژه حافظ‌خوانی از زندگی‌ام جدا نمی‌شد. مادرم همیشه دوست داشت برایش حافظ بخوانم. هنوز وقتی از رادیو صدایم را می‌شنود، حافظ‌خوانی‌ام را دوست دارد. من معتقدم بسیاری از موفقیت‌هایم با کتابخوانی گره خورده است. هنوز با وجود تغییر فضای‌کاری و تدریس در دانشگاه، کتاب را کنار نگذاشته‌ام. »

  • افزایش سرانه ورزش و فضای سبز 

به تعریف حاتمی، یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های محله کارون زندگی در کنار همسایه‌های گرم و صمیمی و در دسترس بودن امکانات رفاهی و حمل‌ونقل عمومی است.  
اما با این اوصاف کمبودهایی هم در محله داریم که باید به آنها توجه شود. او درباره بعضی از نیازهای محلی می‌گوید: «تجهیز امکانات باشگاه‌های ورزشی و توسعه سرانه فضای سبز یکی از مهم‌ترین نیازهای محلی است. البته یکسری اقدامات در این زمینه‌ها انجام شده، اما این اقدامات پاسخگوی حجم تقاضای اهالی نیست. چون در این محدوده، به نسبت جمعیت و ساخت‌وسازها، سرانه مراکز ورزشی و فرهنگی کم است.»
 

کد خبر 599613

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha