جمعه ۶ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۷:۳۹
۰ نفر

محمدامین خرمی: نام یونان پس از جنگ جهانی دوم در دهه ۱۹۴۰ و پایان اشغال نازی‌ها، با بحران گره خورده است.

سفیر یونان

يونان در سال‌هاي بعد درگير جنگ داخلي، چندپارگي و كشمكش‌هاي سياسي بود. از 1967تا 1974نظاميان بر اين كشور حكومت كردند و يكي از منفورترين حكومت‌هاي تاريخ يونان را رقم زدند؛ حكومتي كه گيورگيوس ايناتيس، سفير يونان در ايران، آن‌را «كاملا آمريكايي» مي‌خواند

. پس از آنها هم جامعه يونان به يك جامعه قطبي ميان محافظه كاران و سوسياليست‌ها تبديل شد كه به گفته ايناتيس نتيجه‌اي جز «فساد سياسي و اقتصادي» به همراه نداشت. بسياري از كشورهاي اروپايي همچنان درگير آثار بحران اقتصادي سال 2008هستند اما يونان جزو آن دسته از كشورهايي است كه در پي اين بحران بزرگ هيچگاه نتوانست كمر راست كند. دولت جديد اين كشور هم كه توسط چپگرايان تشكيل شد، طي عمر 8ماهه‌اش تنها مشغول چانه زني با اروپايي‌ها بر سر بدهي‌هايي بوده كه ريشه اصلي بحران اين روزهاي يونان است. براي درك شرايط كنوني يونان و مردم اين كشور با سفير يونان گفت‌وگو كرده‌ايم.

اظهارنظرها و موضعگيري‌هاي آقاي سفير در مخالفت با رويكرد كنوني اتحاديه اروپا و كشورهايي چون آلمان و فرانسه، تمايلش به تفكر چپ و حتي به قول خود او «چپ راديكال» را به خوبي نشان مي‌دهد؛ تفكري كه حزب سيريزا در يونان نماينده آن است.

  • آنچه تاريخ يونان به ما نشان مي‌دهد اين است كه چپ‌هاي اين كشور سال‌ها در عرصه سياسي نقش مهمي ايفا نمي‌كردند تا اينكه در ابتداي سال‌جاري ميلادي، چپ‌هايي كه هيچگاه در قدرت نبودند به يكباره جهشي بزرگ داشتند و در ميان حمايت بالاي مردمي كرسي‌هاي پارلمان را از آن خود كردند و آقاي سيپراس جوان را به نخست‌وزيري رساندند. چپ‌ها در يونان چطور به قدرت رسيدند؟

بحث‌هاي زيادي در مورد به‌قدرت رسيدن حزب سيريزا مطرح شده اما موضوع اصلي چرخش مردم يونان به سمت چپ‌ها به‌عنوان يك گروه سياسي سوم است. طي 40سال اخير صحنه سياسي يونان، هميشه صحنه‌اي دوقطبي بوده و قدرت ميان محافظه‌كاران و سوسياليست‌ها دست به‌دست مي‌شده و البته هميشه ميان اين دو گروه كشمكش هم بوده است. من معتقدم چرخش مردم به سمت چپ‌ها از روي اعتقاد به ايدئولوژي چپ‌ها نبود بلكه براي خلاص شدن از دوقطبي تثبيت شده در اين كشور بود كه نتيجه آن چيزي نبود جز شرايط بحراني ايجاد شده در سال 2010.در اين سال‌ها و پس از بحران مالي ايجاد شده در اروپا، شرايط زندگي براي مردم عادي يونان بسيار سخت شد، اما در عين حال يك طبقه ممتاز در جامعه وجود داشت كه شرايطش بهتر هم مي‌شد. براي اين شرايط جامعه يونان دليلي نمي‌توان آورد جز وجود فساد در طبقه و حزب حاكم. بنابراين مردم يونان به تفكر و ايدئولوژي چپ رأي ندادند و به فرار از فساد رأي دادند.

  • اين بحران چگونه به‌وجود آمد؟

پس از بحران اقتصادي 2008، به‌دليل كسري بودجه وحشتناكي كه در يونان رخ داد، اقتصاد كشور زمين خورد و در پي آن زندگي مردم عادي هم به‌شدت متاثر شد. كشوري كه زماني از نظر كيفيت زندگي در رديف بيست و سوم قرار داشت، مردمش اكنون براي تأمين غذا و مايحتاج اوليه‌شان به خيريه‌ها متوسل مي‌شوند. اين شرايط در سال‌هاي بعد با وجود دريافت وام و كمك‌هاي مالي از كشورهاي اروپايي، بانك مركزي اروپا و صندوق بين‌المللي پول هم ادامه پيدا كرد. دليلش هم حكومت يك گروه خاص و حتي يكسري خانواده‌هاي خاص بر كشور بود. در اين شرايط بود كه مردم براي خروج از فساد دولتي، به گروه سوم كه چپ‌ها و حزب سيريزا بود روي آوردند.

  • و البته نخست‌وزيري را انتخاب كردند كه خود هيچ تجربه‌اي براي عبور كشور از چنين بحران بزرگي نداشت.

اتفاقا بي‌تجربگي حزب سيريزا و شخص آقاي سيپراس نه‌تنها يك ويژگي منفي نبود بلكه به اين معني بود كه اين حزب و آقاي نخست‌وزير هيچگاه در هيچ زدوبند سياسي و فساد اقتصادي در يونان نقش نداشته‌اند. مردم در واقع با رأي دادن به سيريزا در مقابل احزاب سنتي يونان شورش كردند.

آنها هنوز هم بيشتر از اينكه به احزاب سياسي سنتي اعتماد داشته باشند، به چپ‌ها اعتماد دارند، نه به‌خاطر ايدئولوژي‌شان بلكه به‌خاطر اينكه معتقدند تنها گروهي كه در صحنه سياسي يونان همچنان پاكدست باقي مانده چپ‌ها هستند. البته اينطور نبوده كه چپ‌ها در صحنه سياسي يونان هيچگاه حضور نداشته باشند؛ خير، چپ‌ها بعد از جنگ جهاني دوم به‌رغم اينكه تحت تعقيب قرار گرفتند، دستگير شدند، اعدام شدند و بسيار تحت فشار قرار گرفتند، همچنان در حاشيه سياست يونان باقي ماندند و به حيات خود ادامه دادند.

  • به هر حال چپ‌ها دولت را به‌دست گرفتند، دولت گذشته تعهداتي را در قبال اروپايي‌ها و صندوق بين‌المللي پول داشته است؛ آيا دولت جديد اين حق را دارد كه اعلام كند پاسخگوي بدهي‌هاي دولت قبل نيست؟

به هيچ وجه؛ ما چنين رويكردي در قبال بدهي‌هاي يونان نداشته‌ايم. ببينيد، شما اگر به كشوري كه نيازمند كمك مالي است كمك مي‌كنيد و وامي را در اختيار اين كشور قرار مي‌دهيد، مسئوليت آن بين دوطرف تقسيم مي‌شود؛ هم كشوري كه وام را دريافت كرده و هم كشور يا نهادي كه وام را پرداخت كرده است. موضوع بسيار مهمي كه مغفول مانده اين است كه پول‌هايي كه در اختيار يونان قرار گرفت، بسيار بيشتر از ظرفيت اقتصادي يونان بود. شما نمي‌توانيد از كشوري توقع داشته باشيد كه وامي را بازپرداخت كند كه 2تا 3برابر توليد ناخالص ملي‌اش است.

كشورهاي اروپايي پول‌هايي را در اختيار دولت گذشته در يونان قرار دادند، چرا؟ چون روند اعطاي اين وام‌ها از اساس در چارچوب يك فساد سياسي و اقتصادي بود. نه‌تنها از سوي دولت يونان بلكه از سوي بانك‌هاي آلماني و فرانسوي كه اكنون بزرگ‌ترين طلبكاران يونان هستند. بنابراين هم پرداخت اين وام‌ها و هم دريافت آنها از سوي دولت يونان با فساد همراه بوده است.

آلمان و فرانسه پول‌هايي را در اختيار يونان قرار دادند و در قبال آن خدماتي را براي برگزاري المپيك به يونان ارائه كردند، يعني بلافاصله آن پول‌ها را بار ديگر از يونان خارج كردند و وارد كشور خودشان كردند، اما سود بازپرداخت آن را هم بر مردم يونان تحميل كردند. به دولت يونان وام دادند، بلافاصله به آن سلاح فروختند و پول را از دستش گرفتند. نمونه‌اي براي شما مي‌گويم؛ در سال 1996، دولت اعلام كرد به‌دليل شرايط امنيتي پيش آمده ما به 4زيردريايي نياز داريم.

خب فرانسوي‌ها زيردريايي داشتند، سوئدي‌ها هم سازنده زيردريايي بودند؛ زيردريايي‌هايي كه امتحان خود را پس داده بودند و بلافاصله آماده عملياتي شدن بودند، اما دولت وقت اعلام كرد كه ما فقط زيردريايي جديد آلماني‌ها را مي‌خواهيم. كدام زيردريايي؟

زيردريايي‌اي كه هنوز ساخته نشده بود و فقط طرح آن روي كاغذ بود. دولت يونان از بانك‌هاي فرانسوي و آلماني 2.5 ميليارد يورو وام دريافت كرد تا 4فروند از اين زيردريايي ها را بخرد. 6هفته بعد، 90درصد اين پول به‌حساب آلماني‌ها ريخته شد تا طي 6سال اين 4زيردريايي را تحويل دهند.

از اين قرارداد بيش از 15سال مي‌گذرد و ما تنها يك زيردريايي از آن 4زيردريايي را دريافت كرده‌ايم، اما آن بدهي 2.5 ميليارد يورويي همچنان باقي مانده و بازپرداخت آن گريبانگير مردم يونان است. خب اين وام از اساس بر پايه فساد شكل گرفته؛ بر پايه معامله‌اي ميان دولت فاسد يونان و بانك‌هاي آلماني و شركت سازنده اين زيردريايي‌ها كه روي دولت آلمان هم نفوذ دارند. بيشتر بدهي‌هاي يونان چنين وضعيتي دارند.

  • خب در مذاكراتي كه با اتحاديه اروپا، بانك مركزي اروپا و صندوق بين‌المللي پول داشتيد، از آنها چه مي‌خواستيد؟ آيا پيشنهاد تمديد مدت بازپرداخت بدهي‌ها را داشتيد يا تقاضاي شما بخشيدن اين بدهي‌ها بود؟

مردم يونان به‌عنوان يك ملت، از اساس با ايده اصلي تشكيل اتحاديه اروپا موافق بودند، اما اكنون اتفاقي كه افتاده اين است كه يوناني‌ها از اين سازمان نااميد شده‌اند. به اعتقاد من ايده اصلي يك اروپاي واحد ديگر از بين رفته است. رونق و رفاهي براي كشورهاي عضو اين اتحاديه نمانده، اگر هم رونقي هست از آن برخي كشورهاي خاص است و نه همه كشورهاي عضو. مذاكرات اخير ما با اتحاديه اروپا واقعا نااميدكننده بود. در سازماني كه بايد همه با هم برابر باشند و تصميم‌گيري‌ها براساس اجماع انجام پذيرد، ديديم كه برخي كشورها تصميم‌گيرنده اصلي بودند و اين پشت كردن به اصول اوليه اتحاديه و پيمان ليسبون است.

درخواست ما تغيير ساختار بدهي‌ها و بازپرداخت آنها بود. ما مي‌خواستيم بخشي از اين بدهي‌ها سخاوتمندانه از سوي وام دهندگان بخشيده شود و سازوكار بازپرداخت بخش ديگر آن مورد بازبيني قرار گيرد. دولت جديد يونان به‌دنبال دريافت بسته جديد مالي اروپا بود ضمن اينكه درخواست استمهال چند ساله هم داده بود. ببينيد اينكه الان وامي در اختيار ما بگذارند و بلافاصله آن را بابت بدهي هايمان بگيرند به چه معني است؟ تنها بازپرداخت سود اين پول‌ها را به مردم ما تحميل مي‌كنند. ما بايد فرصتي داشته باشيم تا اين پول‌ها را در يونان سرمايه‌گذاري كنيم و سپس كم‌كم بتوانيم بدهي‌هاي‌مان را پرداخت كنيم.

  • برخي معتقدند رويكرد چپ‌هاي يونان بيشتر پوپوليستي است و دولت و شخص نخست‌وزير قصد دارند روي موج مردمي كه ايجاد مي‌كنند، تنها قدرت را حفظ كنند. آقاي سيپراس ‌ماه پيش در مخالفت با طرح رياضتي اتحاديه اروپا به رفراندوم متوسل شد. الان هم استعفا كرده تا بار ديگر به كمك رأي مردم چينش پارلمان را اين‌بار در حمايت از طرح اروپايي‌ها و سياست‌هاي رياضتي مورد نظر آنها تغيير دهد. اين تغيير در موضع را چطور مي‌توان درك كرد؟

آقاي سيپراس به اين دليل از نخست‌وزيري كناره‌گيري كرد كه نتوانست تعهدي كه از پيش از انتخابات ‌ماه ژانويه به مردم داده بود را عملي كند. او در نطق استعفايش هم گفت كه بار ديگر به حمايت مردم نيازمند است تا بتواند كشور را اداره كند.

  • به حمايت مردم براي شكل دادن يك پارلمان همراه؟

بله، بدون شك پارلمان بايد همراه باشد تا دولت بتواند كشور را از اين شرايط خارج كند. عده‌اي از نمايندگان چپ در جلسه رأي‌گيري طرح اتحاديه اروپا عليه خواسته آقاي سيپراس رأي دادند و از سيريزا خارج شدند. با از دست‌دادن اين كرسي‌ها دولت براي ادامه كار به مشكل بر مي‌خورد.

  • آيا افرادي كه از سيريزا جدا شدند و حزب «اتحاد مردمي» را تشكيل دادند از حمايت مردم هم برخوردار هستند؟

آنها حمايت مردمي را دارند و به‌طور حتم در پارلمان آينده كرسي‌هايي را در اختيار خواهند داشت، اما بعيد مي‌دانم بيش از 8درصد آرا را كسب كنند.

  • وضعيت آقاي سيپراس در انتخابات پيش رو را چطور پيش‌بيني مي‌كنيد؟

اطمينان دارم كه فهرست آقاي سيپراس بار ديگر رأي مي‌آورد. او اعلام كرده بايد مذاكرات با اتحاديه اروپا بر سر تغيير ساختار بازپرداخت وام‌ها را ادامه داد و همه در يونان مي‌دانند كه تنها كسي كه مي‌تواند اين مذاكرات را به سرانجام برساند كسي نيست جز آقاي سيپراس. در شرايط فعلي در صحنه سياسي يونان هيچ سياستمدار ديگري اين توانايي را ندارد. به همين دليل است كه پيش‌بيني مي‌كنم حتي عده‌اي از طرفداران محافظه كاران و سوسياليست‌ها هم به فهرست آقاي سيپراس رأي دهند و به‌طور حتم آقاي سيپراس بار ديگر نخست‌وزير يونان خواهد بود.

  • قدري از شرايط سياسي و بحران اقتصادي يونان فاصله بگيريم؛ موضوعي كه اين روزها نام يونان را بيش از پيش در رسانه‌هاي دنيا مطرح كرده موضوع ورود آوارگان به اين كشور و درگيري نيروهاي مرزي مقدونيه با آنهاست. شرايط فعلي آوارگاني كه وارد خاك يونان شده‌اند چگونه است؟

بيشتر اين آواره‌ها سوري هستند. در جنگ داخلي سوريه كشورهايي مثل تركيه، آمريكا، انگليس، فرانسه و حتي ناتو را بايد مسئول دانست؛ طرف‌هايي كه از افراطي‌هاي سني در برابر حكومت بشار اسد حمايت مي‌كنند. همين كشورها را بايد مسئول تراژدي آواره شدن اين مردم هم دانست. اتحاديه اروپا و كشورهاي اروپايي به وظيفه خود در قبال آوارگان عمل نمي‌كنند اما ما تا جايي كه بتوانيم به آنها كمك مي‌كنيم.

هدف نهايي اين آواره‌ها ماندن در يونان نيست. آنها از يونان به‌عنوان يك مسير عبوري استفاده مي‌كنند. دولت ما به هيچ وجه مانع اين افراد نشده و با استفاده از كشتي، قايق و اتوبوس انتقال آنها به مرز را تسهيل كرده است. گروه‌هاي مردمي و سازمان‌هاي غيردولتي هم براي كمك به آنها فعال شده‌اند. اين تنها كاري است كه در اين شرايط از دست دولت ما بر مي‌آيد. اين آواره‌ها در ادامه مسير به مقدونيه و صربستان و سپس مجارستان مي‌روند تا خود را به كشورهاي ثروتمندتر اروپا برسانند.

  • دورنماي رابطه يونان با ايران را در 2دولت جديد چطور مي‌بينيد؟

ايراني‌ها بسيار انسان‌هاي مثبت و متمدني هستند. اين را از جهت مناسبات ديپلماتيك نمي‌گويم؛ طي مدتي كه به ايران آمده‌ام، مسئولان وزارت خارجه ايران رويكرد بسيار خوبي نسبت به ما داشته‌اند. وزير امورخارجه يونان قرار بود‌ ماه آينده به تهران سفر كند، اما اتفاقات اخير در يونان و بحث انتخابات باعث شد اين سفر به تعويق بيفتد. آقاي سيپراس هم احتمالا بعد از انتخابات و در ‌ماه نوامبر به ايران سفر مي‌كند. دولت يونان تصميم دارد دوره جديدي از روابط با ايران را آغاز كند و ايران يكي از مهم‌ترين شركاي سياسي، اقتصادي و فرهنگي يونان خواهد بود. درصورتي كه يونان بتواند شرايط بحران اقتصادي كنوني را پشت سر بگذارد به‌طور حتم شريك تجاري خوبي براي ايران خواهيم بود.

کد خبر 305299

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha