شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲ - ۰۹:۳۶
۰ نفر

گره‌خوردگی تاریخ و جغرافیا بر همگان عیان است و این دو مقوله خواسته یا ناخواسته در شکل دادن به ساختار اجتماعی و در سطحی بالاتر در شکل دهی به ساختار سیاسی امنیتی یک کشور دخیل است. نگاهی به موقعیت جغرافیایی پاکستان و پیش از آن، نگاهی به تاریخ سیاسی پاکستان حجتی عیان بر این مدعاست.

ارتش پاکستان

پاکستان در سال1947 با انگیزه‌های دینی از هندوستان جدا شد و جغرافیای مستقلی گرفت؛ بنابراین موقعیت جغرافیایی برآمده از این جدایی باعث می‌شود تا پاکستان، هندوستان را به مثابه یک رقیب و یک دشمن بالقوه ببیند اما علاوه بر هندوستان، پاکستان با افغانستان بحران‌زده همسایه است. این کشور در ابتدا عرصه تاخت و تاز ارتش سرخ شوروی سابق بود و پس از آن، گستره میدانداری طالبان و القاعده شد. همسایگی پاکستان با اقلیم سین‌کیانگ چین با اکثریت اویغورهای مسلمان استقلال‌طلب هم باعث می‌شود تا چین یکی از دل‌مشغولی‌های اسلام آباد باشد. تمام این علل و عوامل دست به‌دست هم داده است تا پاکستان سیستم امنیتی و اطلاعاتی قوی و توانمندی را پایه‌گذاری کند که گستره فعالیت آن از مرزهای غربی پاکستان آغاز می‌شود و به دیگر مرزهای شرقی، شمالی و جنوبی امتداد یابد و پس از آن با فراتر رفتن از مرزها، به کل منطقه شرق و غرب آسیا گسترش یابد.

اما این سرویس اطلاعاتی چه نوع ساختار و ماهیتی دارد و چه نقشی در چارچوب سیاست برون مرزی پاکستان ایفا می‌کند؟ نوع رابطه آن با سرویس‌های اطلاعاتی دنیا و به‌ویژه سرویس اطلاعاتی آمریکا یا همان سی‌ای ای چگونه قابل‌تعریف است؟سرویس اطلاعاتی پاکستان یا همان ‌آی‌اس‌آی پس از جنگ هند و پاکستان در سال 1947 تأسیس شد و بنابراین عمر آن به درازای عمر پاکستان است. این نهاد امنیتی چندین نمایندگی در نقاط مختلف دنیا دارد و شمار نیروهایش به بیش از 10هزار نفر بالغ می‌شود و عملیات‌های سری موفقی را تاکنون اجرا کرده است. این سیستم و سرویس دوشادوش دفتر اطلاعات پاکستان موسوم به‌ای بی ‌و سرویس اطلاعات نظامی پاکستان یا همان‌ام‌ای فعالیت می‌کند و مأموریتش جمع‌آوری اطلاعات و اجرای عملیات محرمانه و برقراری امنیت ملی به‌ویژه در شرایط سخت و دشوار است. این سرویس اطلاعاتی بزرگ‌ترین سرویس اطلاعاتی در پاکستان است که دقیقا همان ماموریت‌های همتایان خود در کشورهای آمریکا و انگلیس را به‌عهده دارد.

‌آی‌اس‌آی طی عمر مدید خود فرازوفرودهای متعددی داشته و در اثر به قدرت رسیدن روسای جمهوری با رویکردهای متفاوت، گاه افول کرده و گاه هم تقویت شده است. اگر این نهاد امنیتی در روزگار ایوب‌خان فعالیت‌هایش گسترش یافت و صیانت از مصالح ملی پاکستان و پیگرد اپوزیسیون سیاسی را به دیگر فعالیت‌های خود افزود، در مقابل و در زمان ذوالفقار علی بوتو به‌علت مخالفت وی با دخالت ‌آی‌اس‌آی در انتخابات پارلمانی نقش‌اش کمرنگ و کم فروغ شد. این امر دیری نپایید و در روزگار ژنرال ضیا‌ء‌الحق باز این‌ ‌آی‌اس‌آی بود که یکه تاز میدان سیاست و امنیت پاکستان شد. باز در دهه80 و پس از حضور ارتش سرخ شوروی سابق در افغانستان، این نهاد امنیتی فربه‌تر شد و در نتیجه فصل جدیدی از هم‌پیمانی ‌آی‌اس‌آی با سی‌آی ای آمریکا گشوده شد و با این سازمان درباره افغانستان، هند، کشورهای آسیای مرکزی و دیگر کشورهای همسایه همکاری کرد.

با تکیه بر این داده‌ها می‌توان اهداف ‌آی‌اس‌آی را جمع‌آوری اطلاعات از طریق شنود، رصد و تماس‌ها، جمع‌آوری اطلاعات در زمان جنگ، تأمین امنیت برنامه هسته‌ای پاکستان و امنیت شخصیت‌های سیاسی نظامی کشور دانست. این، فارغ از نقش سیاسی ‌آی‌اس‌آی است که همواره به‌عنوان قدرت پنهان در ورای فعالیت‌های سیاسی پاکستان و تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی نقش‌آفرینی می‌کند.

سرویس اطلاعاتی پاکستان از منظر ساختاری هفت زیر شاخه دارد که سه شاخه شمالی، شرقی و جنوب‌شرقی برپایه جغرافیایی تقسیم شده‌اند و متناسب با حساسیت‌های مرزی و جغرافیایی، مأموریت‌های مشخصی به آنها موکول شده است. در زیرشاخه شمالی، آنگونه که پاکستانی‌ها می‌گویند مأموریت ‌‌آی‌اس‌آی یاری رسانی به آمریکا و ناتو در جنگ با طالبان در شمال افغانستان و پاکستان است. در این حوزه، ‌آی‌اس‌آی اطلاعات فراوانی را درباره افغانستان، گروه‌های اسلامگرا در افغانستان و آسیای مرکزی و حتی در داخل کشور و مشخصا مناطق قبایل و وزیرستان شمالی و جنوبی و بلوچستان، به آمریکا ارائه داده است. در گستره جنوبی و جنوب شرقی، سرویس اطلاعاتی پاکستان با همکاری سی‌ای‌ای، فعالیت‌هایی را در تمام کشورهای جنوب شرق آسیا صورت می‌دهد. بازنمود این همکاری سرکوب جنبش‌های اسلامگرا در این کشورها ازجمله سازمان اسلامگرای ابوسیاف بود.

پاکستان نسبت به همسایه شرقی خود یعنی چین هم ساکت ننشسته و با همکاری سی‌آی ای آمریکا از گروه‌های اسلامی اویغور که در منطقه سین‌کیانگ چین فعالیت می‌کنند، حمایت می‌کند تا بدین‌ترتیب مسئله شکل‌گیری یک کشور اسلامی مستقل در غرب چین را فراهم سازد و یکی از مشغله‌های ذهنی چینی‌ها، مسائل غربی کشورشان باشد.در غرب هم وضعیت فعالیت‌ ‌آی‌اس‌آی دست کمی از حوزه‌های دیگر ندارد و گستره فعالیت آن به کشورهای حوزه خلیج‌فارس، خاورمیانه، شاخ آفریقا و شمال آفریقا امتداد می‌یابد.

تمام این فعالیت‌ها و کنش و ‌واکنش‌ها و نقش‌آفرینی‌ها باعث شده است سرویس اطلاعاتی پاکستان با سابقه‌ای بیش از 60سال، از مرتبه دهم جهانی ارتقا یافته، در سال 2011جایگاه نخست را به‌دست آورد و از سرویس اطلاعاتی اسرائیل موسوم به موساد و سرویس اطلاعاتی آمریکا یا همان سی‌آی‌ای که یکی از مخوف‌ترین سرویس‌های اطلاعاتی دنیا هستند، در مرتبه‌ای بالاتر قرار گیرد.

امروز‌ ‌آی‌اس‌آی با توجه به حساسیت اوضاع جاری در افغانستان، یکی از مهم‌ترین حوزه‌های فعالیت خود را این کشور می‌بیند و مهم‌ترین ابزار و کانال برای نفوذ و ورود به افغانستان از منظر این نهاد امنیتی همان شبه‌نظامیان طالبان هستند. این سرویس اطلاعاتی از طریق پناه دادن به طالبان و ارسال سلاح به آنها توانسته است هم متحد خود آمریکا و هم رقیب خود افغانستان و گاهی هندوستان را بیازارد و بتواند با تاکتیک اعمال فشار بر سه طرف معادله، هم از طالبان امتیازی‌گیری کرده و هم برای دریافت کمک‌های مالی و نظامی از آمریکا، قدرت چانه‌زنی بالایی داشته باشد و هم دولت افغانستان را وابسته به‌خود سازد. در این میان، آمریکایی‌ها از این نقش پاکستان در پناه دادن به طالبان و حمایت از آنها انتقاد کرده‌اند اما پاکستانی‌ها همواره بر تکذیب این موضوع پای فشرده‌اند و هرچند جان کری در روزگار سناتوری خود بر ضرورت توقف کمک‌های مالی به ارتش پاکستان به همین علت تأکید کرده بود اما اطمینان بخشی مقام‌های اسلام آباد در انجام برخی عزل و نصب‌ها در این سرویس اطلاعاتی باعث شد جان کری از این موضع خود عقب نشینی کند. پاکستان همچنین از طریق حمایت از طالبان در افغانستان، همواره نقشی اساسی در شکل دادن به سیاست خارجی افغانستان ایفا کرده است و باعث شده تا مقام‌های کابل نتوانند بدون درنظر گرفتن نقش پاکستان، نسبت به طالبان واکنش نشان دهند.

یکی از دغدغه‌های اصلی افغانستان و آمریکا، اسامه‌بن‌لادن رهبر شبه‌نظامیان القاعده و طالبان بود که همواره یکی از عناصر رقابت دو سرویس اطلاعاتی آمریکا و پاکستان تلقی می‌شد. در جریان ترور بن‌لادن، سی‌آی ای به دور از چشم‌آی‌اس‌آی، در عملیاتی تجسسی، بن لادن را ترور کرد. پذیرش این امر برای ‌آی‌اس‌آی دشوار و آزارنده بود؛ چه، پاکستان بن‌لادن را اهرم فشاری برای خود می‌دید، او را در حوزه نفوذ خود تلقی می‌کرد و به‌نحوی از انحا هرگونه تحرک برای مهار وی در داخل پاکستان، نقض حاکمیت ملی این کشور تلقی می‌شد و در وهله بعد، ضعف اطلاعاتی ‌آی‌اس‌آی را نشان می‌داد. از این رو، پاکستان پس از آن زمان، هیچ‌گاه همفکران بن‌لادن را بازداشت نکرد و تحت تعقیب قرار نداد بلکه در مقابل، پزشکی را بازداشت کرد که منزل بن لادن را به آمریکایی‌ها شناسانده بود و او را به 33سال زندان محکوم کرد.‌ ‌آی‌اس‌آی همچنین کوشید تا اثبات کند که موفقیت آمریکایی‌ها در ترور بن لادن مدیون اطلاعاتی بوده که پاکستان در اختیار آنها قرار داده بود. علاوه بر آن، پاکستان بیکار ننشسته و شبکه حقانی را در حمله به سفارت آمریکا در افغانستان یاری داد؛ مسئله‌ای که همواره آمریکایی‌ها پاکستان را در آن دخیل می‌دانند اما اسلام آباد چنین اتهامی را رد می‌کند. این شبکه و دیگر گروه‌های مسلح در شمال پاکستان همواره یکی از اهداف پهپادهای آمریکایی بوده‌اند و از این‌رو همواره پاکستان نسبت به این حملات اعتراض داشته و آن را به حاکمیت ملی و خشم مردمی پیوند زده است و حتی در آخرین دیدار زهیرالاسلام رئیس سرویس اطلاعاتی پاکستان به آمریکا، وی از واشنگتن خواست به جای این حملات، ناوگان هوایی کشورش را به جنگنده‌های اف 16مجهز سازند؛ درخواستی که آمریکایی‌ها آن را محکوم به شکست دانستند.

‌آی‌اس‌آی در سطح دیپلماتیک هم در افغانستان نقشی تعیین‌کننده دارد. حامد کرزی که می‌کوشد با وارد شدن به مذاکرات مستقیم یا غیرمستقیم با طالبان، آنها را از میدان جنگ به دالان‌های سیاست و قدرت وارد سازد، هیچ‌گاه نمی‌تواند بدون پاکستان و مشخصا ‌آی‌اس‌آی وارد این حوزه شود. از این رو، مهار طالبان و القاعده در افغانستان تنها با هم‌پیمان پنهان آنها ممکن و میسر است و بر این اساس، حامد کرزی برای آنکه با خیالی آسوده کشور را اداره کند، چاره‌ای جز دست دراز کردن به سوی پاکستان و ‌آی‌اس‌آی ندارد.

درباب هند اگرچه از منظری دیپلماتیک اکنون آرامشی نسبی در ظاهر روابط دو کشور دیده می‌شود اما در پس پرده، جنگی اطلاعاتی میان دهلی نو و اسلام آباد در جریان است. منطقه مورد نزاع جامو و کشمیر یکی از حساس‌ترین پرونده‌های مورد اختلاف دو طرف است. علاوه بر آن، ورود و فعالیت گروه‌های اسلامگرا در داخل هند که یکی از نمودهای آنها انفجار خونین در یکی از هتل‌های بمبئی بود، ازجمله تحولات و رخدادهایی است که در آن همواره انگشت اتهام هندی‌ها به سوی پاکستانی‌ها نشانه رفته بود. پاکستانی‌ها همچنین موضوع افغانستان را نمی‌توانند فارغ از رقیب منطقه‌ای خود یعنی هندوستان تجزیه و تحلیل کنند. این مسئله زمانی اهمیت می‌یابد که بدانیم قرار است نیروهای بیگانه مستقر در افغانستان در اواخر سال 2014از این کشور خارج شوند. پاکستانی‌ها معتقدند خروج آمریکا از افغانستان به‌معنای فراهم شدن فضایی خالی برای هندی‌ها به‌منظور مانور دادن در افغانستان است و این مسئله‌ای است که به مذاق پاکستانی‌ها هیچ‌گاه خوش نمی‌آید. حساسیت این امر برای پاکستانی‌ها آن‌هم در برهه کنونی پس از آن مشخص می‌شود که بدانیم زهیر الاسلام رئیس کنونی ‌آی‌اس‌آی پیش از این، در کوه‌های کشمیر با هند می‌جنگیده و از این رو، تعیین او به‌عنوان رئیس این سرویس اطلاعاتی بی‌دلیل نیست.

کد خبر 213583
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز