سینا قنبرپور: «آنچه بیماران در بیمارستان‌ها و پیش از رفتن به اتاق عمل امضا می‌کنند وفق ماده 322قانون مجازات اسلامی است.

در این ماده پیش‌بینی شده است که جراح و پزشک معالج قبل از شروع به درمان برائت تحصیل کند که اگر بعدا خسارتی ناشی از آن عمل جراحی یا معالجه بر او وارد شد دیگر موضوعی متوجه او نباشد. اما اینجا پزشکان نباید اشتباه کنند که این امضا گرفتن از بیمارتعقیب کیفری را هم منتفی می‌کند.»؛ این گفته و تحلیل دکتر غلامرضا طیرانیان است. این حقوق‌دان 76ساله، 16سال سابقه قضاوت دارد و حدود 34سال وکالت کرده است. او در مصاحبه‌ای که پیش رو دارید مبانی شناسایی جرائم پزشکی را مرور کرده؛ جرائمی که گویا درنخستین قانونگذاری‌های ما در ایران بعد از مشروطیت به آنها پرداخته شده است. او که دکتری علوم قضایی از دانشگاه تهران دارد درپاسخ به این سؤال که پزشکان که خودشان را محکوم نمی‌کنند، می‌گوید: «خطر سوءشهرت بیشتر از محکومیت یک همکار هزینه دارد. بنابراین آنهایی که به‌عنوان کارشناس باید امری را تشخیص داده و به قاضی اعلام نظر کنند خود نگران از بین رفتن حس اعتماد عمومی به حرفه‌شان هستند».

  • قوانینی که براساس آن «جرائم پزشکی» تعریف می‌شود و برپایه همان می‌توان علیه مرتکب جرم پزشکی اعلام جرم کرد کدام هستند؟ درواقع مبنای رسیدگی به جرائم پزشکی چه مواد و مبانی‌ای محسوب می‌شود؟

در کشورمان از سال 1290خورشیدی قوانینی داشته‌ایم که مسائلی را در حرفه پزشکی و امور دارویی مدنظر قرار داده و جرائمی را در حوزه فعالیت پزشکان تعریف کرده است. برای نمونه قانونی درتاریخ 11خرداد 1290به تصویب رسید و لازم الاجرا شد که الان گرچه منسوخ نشده ولی کمتر محلی از اعراب دارد. در ماده12 این قانون تصریح شده است که اگر هر طبیبی از «نسخه رمز» استفاده کند به چهار‌ماه حبس محکوم می‌شود. منظور از نسخه رمز، نسخه‌ای بوده که به‌صورت کد بین یک طبیب و یک داروخانه خاص قابلیت ردوبدل‌کردن داشته و اگر آن نسخه را نزد داروخانه دیگری می‌بردند داروخانه‌دار نمی‌توانسته آن نسخه را تحویل دهد و فقط داروخانه‌دار خاصی می‌توانسته آن را بخواند و تحویل دهد.

  • به جز آنچه قانون مجازات اسلامی به‌عنوان جرم تعریف کرده ما موارد دیگری هم داریم که بتوان از آن جرائم پزشکی را شناسایی کرد و تحت تعقیب قرار داد؟

قوانین مفصل بسیاری ناظر بر امور پزشکی داریم که اگر هر طبیبی در آن مشارکت داشته باشد قابل تعقیب و مجازات است. علاوه بر قانون مجازات اسلامی که موادی را به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم به جرائم پزشکان اختصاص داده، قوانین دیگری هم داریم که اعمال منجر به خسارت پزشکان را به‌عنوان جرم معرفی کرده است. مثلا در سال 1320، «طرح جلوگیری از شیوع بیماری‌های آمیزشی و واگیردار» لازم‌الاجرا شد، در سال 1334«مقررات امور پزشکی، دارویی و مواد خوردنی و آشامیدنی» به تصویب رسید و در نهایت در دهم دی‌ماه 1374 نیز قانون تشکیل سازمان نظام پزشکی به تصویب رسید که در آن رسیدگی به تخلفات به‌عهده این سازمان گذاشته شد. اما همانطور که گفتم قانون مجازات اسلامی موادی دارد که در این زمینه صراحت دارند. مثلا در ماده648 قانون مجازات اسلامی آمده است که هرگاه پزشکی اسرار بیمار خود را افشا کند تا یک‌سال حبس مجازات پیش رو دارد. علاوه بر آن نظیر تمام جرائم غیرعمدی آنچه در عمل موجب بی‌مبالاتی و بی‌احتیاطی پزشک در اعمال تخصصی خود شده و به فوت بیمار منجر شده باشد یا منجر به نقص عضو، نظیر آنچه در موارد مربوط به جرائم غیرعمدی ناشی از تصادفات راهنمایی و رانندگی، با مرتکب برخورد می‌شود.

  • اگر بخواهید به مصادیقی از این‌دست اشاره کنید، چه مثالی برای مخاطبان ما دارید؟

ببینید! برای مثال باید به این مورد اشاره کنم که اگر معالجه باید در بیمارستان و با تجهیزات و تیم‌پزشکی خاصی انجام شود ولی پزشک ولو با داشتن آن تجهیزات، آن معالجه یا جراحی را در مطب خود انجام دهد این موضوع قابل تعقیب است. درصورتی که اختلاف‌نظری در مورد رفتار و تشخیص پزشک صورت گیرد آن زمان دادگاه می‌تواند موضوع را به پزشکی‌قانونی ارجاع دهد و در آنجا کمیسیونی از پزشکان متخصص تشکیل می‌شود و توضیحات پزشک را می‌شنوند و بعد آنها تعیین می‌کنند که پزشک معالج درست عمل کرده یا نه و برهمین اساس نظر خود را به دادگاه برای تصمیم‌گیری نهایی اعلام می‌کنند.

  • اما در اکثر موارد پزشکان و بیمارستان‌ها با گرفتن امضا، امکان هرگونه تعقیب و بررسی را از بیمار و خانواده‌اش می‌گیرند.

آنچه به‌عنوان برائت جستن پیش‌روی بیمار در بیمارستان‌ها و پیش‌از رفتن به اتاق عمل گذاشته می‌شود تا امضا کند، وفق ماده322 قانون مجازات اسلامی است. در این ماده پیش‌بینی شده است که جراح و پزشک معالج قبل از شروع به درمان برائت تحصیل کند که اگر بعدا خسارتی ناشی از آن عمل جراحی یا معالجه بر او وارد شد دیگر موضوعی متوجه او نباشد. اما اینجا پزشکان نباید اشتباه کنند که این امضا گرفتن از بیمار تعقیب کیفری را هم منتفی می‌کند. درواقع این ماده از قانون و آنچه بیمار طی فرمی از پیش‌تعیین‌شده آن را امضا می‌کند، متوجه خسارت است و مانع از تعقیب کیفری نمی‌شود؛ یعنی اگر پزشکی احتیاط لازم را به‌جا نیاورد و در کار خود به درستی عمل نکرد ولو از بیمار امضا گرفته باشد این امضا فقط مانع از طرح مطالبه خسارت می‌شود و مانع از تعقیب کیفری پزشک به‌دلیل بی‌احتیاطی نمی‌شود. بنابراین خوب است بیمارستان‌ها هم حقوق بیمار را به‌درستی رعایت کنند و برگه‌‌های مربوط به برائت را به صورت پرسش‌گونه تهیه کنند زیرا آنچه بیمارستان پیش روی بیمار، آن هم در حالت استیصال او قرار می‌دهد چاره‌‌ای جز امضا برایش باقی نمی‌گذارد. به هر حال همه ما می‌دانیم که این برائت‌جستن بد نیست زیرا پزشکان درستکار و صالح برای معالجه بیمار نباید استرس و اضطرابی داشته باشند.

  • آیا همه جرائم پزشکی به همین امور خلاصه می‌شود یا به تناسب آنچه زندگی مدرن شده، باز هم می‌توان جرائم امور پزشکی را در دنیای مدرن تحت تعقیب قرار داد؟

موارد دیگر تابع قوانین و مقررات عمومی است؛ مثلا صدور گواهی خلاف واقع. این مورد شامل همه مسئولان و صاحبان تخصص می‌شود. حالا اگر پزشکی هم برای معافیت از خدمت سربازی گواهی خلافی صادر کرد یا برای استخدام در اداره‌ای توصیه نامه‌ای خلاف صادر شد این موضوع طبق قوانین عادی مجازات پیگیری می‌شود.

  • با این حساب عموم رفتار پزشکان که منجر به خسارت، فوت بیمار یا امثال آنها شده باشد شامل جرائم غیرعمدی می‌شود و همین شدت مجازات‌ها و پیگیری‌ها را کاهش می‌دهد؟

ببینید! به جز افشای اسرار بیمار که مشخصا با عمد ممکن است صورت بگیرد، غالبا آنچه به‌عنوان جرائم پزشکی شناخته می‌شود جرائم غیرعمدی است. اما مثلا مواردی را داشته‌ایم که یک پزشک ضمن معالجه و عمل جراحی دختربچه‌ای یک کلیه او را درآورده است. این دیگر یک جنایت است. چه پزشک و چه غیرپزشک هرکس این کار را بکند مرتکب جنایت شده است و اگر پزشک باشد که علاوه بر این با اتهام سوءاستفاده از حرفه محترم پزشکی هم مواجه است. موارد دیگری هم هست؛ مثلا در تبلیغات پزشکی یا دارویی اگر پزشکی بیاید و بگوید که برای معالجه یک بیماری خاص در ظرف مدت معینی نتیجه‌ای را به‌دست می‌آورد، این علاوه بر مسئله مخالفت با موازین و ارزش‌های حاکم بر حرفه پزشکی، به‌عنوان «کلاهبرداری» هم قابل تعقیب است. توجه داشته باشید که ما همه پزشکان را محترم می‌شماریم و همه می‌دانیم که به تخصص پزشکان نیازمندیم اما پزشک هم مثل هر آدم دیگری مبرا از وسوسه شیطان نیست. ممکن است معالجاتی پیشنهاد شود که برخلاف عرف و برای تحصیل مال بیشتر باشد یا حتی گاهی من دیده‌ام که از رسانه ملی هم پزشکانی دست به تبلیغ و توجیه یک کار معالجه می‌زنند که در اصل آن بحث است. اگر در این کار و پشت آن تبلیغ و توصیه پزشکی باشد که خلاف واقعی را توجیه کند به‌عنوان مجرم عمومی موضوع قابل تعقیب است.

  • در محترم بودن پزشکان و حیاتی بودن کار و تخصصشان حرفی نیست اما گاهی چیزهایی روی می‌دهد که حتی شنیدن آنها هم لرزه بر اندام هرکسی می‌اندازد. مثلا چند سال قبل یکی از همکاران ما مادرش را که قبلا برای بالون‌گذاری در قلب به بیمارستان برده بود بعداز مدتی برای جراحی قلب باز به یک بیمارستان خوب برد. وقتی عمل انجام شد پزشک جراح به همکار ما گفت که اصلا بالون یا فنری در قلب مادرتان نبوده است. اما همین پزشک هم حاضر نشد گزارش کند که در جراحی متوجه چنین موضوعی شده است. این موارد را چه باید کرد؟

در اینجا شاکی خودش باید اعلام کند. خود بیمار باید با مراجعه به دادسرا شکایتی را تنظیم کند. در این موارد حتما موضوع به پزشکی قانونی ارجاع می‌شود و آنجا مطمئن باشید که مثلا اگر قطعه باید در بدن می‌بوده و نبوده این نکته معلوم می‌شود. و آن هم اینکه پزشکی شکاف و جراحتی را بر بدن وارد کرده برای کاری که اصلا انجام نشده است. اینگونه موارد علاوه بر مصادیق خود ازجمله موارد کلاهبرداری محسوب می‌شوند. عرض کردم و تأکید هم می‌کنم که پزشک محترم است و باید امنیت حرفه‌ای داشته باشد اما اگر کار او موجب بی‌اعتمادی میان مردم و جامعه پزشکان شود دیگر حتی آن ماده322 قانون مجازات اسلامی هم کارساز نخواهد بود. این کارها مربوط به معدودی از پزشکان می‌شود. آنچه ما از آن به برائت جستن سخن گفتیم این است که حالا پزشکی حین معالجه قصوری مرتکب شد، او نباید امنیت حرفه‌ای خود را برای جبران آن قصور در معالجه‌های بعدی از دست بدهد.

  • یک موضوع دیگر هم هست؛ آن هم اینکه گاهی پزشک یا جراحی به نوعی از جراحی و معالجه مشهور می‌شود و بعد از مدتی او دیگر خودش آن عمل یا معالجه را انجام نمی‌دهد و صرف شهرت بیماران را می‌پذیرد و انجام معالجه را به شاگردان و همکارانش می‌سپارد. این موضوع را چگونه می‌توان در رسیدگی به جرائم پزشکی مدنظر داشت؟ اصلا جرم پزشکی محسوب می‌شود؟

هم تخلف پزشکی است و هم اینکه پزشک برای خود برائت می‌گیرد و بعد بیمار به اتاق عمل یا به روند درمان سپرده می‌شود. حال اگر مشکلی ایجاد نشود یک حرف است ولی اگر مشکلی پیش بیاید و خسارتی حاصل شود ولی گفته شود این خسارت حاصل از عملیات تیم پزشکی بوده باز هم رافع مسئولیت آن پزشک نیست. با اینکه بسیاری از جراحی‌ها توسط یک تیم انجام می‌گیرد و جراح اصلی ممکن است همه کارها را خودش انجام ندهد ولی نباید این کار باعث مخدوش‌شدن اعتماد بیمار به پزشک اصلی شود. در این موارد اگر مشخص شود که سوءنیت بوده و اصلا جراح مورد نظر در اتاق عمل نبوده یا مواردی از این دست موضوع علاوه بر تخلف پزشکی ازجمله موارد «تقلب در کسب» و «کلاهبرداری» محسوب می‌شود.

  • خب، سؤال این است که قاضی خودش پزشک نیست و تخصصی هم ندارد. این موارد هم ازجمله جرائم غیرعمدی محسوب شده و به کارشناس ارجاع می‌شود. کارشناس هم در این موارد خود پزشکان است. هیچ پزشکی هم تن به محکومیت همکار خود نمی‌دهد. بنابراین چنین ماجراهایی اساسا رو نمی‌شود که بخواهد مجازاتی هم برای آنها درنظر گرفته شود.

این موارد در همه مشاغل و حرفه‌ها هست، کما اینکه قضات هم توسط خود قضات محاکمه می‌شوند، شکایت از وکلا هم به دادگاه انتظامی وکلا که توسط خود وکلا اداره می‌شود انجام می‌گیرد. مشاغل دیگر هم اتحادیه دارند و اتحادیه آنها که خود همکاری از همان مجموعه هستند به تخلفات صنفشان رسیدگی می‌کنند. اما توجه داشته باشید که خطر سوءشهرت بیشتر از محکومیت یک همکار هزینه دارد. بنابراین آنهایی که به‌عنوان کارشناس باید امری را تشخیص داده و به قاضی اعلام نظر کنند خود نگران از بین رفتن حس اعتماد عمومی به حرفه‌شان هستند.

کد خبر 198414

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز