گروه شهری - محمد باریکانی: اورامان، هورامان یا اهورامان به نوشته برخی محققان به معنای سرزمین اهورایی، جایگاه اهورامزدا و سرزمین خورشید است و البته به گفته برخی زبان‌شناسان براساس آنچه در زبان کنونی اورامی - به عنوان تنها زبان به جا مانده از ایران باستان با واژه‌های پهلوی- همچنان تکلم می‌شود مرکب از دو واژه هور (یعنی ابر) و آمان (به معنای آمدن) است.

اورامانات

در باستانی بودن این منطقه صعب‌العبور و زیبا که ورود به آن با گذشتن از شهرهای سنندج و چند روستای تاریخی پس از آن امکان‌پذیر است تردیدی وجود ندارد. به گفته برخی مورخان، اورامانات کردستان آخرین نقطه از ایران بود که اعراب پس از هجوم به ایران به‌دلیل کوه‌های مرتفع و دره‌های عمیق و پر پیچ و خم و خطرناک، پس از مدت‌ها قادر به گشودن آن شدند. بخشی از اورامانات در کردستان عراق واقع است و بخشی دیگر از آن در ایران و این دو به فاصله یک کوه از یکدیگر قرار دارند. این گزارش سفری به اورامان تخت است که در باور محلی زمانی پایتخت منطقه‌ای وسیع به نام اورامان و مرکز حکومت بوده است.

هورامان تخت منطقه‌ای با معماری پلکانی است. می‌گویند معماری آن رؤیای پله‌های رو به بهشت است. هورامان تخت در شیب تند کوهستان صخره‌ای زاگرس قرار دارد. مردمانش اهل تسنن، عرفان و موسیقی‌اند. سفر به هورامان تخت آن زمان که کمتر شناخته شده بود چندان آسان به‌نظر نمی‌رسید. مسیر کوه‌های سر به فلک کشیده و دره‌های عمیق که از ابتدای جاده اصلی به سمت شهر مریوان جدا می‌شد تنها با خودروهای دو دیفرانسیل پیموده می‌شد. 4 ساعت زمان در میان دره‌های عمیق و ارتفاعات بلند زاگرس در جاده‌ای شوسه طی می‌شد تا آنهایی که برای انجام کارهای خود به شهر رفته بودند به جایگاه خورشید بازگردند. از ویژگی‌های این منطقه، خودبسندگی ساکنان این منطقه زیبا در ارتفاعات زاگرس بود. آنها تا همین 10 سال پیش تمام نیازهای خود را بدون مراجعه به شهر یا خرید از کارخانه‌ها تامین می‌کردند. از پشم بزها جوراب و گیوه و لباس می‌بافتند. از دام هایشان مایحتاج غذایی را تامین می‌کردند. خانه‌هایشان را از سنگ‌های صخره‌ای بدون استفاده از ملات استوار می‌کردند. پوشاک شان، تغذیه شان، سوخت مورد نیاز و گندم نانشان را خودشان تهیه می‌کردند و نیاز به شهر نداشتند. آوازهایشان را در وصف طبیعت زیبا وکوه‌های سر به فلک کشیده سرودند و بدین‌ترتیب موسیقی و آواز منحصر به‌خود را عرضه کردند.

کاک محمد جزا مرادی در کهنسالی به سر می‌برد. او تنها خواننده پیر روستاست که پذیرفت سیه چمانه، سخت‌ترین شیوه آواز کردی را در دامنه‌های هورامان پس از درخواست بسیار و اصرار زیاد برای ما زمزمه کند. او از زیبایی‌های طبیعی، از کوه‌ها و رودخانه‌ها و سرسبزی اورامان برایمان خواند. از فراق استادش خواند و در وصف هجران، چنان نای حزن انگیزی در دامنه‌های هورامان پخش شد که دیگر نیازی نبود کاک محمد بگوید، سیه چمانه یعنی آنچه را در چشم‌هایم می‌آید از اعماق جان نوایش می‌کنم.

هورامان کنونی با نوستالژی یک دهه قبل بسیار تفاوت دارد. جاده‌های خاکی که آسفالت شدند، خودروها راه روستا را یافتند و اینک به جای آن چند خودروی دو دیفرانسیل حمل مسافر و بار که تنها وسیله حمل‌ونقل روستا بود خودروهای بیشتری به روستا آمده‌اند. آن معماری باستانی خشک چین هم که تنها سنگ‌های صخره‌ای کوه را روی یکدیگر قرار می‌داد و خانه‌ای چندطبقه و بزرگ برپا می‌شد آرام‌آرام جای خود را به خانه‌های بلوکی و سیمانی که اسکلتش را تیرآهن‌های فلزی ساخته‌اند، می‌دهد. جاده که آسفالت شد، سقف گلی خانه‌های اورامان که حیات خانه دیگری بود با ایزوگام فرش شد. جاده که آسفالت شد دستگاه‌های مکانیکی بزرگ مته‌هایشان را بر سینه صخره‌ای زاگرس در اورامان کشیدند و سنگ‌ها خرد شدند تا با سیمان روی هم قرار بگیرند و معماری کهن اورامان را آرام‌آرام محو کنند.

دیگر نیازی به راهنمای محلی برای رفتن به سرزمین اهورایی نیست، کوچه‌های اورامان تخت که روزی مسیرهای باریک و خاکی با پله‌های سنگی طولانی به سمت رؤیای بهشت بود اینک با سیمان و سنگ پوشانده شده و گردشگران می‌توانند تا درون روستا با خودروی شخصی بروند. زمانی تا همین یک دهه پیش، رفتن به زیارت پیرشالیار آداب خود را داشت. کفش‌هایت را می‌بایست در ورودی آرامگاه از پا در می‌آوردی و سر خم می‌کردی به نشانه احترام و وارد محوطه بیرونی آرامگاه می‌شدی. آنجا در محوطه پیر شالیار که هنوز پارچه‌های بسته شده به درختان محوطه‌اش وجود دارد و علاقه‌مندها به این شخصیت اسطوره‌ای به زیارتش می‌روند یک چله‌گاه 400 ساله است که در دل کوه با معماری خشک چین ساخته شده و ایزوگام شده است، درست مثل پشت بام یک خانه و اینگونه معماری کهن این روستای به جا مانده از دوران کهن به هم ریخته است. آن در کوتاه هم برداشته شده و دیوارهای سیمانی سنگ چین شده با ارتفاع بلند برایش تعبیه شده است. به‌نظر می‌رسد تغییراتی در هورامان زیبا اتفاق افتاده است. گویش هورامی در حال از میان رفتن است. حامد جوان هورامی که لباس کردی‌اش دیگر از دست بافته‌های اورامی نیست می‌گوید: گویش هورامی در حال از میان رفتن است و آرام آرام این گویش محلی را از دست می‌دهیم.

بیشتر از 10 سال پیش آنها حتی زبان فارسی را نیز نمی‌دانستند و بلدهای محلی نیز در فهم گویش اورامی مشکل داشتند. سنندجی‌ها می‌گویند حتی مانیز قادر به سخن گفتن با گویش اورامی نیستیم.اورامان تخت این روستای باستانی اکنون در مسیر گردشگری تعریف شده است. گردشگران به این منطقه خواهند رفت و مردم اورامان هر روز آدم‌های جدیدی خواهند دید که آنها را برای عکس‌های یادگاری در آغوش می‌گیرند.

کد خبر 172205

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز