یکشنبه ۸ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۱:۱۹
۰ نفر

سرقت‌های عابربانکی چند سالی می‌شود که به پای ثابت مطالب صفحات حوادث روزنامه‌ها تبدیل شده است.

عابربانک

 هر چند وقت یک بار خبر یا گزارشی درباره این سرقت‌ها منتشر می‌شود که در آن یک سارق حرفه‌ای با شگردهایی که غالبا بسیار ساده و پیش پا افتاده هستند، دست به سرقت‌های ده‌ها و حتی صدها میلیونی از طعمه‌های خود زده است. این گزارشی است درباره مهم‌ترین شگردهایی که سارقان برای این نوع از سرقت‌ها به کار می‌بندند. خواندن این گزارش می‌تواند شما را با این شگردها آشنا کند تا در دام چنین سارقانی نیفتید.

1- چسب + تاریکی

ماجرای پرونده‌ای که می‌خوانید همین هفته گذشته رخ داد و شاید آخرین مدل سرقت‌های عابربانکی باشد؛ سرقتی که همه را مات و مبهوت کرد.

مرد جوان بعد از آنکه مسیر خروج پول‌ها از عابر بانک را با شیوه‌ای عجیب مسدود می‌کرد، ساعاتی بعد به سراغ عابر بانک‌ها می‌رفت و اقدام به برداشت پول‌هایی که آنجا‌گیر کرده بود، می‌کرد اما ماموران پلیس که پی به سرقت‌های این مرد جوان برده بودند با دستور سرهنگ شمس - رئیس‌کلانتری 148 انقلاب - عملیات تعقیب وی را آغاز کردند و آخرین بار وقتی وی سرگرم سرقت از عابربانکی در بلوار کشاورز تهران بود، او را به دام انداختند. مرد جوان در همان بازجویی‌های اولیه به سرقت 4 میلیون و 200‌هزار تومان با شگرد عجیب خود اعتراف کرد.

  • چطور شد که نقشه این نوع سرقت را طراحی کردی؟

من کارمند یک شرکت خصوصی بودم اما 5 ماه قبل با دختر مورد علاقه‌ام نامزد کردم، مدتی بعد از نامزدی‌ام به خاطر اینکه سر این موضوع با خانواده‌ام مشکل پیدا کردم تصمیم گرفتم هر چه زودتر از آنها جدا شوم و زندگی مشترکم را با نامزدم شروع کنم و به همین خاطر احتیاج به پول داشتم.

زمانی که ماجرای مشکلات مالی‌ام را برای یکی از دوستانم تعریف کردم، او گفت حاضر است شگرد جدیدی را در سرقت به من آموزش دهد، من هم که حاضر بودم هر کاری را برای برگزاری مراسم عروسی‌ام انجام بدهم به حرف او گوش دادم. او یک روز به خانه‌مان آمد و درحالی‌که یک چسب و یک اسپری مخصوص داشت شروع به آموزش دادن روش سرقت کرد و به من نشان داد چطور باید مسیر خروج عابر بانک را چسب بزنم تا پول‌های مشتریان در آنجا‌گیر کند و بعد از چند ساعت دوباره به سراغ عابربانک مورد نظر بروم و پول افرادی را که همه مراحل گرفتن پول از عابربانک را انجام داده ولی پول‌هایشان پشت خروجی‌گیر کرده بود، از عابربانک خارج کنم. بعد از آموزش او بود که کارم را شروع کردم.

  • بعد از نخستین سرقت چه احساسی داشتی؟

همان شب 400 هزار تومان یکجا به دست آوردم و همین باعث شد وسوسه بشوم این کار را ادامه دهم، به همین خاطر هر شب به محل‌های خلوت که بیشتر در غرب تهران بود می‌رفتم و اقدام به سرقت می‌کردم.

  • چه مدت بود که این کار را شروع کردی؟

25 روز بود که این کار را می‌کردم و هر شب با رفتن به عابربانک‌های مختلف و اجرای شگردم، پول بیشتری به دست می‌آوردم. وقتی مبلغ پولم زیاد شد تصمیم داشتم به‌زودی با نامزدم درباره زندگی مشترکمان صحبت کنم که‌گیر افتادم.

  • چه ساعت‌هایی از شبانه‌روز دست به‌سرقت می‌زدی؟

بیشتر اوایل شب به سراغ عابربانک‌ها می‌رفتم و بعد از آن به خانه برمی‌گشتم، در نیمه‌های شب وقتی مادر و پدرم به خواب می‌رفتند بدون اینکه متوجه شوند از خانه بیرون می‌آمدم و سراغ عابربانک‌ها می‌رفتم و پول‌ها را بر می‌داشتم و دوباره یواشکی به خانه بر می‌گشتم.

  • خانواده‌ات درباره پول‌ها چیزی نمی‌گفتند؟

آنها اصلا متوجه کاری که می‌کردم نشدند و من هم پول‌ها را در کمد شخصی‌ام پنهان کرده بودم و هیچ کس ماجرا را نمی‌دانست.

  • چطور دستگیر شدی؟

آن شب به سراغ عابربانکی در بلوار کشاورز رفتم و با ریختن چسب روی دریچه خروجی پول، به خانه برگشتم. ساعت نزدیک یک نیمه شب بود که از خانه خارج شدم و به‌سراغ عابربانک رفتم. بعد از پیاده‌شدن از خودرو بود که اطرافم را نگاه کردم. هیچ خبری از کسی نبود و خیابان خلوت بود. سرگرم خارج کردن پول‌ها بودم که ناگهان متوجه 3 مامور کلانتری شدم که مرا محاصره کرده بودند. من که هیچ راه فراری نداشتم، بدون هیچ مقاومتی خودم را تسلیم ماموران کلانتری کردم.

  • فکر می‌کردی دستگیر شوی؟

نه، چون داشتم به هدفم نزدیک می‌شدم و می‌خواستم هر چه زودتر مراسم عروسی‌ام را برگزار کنم.

  • حالا اگر نامزدت متوجه ماجرا شود، چه جوابی برایش داری؟

نمی‌دانم، فقط مطمئنم که مرا ترک خواهد کرد.

2- لطفاً سنگ بیاورید

چند قطره چسب، تنها وسیله سارق جوانی بود که با کمین مقابل دستگاه‌های خودپرداز، اقدام به سرقت کارت‌‌های عابربانک می‌کرد. این مرد بعد از دستگیری به سرقت کارت‌های عابربانک و دستبرد به حساب طعمه‌هایش اعتراف کرد. ماموران کلانتری 140‌باغ فیض تهران هنگام گشتزنی در خیابان اشرفی اصفهانی متوجه فریادهای «آی دزد، آی دزد» زنی شدند که در خیابان به‌دنبال مرد جوانی می‌دوید.

ماموران با مشاهده این صحنه به تعقیب مرد جوانی پرداختند که با عجله در حال فرار بود و لحظاتی بعد وی را دستگیر کردند.
با دستگیری این مرد، درحالی‌که زن جوان مدعی بود وی کارت عابر بانک او را به سرقت برده است، ماموران به بازرسی بدنی او پرداختند و موفق شدند 7کارت عابربانک را که وی در جیبش مخفی کرده بود، کشف کنند.

به این ترتیب متهم که مدعی بود بی‌گناه است و همه کارت‌ها متعلق به‌خودش است، به اداره پلیس انتقال یافت و بازجویی از وی آغاز شد.

درحالی‌که تحقیقات از مرد سارق ادامه داشت، زن دیگری خود را به کلانتری رساند تا از سارق کارت عابربانکش شکایت کند.
این زن با مشاهده مرد جوان، وی را شناسایی کرد و مدعی شد این مرد همان سارقی است که یک روز قبل کارت او را به‌سرقت برده بود.

وی در تشریح ماجرای این سرقت به ماموران گفت: شب قبل به بانکی در غرب تهران رفتم تا مقداری پول از حسابم برداشت کنم اما هنگامی که کارت عابر بانکم را وارد دستگاه خودپرداز کردم ناگهان در داخل دستگاه گیر کرد. هرچه تلاش کردم نتوانستم آن را پس بگیرم و در این هنگام این مرد که در آن حوالی پرسه می‌زد به طرفم آمد و گفت این دستگاه مشکل دارد و اگر چند بار رمز کارتم را در دستگاه وارد کنم، دستگاه کارتم را پس می‌دهد. بنابراین چندبار این کار را انجام دادم ولی نتوانستم کارتم را پس بگیرم. مرد جوان که هنوز آنجا بود دوباره پیشنهاد کرد سنگی پیدا کنم و چند ضربه به دستگاه بزنم تا شاید با این شگرد بتوانم کارتم را بگیرم ولی این کار هم فایده‌ای نداشت.

به همین خاطر تصمیم گرفتم به خانه‌ام برگردم و صبح روز بعد با مراجعه به بانک کارتم را پس بگیرم اما صبح امروز وقتی به بانک رفتم یکی از کارمندان بعد از شنیدن حرف‌هایم گفت که فریب یک سارق حرفه‌ای را خورده‌ام. به همین خاطر به کلانتری آمدم تا از وی شکایت کنم که متوجه شدم ماموران او را دستگیر کرده‌اند.

بعد از اظهارات این زن، ماجرا به بازپرس شعبه 9 دادسرای ناحیه 5 تهران گزارش شد و متهم برای انجام تحقیقات قضایی به دادسرا انتقال یافت. این مرد وقتی دید چاره‌ای جز بیان حقیقت ندارد، به بازپرس پرونده گفت: از مدتی قبل تصمیم به سرقت کارت‌های عابربانک گرفتم و به همین خاطر با شناسایی دستگا‌ه‌های خودپرداز که در محل‌های خلوت قرار داشتند، داخل آنها کمی چسب می‌ریختم.

لحظاتی بعد وقتی طعمه‌هایم برای برداشت پول به آنجا می‌رفتند، کارتشان داخل دستگاه گیر می‌کرد و آنجا بود که من وارد عمل می‌شدم و بعد از اینکه پیشنهاد می‌کردم چند بار رمز کارتشان را در دستگاه وارد کنند، رمز کارت را به دست می‌آوردم. سپس به بهانه‌ای آنها را از دستگاه خودپرداز دور می‌کردم و با سرقت کارت و داشتن رمز آن، به حساب آنها دستبرد می‌زدم. بازپرس شوکت بعد از شنیدن اعترافات متهم برای وی قرار قانونی صادر کرد و او را برای تحقیقات تکمیلی در اختیار کارآگاهان قرار داد.

کد خبر 129314

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز