همشهری آنلاین-سحر جعفریانعصر: از طرف دیگر با متر به متر الیافهای ضخیم ۲ تا ۴ میلیمتری نمد که روی هم کُپه و پشتهاند. پس و پیششان را نیز بستههای آماده ارسال دورگیری کردهاند. این توصیف کارگاه ویژه تولید پَک و گیفتهای آموزشیست که گوشه خانه نُقلی زوجِ شادی شاپوری و سمیر اسدزاده از حدود سال ۱۳۹۸ برقرار است؛ ساخت اعداد، الفبا، زمین پاک، تقارن، اندازهگیری، ضرب و تقسیم و بسیاری دیگر فقط با نمدهای ایرانی. کارگاهی در مساحت تنگ و کوچک که کمی بعد برکت به آن میافتد؛ برکتی از سرِ سانتیمانتال شدن درس و مشق دانشآموزان این دوره و زمانه یا به بهانه نذر فرهنگی شادی و سمیر برای ساخت و اهدای پکهای آموزشی به کودکان نیازمند و یا حتی تعصب این سر و همسر برای تولید کالای ایرانی باکیفیت. فزونیِ آن برکت، اعظم و مریم به صورت ثابت و بانوانی دیگر به صورت موقت پای کارش آمدند. حالا نشانیاش را مشتریانی بسیار از معلمان و والدین در دورترین روستاها تا شهرهایی از آن وَرِ آبها میدانند و سفارش پشتِ سفارش در آن ثبت میکنند؛ سفارشهای خرده و چند صد هزارتومانی تا فاکتورهای عمده و میلیون تومانی. با همه سود و رونق اما هنوز هم شادی و سمیر به قرارِ نذر فرهنگیشان هستند.

کمی نمدِ اعلا و چسب حرارتی با سر سوزن سلیقه
دیگر نمیشود به اندک نمدهای تَهِ ویترین یا انبار یکی دو خرازیدر محلشان بسنده کنند. باید راه به دالانهای تو در توی سرای مشیرخلوت ببرند که بورس انواع لوازم مورد نیاز برای دوختنیها و بافتنیهاست. این بازارگردی و دست به جیب شدن از جمله وظایف سمیر است که حالا دیگر وجب به وجب بازار را میشناسد: «پا شکسته بازار شدم؛ میدانم نمد اعلای ورامین را از کدام حجره بخرم و چسب مرغوب تایلند را کجا پیدا کنم یاچطور برای آهنرباهای سرامیکی رینگی تخفیف بگیرم.» درست همان وقت که سمیر، بازار را زیر پا میگذارد و خرید را به دوش میگیرد شادی در کارِ ثبت سفارشهای گوناگون از پَکهای آموزشی اعداد و الفبا تا مشاغل و علوم است. شادی، مدیر کارگاه است چون او بود که از ابتدا به گیفتسازی برای دوست و آشنا (حنابندان و عروسی و تولد) مشغول بود و راهاندازی کارگاه را از ایده به عمل رساند. از اینروست که شرح وظایف بیشتری نیزدارد؛ نوآوری در طراحی نمادهای آموزشی مانند دوخت لباس نانوا برای آموزش نشانه «ن» و ساخت تاپِرِ (شکل) مفاهیم مثل کیسه سکه برای آموزش کلمه ثروت.

کارگران اینجا، در پیوندهای نسبی و سببیاند
اعظم و مریم، مونتاژکاران کارگاهاند اما پیشتر، در پیوند نسبی و سببی با سمیر و شادی هستند؛ هر دوی مونتاژکاران، خواهران سمیر و خواهرانِ همسرِ شادیاند که دست به دست هم دادهاند. اعظم اغلب دست به چسب است و بادقت تکههای ریز و درشت طرحها را سفت، وصل هم میکند. گاهی عقربههای چند ده تا چند صد ساعت بزرگ و کوچک نمدی را میچسباند گاهی به متصل کردن نقطههای حروف الفبا و یا قطعاتِ چشم و ابروی ویژه آدمکها مثل شاغلان تشدیددار مثل آقای بنّا و خانم قنّاد، مشغول است. مریم نیز کمی آن طرفتر لابهلای انبوهی از قطعههای مختلف از چوبخطهای یکان، دهگان، صدگان و هزارگان نشسته و با حوصله آنها را سر و سامان میدهد: «این دایناسور کوچولو و چوبخطهای مربوط به درس هفتم ریاضی دوم دبستان؛ سفارش خانم احمدی.»
ادابازیِ آموزشی، دبستانیهای درسفهم و اقساط برای فرهنگیان
نظارت بر ترتیب آمادهسازی سفارشها را شادی عهده دار است: «بیشترین سفارشهایی که میگیریم از شهرهای شمالی و بعد جنوبی کشور است و بیش از ۵۰ درصد از مشتریان دنبال گیفتهای آموزشی کلاس اول دبستان هستند. پک و گیفتها از ۳۰۰ هزار تومان داریم تا بیش از ۲ میلیون تومان و حتی خیلی بیشتر که برای خاصپسندان است.» در این کارگاه علاوه بر اینکه «همیشه حق با مشتریست»، «هوای مشتری را باید داشت» نیز به خوبی رعایت میشود. این را شادی میگوید: «همان قدر که حواسمان به دخل خودمان است به فکر جیب مشتریان که بیشتر فرهنگیان هستند هم هستیم. برایشان شرایط اقساط درنظر گرفتهایم. معلمهای زیادی از ما یا باقی همکاران خرید میکنند چون ابزار کمکآموزشی این چنین، تجمل یا ادابازی نیست...بچههای دبستانی با رنگ و شکلهای متنوع درسفهمتر میشوند. البته برای کودکان نیازمند و کار به شیوه تسهیلگری پکهای درسی میسازیم.» نزدیک ظهر است که سمیر با دستی پُر از بازار به خانه میرسد.
بیوکخانم به دل کارگران، غذا میپزد
از دست و پنجه بیوکخانم (مادر سمیر) عطر خوش قیمهپلو در کارگاه پیچیدهاست. از همان ابتدا که خانوادهاش به فکر راهاندازی کسب و کاری خانگی افتادند او هم دلش میخواست گوشهای از کار را دست بگیرد و چه بهتر از آشپزی و تدارک وعده ناهار برای آنها که به ویژه ماههای قبل و بعد از شروع سالتحصیلی وقت سر خاراندن ندارند. برنامه روزانه و غذایی بیوکخانم این طور است که هر روز به دل یکی از دختران، پسر و عروسش خوراک بار بگذارد: «اعظم عدس پلو دوست دارد، سمیر هم مثل خیلی از مردهای ایرانی عاشق قرمهسبزی چرب و چیل است، شادی هم میلش به استانبولی پلو است و مریم اما کمی ایراد میگیرد و برایش باید غذاهای خاص بپزم. روزهای تعطیل هم آبگوشت داریم.» بستههای سفارشیِ آخر را تندتند آماده میکنند...پک کامل ریاضی و فارسی و علوم اول دبستان برای ایراندخت عزیز که فرانسه متولد شده و مادر و پدرش میخواهند که او به زبان فارسی نیز مسلط باشد. تا سمیر سفارشهای روز را برای تحویل به دفتر پست محلی، عقب پرایدش جا دهد سفره بیوکخانم پهن و پُر میشود.
نظر شما