یکشنبه ۱۶ دی ۱۴۰۳ - ۰۹:۲۸
۰ نفر

موسپیدان و ریش سفیدان محله بریانک سواد خواندن و نوشتنشان را مدیون و مرهون، ملاباجی مکتبخانه هستند.

بریانک

همشهری آنلاین - ثریا روزبهانی: موسپیدان و ریش‌سفیدان محله بریانک سواد خواندن و نوشتنشان را مدیون و مرهون، ملاباجی مکتبخانه هستند. در روزگاری سواد سهم آنچنانی در میان دغدغه‌های روزانه ساکنان قلعه نداشت، کودکان و نوجوانان این محله پای کلاس اکابر «خانم آغا یا ملاباجی» می‌نشستند و الف دو زبر اَنُ، دو زیر اِنُ، دو پیش اُن؛ اَن، اِن، اُن و بِ، دوزیر بَنُ دوزیر بِن و دو پیش بُن؛ بَن، بِن، بُن با صدای بلند می‌خواندند.

خواندنی‌های بیشتر را اینجا دنبال کنید

سوادآموزی با پیشکش مرغ و کله قند به خانم آغا

معصومه قلی، از ساکنان قدیمی محله بریانک از روزهای مکتب رفتنش این‌طور تعریف می‌کند: «۵ سال بیشتر نداشتم که مرحوم پدرم برای یادگیری درس قرآن من را مکتبخانه برد. در کلاس درسمان یک قالی ۱۲متری جا می‌شد و یک میز کوچک داخل کلاس بود که خانم آغا ترکه به دست همیشه پشت آن می‌نشست و بچه‌ها دورش حلقه می‌زدند.

همچنین تنبیه بدنی بچه ها موضوعی بسیار لازم و واجب بود. مکتبخانه فلک و چوب مخصوص داشت، خان آغا چندین ترکه در پهلوی خود می‌گذاشت، برخی بلند برای دوردست، برخی کوتاه برای نزدیک. اگر کودکی درس خود را خوب پس نمی داد و یا شیطنت می کرد تنبیه بدنی می شد. در آن زمان مکتبخانه‌ها ۲ نوع بود، مکتبخانه‌های خصوصی که در منزل اعیان و اشراف برپا می‌شد و مکتبخانه‌های عمومی که برای عوام بود. در مکتبخانه‌های عمومی در ازای تدریس ملا یا ملاباجی و یاد گرفتن شعر و قرآن، باید پیشکشی تقدیم می‌کردیم.

البته این هدایا و حق‌الزحمه اغلب شامل مایحتاج زندگی و خورد و خوراک بود. خانم آغا درس می‌داد و وقتی برای مثال سوره یا عبارتی مانند «لم یکن» را یاد می‌گرفتیم با لحنی آهنگین می‌گفت معصومه یعنی ۲ مرغ کامل. این بدان معنی بود که باید جلسه بعد ۲ تا مرغ سربریده برای خانم آغا ببرم. آن زمان همه در خانه‌هایمان مرغ و خروس نگهداری می‌کردیم. پدرم دو تا مرغ سر می‌برید و برای خانم آغا می‌برد. یا وقتی به کلمه عبث می‌رسیدم شعر می‌خواند «عبث قند و نباتت برسه / اگر نرسه النازعات غرق کنه/ عمه جونم مرگت کنه» که یعنی باید قند و نبات برای او می‌بردیم.»

کد خبر 914638

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 5
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 1
  • IR ۰۹:۵۰ - ۱۴۰۳/۱۰/۲۳
    5 0
    تاصحبت ازآموزش وپرورش قدیم ایران ومکتبخونه ها،وسط میاد بدون استثناءاولین عکس وتصویری که بالای مطلب می گذاریداز صحنه تنبیه چوب فلک هست که نوعی سیاه نمایی،خشن جلوه دادن فضای تعلیم وتربیت قدیم ایران هست سوالی که پیش میاداینه که هم زمان باعصرمکتبخونه هادرایران آیافقط درمکتبخانه های ایران تنبیه بدنی می کردند؟میببینیم که درتمام مدارس جهان تنبیه بدنی جزءلاینفک تعلیم وتربیت بوده! واگرکاربدیاعبثی بودهمین الان درمدارس کره جنوبی به پایتختی سئول،تنبیه شأن به همین روش،یعنی فلک کردن دانش آموزان کره ای نبودوباهمین آموزش وپرورش سختگیرانه کره جنوبی جزء پیشرفته ترین کشوهای جهان هست
    • IR ۱۰:۱۴ - ۱۴۰۳/۱۰/۲۳
      3 0
      بالاغیرتا،یه مقایسه کنیدببینیدسطح نمرات وقبولی مدارس دهه ۶۰یادهه۷۰که ازهمین تنبیه چوب فلک درمدارس استفاده میشد بامدارس الان که معدل نمرات قبولی به نمره فاجعه بار۱۰ویاحتی زیرنمره۱۰رسیده،تنبیه بدنی توسط معلم های متعهدودلسوزکاملا درمدارس ممنوع اعلام شده
    • IR ۱۰:۳۴ - ۱۴۰۳/۱۰/۲۳
      1 0
      فضای مدرسه یاتعلیم وتربیت هم یه جامعه کوچکترازجامعه ای بزرگترهست،وهرجامعه ای که درکنارتشویق،«تنبیه»نداشته باشه سنگ روی سنگ بند میشه ازجمله همین تنبیه بدنی! تنبیه بدنی هم لازمه وبایدونبایدهای آن باید رعایت بشه ازجمله این که آسیب به نقاط حساس بدن مثل سروصورت واردنشه،به همین علت بودکه قدیمی هاموقع تنبیه بدنی به دورترین،محکم ترین وضخیمترین جای بدن چوب می زدندفلک می کردندتاموقع تنبیه،صدمه یاآسیب به دانش آموزویافردخاطی یاتنبل واردنشه!
    • IR ۱۱:۴۹ - ۱۴۰۳/۱۰/۲۳
      1 0
      هرجامعه ای که(تنبیه)روکناربگذاره«سنگ روی سنگ بندنمیشه»
  • IR ۱۶:۵۸ - ۱۴۰۳/۱۰/۳۰
    1 0
    وقتی به تصویروعکس تاریخی وقدیمی تنبیه کردن درمکتبخونه بادقت نگاه کنی،موقعیت وحالت بدنی دانش آموزتنبل طوریه که انگارسعی می کردندخون به مغزش برسه چون پاهاداخل چوب و فلک بالاقرارمی گرفته وسروکله دانش آموزخطاکارروی زمین قرار می گرفت واین شکلی اکسیژن وخون بیشتری به مغزمی رسیده!