و یادمان میاندازد تابستان فصل تنبلی نیست؛ مجموعهای از مطلبهای این شماره دوچرخه به گزارشها و مطلبهایی درباره این جشنواره که در جاهای مختلف شهر تهران برگزار میشود، اختصاص دارد. اینجا دو گزارش از نفیسه مجیدیزاده میخوانید.
به سادگی رفتن به پارک
اول: پارک پلیس را میشناسم. از خیلی قبل. همان وقتها که نامش «باغ اناری» بود و افسانههایی که در باره ارباب هرمز، مالک باغ اناری میگفتند، همیشه برایم عجیب بود؛ با آن عمارت قدیمی نه چندان بزرگ وسط باغ.
دوم: نیازی به تهیه بلیت نبود. نیازی به ثبتنام در هیچ فرهنگسرایی نبود. به سادگیِ رفتن به پارک بود. خیلیها اتفاقی آمده بودند و بعد مشتری پروپا قرص شدند، برای بعد از ظهرهای تابستانشان.
سوم: هوا داشت تاریک میشد که رسیدم. اولین نشانههای فرهنگسرای امید، تابلوهای تبلیغاتی بود که روی حصارهای فلزی اطراف پارک، نصب کرده و روی آنها نوشته بودند: «سادگی را مشق تابستان کنیم».
چهارم: اینجا فضا کاملاً خانوادگی است. کنسرت اجرا میشود و صندلیها و سکوها پر از مراجعان و علاقهمندان است.
خانوادهها که میآیند، تقسیم میشوند. معمولاً بزرگترها روی صندلیها مینشینند یا به بخش مشاوره تغذیه، اداره سلامت و ایستگاه روزنامهخوانی و انتشارات مراجعه میکنند. البته غرفه نوشیدنی طبیعی و کیکهایی که همان جا پخته میشود هم شلوغ است.
بعد بچهها میدوند و به همان نقطهای که ورود پدر و مادرها به آن ممنوع شده میروند تا خمیر بازی کنند یا نمایش عروسکی ببینند و...
نوجوانها فرصتهای دیگری دارند، بازیهای رایانهای، پرتاب دارت، کارگاه مجسمهسازی و... بادبادک. نوجوانها را میتوانی در این غرفهها پیدا کنی.
پنجم: غرفه بادبادک شلوغ است. سه نوجوان آنجا نشستهاند: احسان نادری، فاطمه و ایمان کوثریان. احسان میگوید: «این بادبادکهای بزرگ فروشیاند اما این کوچکها را بیشتر وقتها هدیه میدهیم.»احسان عضو فعال جشنوارههای بادبادک است.
هر کسی بادبادکی میخرد، او و دوستانش توضیح میدهند: این نخ را باز میکنی و میبری پشت این حلقه، میروی عقب میایستی، کمکم اوج میگیرد، بالا که رفت، باز نخ میدهی. آنها میگویند از 5 بعد از ظهر میآیند و معمولاً تا 11 شب اینجا هستند.
ششم: با نوجوانهایی که به پارک آمده بودند صحبت کردم. همه اهالی همان محله بودند. یکی میگفت از وقتی فرهنگسرای امید باز شده دیگر عصرها فقط برای چرخیدن در پارک نمیآید.
آن یکی علاقهمند به نمایشها و اجراها بود. و یکی هم میگفت این سروصداها آرامش پارک را به هم زده است. و دوستش جواب میداد که بعدازظهرهای تابستان این پارک، همیشه شلوغ و پرهمهمه است. البته چون پارک بسیار بزرگی است میشود به نقطهای دورتر از پارک رفت و در آرامش بود. و...
بعد از اذان مغرب نمایش فیلم آغاز شد و دوباره صندلیها و سکوهای پارک یکییکی پر شدند.
خبرهایی از تابستان
برای فرهنگسراها، این روزها داغ و شلوغ است؛ به داغی تابستان، به شلوغی پارکها.بازار گردش و تورهای تفریحی یک روزه، جمعه بازارها، کاروانهای شادی و مرکزهای فرهنگی تابستان هم داغ است.
به گزارش روابط عمومی سازمان فرهنگی، هنری شهرداری تهران، چهارمین دوره جمعه بازارکتاب تا پایان مرداد ماه از ساعت 16 تا 21 در بوستانهای نیاوران، قیطریه، پردیس، ملت و زمرد (فرهنگسرای پایداری) برگزار میشود.
باشگاه تهران هم که در همه فرهنگسراها فعال است و علاقهمندان 15 سال به بالا میتوانند با عضویت در این باشگاه، از موزهها و مکانهای تاریخی، تورهای گردشگری، آموزشی و... استفاده کنند.
فرهنگسرای ابنسینا نیز با شروع تابستان تورهای گردشگری و طبیعتگردی را آغاز و برنامههای خود را تا پایان شهریور ماه اعلام کرده است.
به گزارش روابط عمومی این فرهنگسرا، 11 مرداد ماه بازدید از موزه سکه، 14 مرداد یک روز با طبیعت در بلده، 18 مرداد بازدید از موزه رضا عباسی، 21 مرداد تور نمکآبرود، 25 مرداد بازدید از شهرک سینمایی غزالی، 27 مرداد تور آبشار شاهاندشت، 28 مرداد تور طبیعت شهرستانک، یکم شهریور بازدید از موزه آبگینه، 8 شهریور بازدید از موزه گیاهان دارویی، 15 شهریور بازدید از موزه جواهرات ملی و 22 شهریور بازدید از کارخانه داروسازی انجام خواهد شد.
فعالیت فرهنگسرای موقت بوستان سرخهحصار نیز، از ابتدای مرداد آغاز شده و به گزارش روابط عمومی فرهنگسرای بهمن کمپینگ شادی فرهنگسرای بهمن، با هدف آشتی دادن شهروندان با طبیعت، در این بوستان برنامههای آموزشی، تفریحی و سرگرمی اجرا میکند.
در فرهنگسرای اشراق روزهای جمعه هر هفته، کاروان شادی برپاست که شامل برنامههای قصهگویی، بازیهای چند مرحلهای، ایستگاه خنده، فروشگاه کتاب، ایستگاه نقاشی و... میشود.
به گزارش سازمان فرهنگی، هنری شهرداری تهران، در فرهنگسراها و خانه فرهنگ و کتابخانههای هر منطقه شهرداری، این روزها جشنواره تابستانی فعال است.