چهارشنبه ۱۷ تیر ۱۳۸۸ - ۱۰:۲۲
۰ نفر

زاهدالدین سلگی: با توسعه زندگی شهرنشینی، نیازهای جدیدی نیز خودبه‌خود شکل می‌گیرد که قبل از آن با توجه به اینکه به‌عنوان یک نیاز در زندگی شهرنشینی وجود آن حس نشده بود، هیچ کس هم به آن فکر نکرده بود.

یکی از مشاغلی که شغل جدیدی محسوب می‌شود و سابقه‌ای به‌شکل امروزی در ایران برای آن یافت نمی‌شود، پیک‌های موتوری هستند.

پیک‌های موتوری که ابتدا به‌صورت خودجوش در گوشه و کنار شهر توسط جوانان بیکاری که تنها سرمایه‌ آنان موتورسیکلتی فرسوده بود شکل گرفت، خیلی سریع گسترش یافت و امروز به‌عنوان یکی از نیازهای ضروری در کنار زندگی شهرنشینی وجود آن حس می‌شود. بدون شک برای بسیاری از شما اتفاق افتاده است که بسته‌ای را بایستی در مدت زمان  کوتاهی به گوشه‌ای از شهر تهران بفرستید.

در چنین مواردی بهترین گزینه موجود که با کمترین هزینه و کمترین زمان مشکل شما را حل می‌کند همان پیک‌های موتوری هستند ولی آیا جامعه‌ای که آنها تمام انرژی و جسم و جان خود را برای خدمت به آن هزینه می‌کنند، امنیت شغلی و آینده‌ آنان را تضمین کرده است؟ آیا خانواده‌های این افراد که اکثرا هم قشر جوان جامعه را تشکیل می‌دهند، از پوشش بیمه‌ای مناسب‌ برخوردار هستند؟ و اگر حادثه‌ای برای هریک از آنها رخ دهد – کما اینکه هر روز این اتفاق می‌افتد – خانواده‌ آنها از نظر اقتصادی به چه مصیبتی دچار می‌شوند؟

در بهترین شرایط اگر هیچ مشکلی هم رخ ندهد و آنها در سلامت کامل باشند، چنین کار سخت و طاقت‌فرسایی را یک جوان تا چه سنی می‌تواند انجام دهد و اگر پوشش بیمه بازنشستگی برای آنان لحاظ نشود، آینده‌ آنان چگونه خواهد بود؟ در چنین شرایطی و با وجود مخارج سرسام‌آور زندگی شهرنشینی، اینکه خانواده‌های آنها چگونه گذران زندگی می‌کنند موضوعی است که شاید بسیاری از ما تاکنون زحمت فکر کردن به آن را به‌خود نداده‌ایم!

از زمان راه‌اندازی پیک بادپا در سال 74 تاکنون هر روز پیک‌های موتوری فراوانی قارچ‌‌گونه در گوشه و کنار شهر سر بیرون آورده‌اند و بسیاری از آنها در فضایی نامناسب و بدون داشتن فضای کافی برای راننده‌ها و پارک موتورسیکلت‌ها که بعضا برای همسایه‌ها نیز ایجاد مزاحمت می‌کنند و بدون عضویت در اتحادیه و داشتن هیچ‌گونه مجوزی فعالیت دارند. چنین پیک‌هایی به‌علت داشتن شرایطی آسان برای استخدام، جوانانی را که به‌علت محدودیت‌هایی توانایی استخدام در پیک‌های معتبری مانند پیک بادپا را ندارند جذب خود می‌کنند و به نوعی از شرایط موجود به نفع خود سوءاستفاده کرده و با بهره‌کشی از جوانی که فقط یک موتورسیکلت آن هم نه چندان مناسب سرمایه اوست از آب گل‌آلود ماهی می‌گیرند.

پیک بادپا از نظر شرایط استخدامی دارای شرایط سخت‌تری نسبت به دیگر پیک‌هاست. صدرایی مدیر روابط عمومی پیک بادپا در این زمینه می‌گوید: متقاضی استخدام در پیک بادپا حتما باید دارای ضامن کارمند یا کاسب باشد، گواهی عدم‌سوء پیشینه و عدم‌اعتیاد نیز ضروری است ولی با وجود این شرایط، بسیاری از افرادی که کار پیک را به خاطر مشکلات خاص خود از سر ناچاری به‌عنوان آخرین گزینه برگزیده‌اند، باز هم این شرکت را نسبت به دیگر پیک‌های موتوری ترجیح می‌دهند.

یکی از راننده‌های پیک بادپا درباره انگیزه خود در انتخاب پیک‌بادپا نسبت به دیگر پیک‌ها که شرایط سهل‌تری دارند می‌گوید: اینکه نگاه جامعه به من به‌عنوان یک فرد شاغل در شرکتی معتبر باشد برایم قابل اهمیت است تا اینکه سرگردان در خیابان‌های شهر دنبال مسافر بگردم و یا هرماه در یک پیک مشغول به کار شوم. البته هدفم دلسرد کردن این زحمتکشان جامعه که به واقع باید آنها را جان بر کف نامید، نیست ولی ضرب‌المثل «هرجا که روی آسمان همین رنگ است» به راستی در مورد راننده‌های پیک موتوری صدق می‌کند؛ بدین معنی که حتی در پیک بادپا به‌عنوان نخستین و بزرگ‌ترین پیک موتوری و وانت‌بار کشور، معضل بیمه نبودن راننده‌ها به قوت خود باقی است و نمایندگی‌ها در این رابطه هیچ‌گونه اجباری به بیمه کردن پرسنل خود ندارند.

به گفته مدیر یکی از پیک‌های موتوری در محدوده خیابان جمهوری که نخواست اسمی از وی برده شود، حتی اگر پیک نیز تمایل به بیمه کردن پرسنل خود داشته باشد بیمه تامین اجتماعی که بازرسان آن در این رابطه وظیفه دارند کار‌گاه‌هایی که از بیمه کردن پرسنل خود سرباز می‌زنند را شناسایی و آنها را مجبور به پذیرش بیمه اجباری کنند، بیمه موتورسواران پیک را نمی‌پذیرد و آنها تنها به‌صورت بیمه خویش‌فرما می‌توانند اقدام به این کار کنند که البته آن نیز شرایط و مشکلات خاص خود را دارد و در کل راننده‌های پیک به‌صورت کلی از پوشش بیمه تامین اجتماعی برخوردار نیستند و آینده‌ای نامطمئن امنیت شغلی آنان را در هاله‌ای از ابهام فرو برده است.

ذکر این نکته نیز حائز اهمیت است که برخلاف تصور عموم بعضی از جوانانی که در پیک‌موتوری مشغول به‌کار هستند از تحصیلات دانشگاهی برخوردار هستند. برخی نیز دانشجو بوده و برای مخارج تحصیل این کار را انتخاب کرده‌اند.

برای بررسی علت بیمه نبودن پیک‌های موتوری و اینکه متهم نشویم که تنها به قاضی رفته و صحبت‌های طرف مقابل یعنی سازمان تامین اجتماعی را نشنیده‌ایم تصمیم گرفتیم که به سازمان تامین اجتماعی مراجعه و با مسئولان ذی‌ربط در این رابطه به گفت‌وگو بنشینیم.

صفایی رئیس اداره حرف و مشاغل آزاد سازمان تامین اجتماعی در رابطه با بیمه نبودن پیک‌های موتوری گفت: سازمان تامین اجتماعی شرایطی را ایجاد کرده است که همه افراد جامعه بتوانند از پوشش بیمه تامین اجتماعی برخوردار باشند و برنامه‌ سازمان به‌گونه‌ای است که هیچ فردی پیدا نشود که درصورت تمایل نتواند از پوشش بیمه‌ این سازمان برخوردار شود.

وی در پاسخ به این سؤال که پس با وجود این شرایط، چرا تاکنون نسبت به بیمه‌ پیک‌های موتوری اقدامی نشده است، گفت: پیک موتوری شغل ثابتی که شامل بیمه اجباری باشد، محسوب نمی‌شود. مشاغلی که بیمه اجباری به آنها تعلق می‌گیرد باید دارای ساعت کار مشخص، حقوق مشخص و قرارداد مشخص بین کارگر و کارفرما باشند و چون پیک‌های موتوری حقوق دریافت نمی‌‌کنند و بعضا ثابت نیستند، دارای شرایط بیمه اجباری نیستند. دلیل دوم این است که تاکنون هیچ سازمان و ارگانی متولی پیک‌های موتوری نشده است که به‌صورت مشخص از سازمان تامین اجتماعی درخواست بیمه آنها را داشته باشد و اگر از طرف ارگانی خاص چنین درخواستی از سازمان صورت گیرد، حتما جواب مساعد ما را به همراه دارد.

مشکلات حین کار و امدادرسانی

اتومبیل در مقایسه با موتورسیکلت از امنیت بسیار بالاتری برخوردار است؛ چه به لحاظ فنی و چه به لحاظ تصادفات و چه حوادث بعد از تصادف. همچنین اتومبیل به لحاظ داشتن فضای کافی می‌تواند بسیاری از ملزومات را در صندوق عقب خود برای مواقع ضروری همراه داشته باشد درصورتی که موتورسیکلت هیچ‌یک از این شرایط را ندارد. با وجود این هم‌اکنون مؤسساتی تحت عنوان «امداد خودرو» وجود دارند که به اتومبیل‌هایی که دچار مشکل شده‌اند خدمات‌رسانی کرده و مشکل آنها را حل می‌کنند که البته کاری بسیار به جا و ضروری است.

حال اگر لحظه‌ای خود را به جای پیک موتوری قرار دهید که مثلا در یک اتوبان یا جاده که دسترسی به هیچگونه امکاناتی ندارد با باری سنگین که بر پشت موتورسیکلت خود دارد، دچار مشکل شده است و به قول معروف نه راه پس دارد نه راه پیش، آنگاه گوشه‌ کوچکی از مشکلات این قشر محروم را حس می‌کنیم. فرید یکی از هزاران پیک موتوری است که چنین مشکلی برای او در یکی از اتوبان‌های تهران پیش آمده بود. وی در این مورد می‌گوید: با بار سنگینی که همراه داشتم و باید آن را سریعا به مقصد می‌رساندم احساس کردم که چرخ عقب موتورسیکلتم پنچر شده است، انگار که دنیا روی سرم خراب شد.

هیچ کاری نمی‌توانستم انجام بدهم. برای دومین بار بود که در طول یک روز این اتفاق برایم می‌افتاد. موتور را در گوشه‌ای نگه داشتم، گوشه اتوبان نشستم و زار زار گریه کردم که چرا باید من چنین شغلی داشته باشم که هر روز این‌گونه مشکلات را تحمل کنم و سرانجام نیز با همان چرخ پنچر محموله را با هزاران مصیبت و زمان چند برابر بیشتر به مقصد رساندم که البته این کار به بهای از دست دادن لاستیک موتورسیکلتم به‌طور کامل تمام شد و هزینه مضاعفی را روی دست من گذاشت.

نیما نیز که همکار اوست و در یکی از پیک‌ موتوری‌های مرکز تهران کار می‌کند، در همین لحظه از راه رسید و در حالی که دست‌هایش مانند کارگران مکانیکی سیاه و روغنی شده بود، ‌گفت: حین کار زنجیر موتورسیکلتش پاره شده است و گذشته از حادثه تصادفی که با پاره شدن زنجیر از سر وی به سلامت گذشته است، با مشقت فراوان زنجیر را به‌طور موقت تعمیر کرده و بار خود را به مقصد رسانده است. البته نمونه‌های فوق گوشه‌های کوچکی از هزاران مشکلی است که هر روز رانندگان پیک‌موتوری با آن دست به گریبانند و در این آشفته بازار هیچ حامی و مددکاری نیز ندارند که در چنین مواردی به یاری آنان بشتابد و حتی با دریافت دستمزد مناسب مشکل آنان را حل کند.

 مهم‌ترین عاملی که باعث پیدایش پیک‌های موتوری شد عامل صرفه جویی در زمان است که با توجه به اینکه موتورسیکلت محدودیت‌های ترافیکی اتومبیل را ندارد و سریع‌تر به مقصد می‌رسد بسیاری از مردم استفاده از پیک موتوری را به وسایل دیگر ترجیح می‌دهند و بر همین اساس اگر آنان نتوانند محموله خود را در کمترین زمان به مقصد برسانند مورد مواخذه قرار گرفته و حتی ممکن است شغل خود را از دست بدهند. مسئولیت خواستن در قبال پشتیبانی مفهوم خود را بهتر پیدا می‌کند.

پیک موتوری که از او انتظار می‌رود در کمترین زمان محموله را به مقصد برساند باید پشتیبانی شود و در مواقع ضروری به او کمک‌رسانی شود. علاوه بر این در جامعه ما که مشکل بیکاری بیداد می‌کند پیدایش مؤسساتی مانند «امداد موتور» می‌تواند خیل عظیمی از بیکاران را پوشش دهد. چنین مؤسساتی درصورت پیدایش علاوه بر اینکه مژده‌ بزرگی برای
 پیک‌های موتوری است و فرشته نجات آنان در مواقع ضروری محسوب می‌شود، می‌تواند برای جوانان جست‌وجوی کار نیز ایجاد اشتغال کند و به قول معروف با یک تیر دو نشان را بزنیم که هریک از آنها به جای خود قابل اهمیت است.

سخن آخر

راننده‌های پیک موتوری برای ما و شما می‌توانند پیک شادی باشند. هر روز ما و شما از آنها بسته‌ای و یا هدیه‌ای می‌گیریم که ما را خوشحال می‌کند و یا اینکه یکی از کارهای ضروری ما را به انجام می‌رسانند ولی آیا به این اندیشیده‌ایم که بهای شادی ما برای آنها چیست؟ آیا با همین دستمزد اندکی که زندگی روزانه آنها را به سختی پوشش می‌دهد وظیفه ما تمام می‌شود؟ آیا به این اندیشیده‌ایم که پیک مرگ هر لحظه در کمین آنهاست؟ آیا به این اندیشیده‌ایم که خانواده‌های این عزیزان آرامش به معنای واقعی را هرگز در زندگی تجربه نمی‌کنند؟

آیا به این اندیشیده‌ایم که حتی درصورت گذر از تمامی خطراتی که هر روز و هر ساعت آنها را تهدید می‌کند، بعد از 30 سال کار طاقت فرسا چه سرنوشتی در انتظار آنهاست؟ اگر هرکدام از ما لحظه‌ای خود را جای آنها بگذاریم آنگاه درد آنکه بر آتش ایستاده است را بهتر درک می‌کنیم. مشکلات پیک‌های موتوری فراوان است ولی مشکل نداشتن بیمه تامین اجتماعی سرآمد آنهاست. با وجود شعار سازمان تامین اجتماعی مبنی بر فراگیر شدن پوشش بیمه برای تمامی اقشار جامعه، سهل انگاری این سازمان در بیمه نکردن شاغلان یکی از سخت‌ترین مشاغل- که به زعم آنان شغل محسوب نمی‌شود- جای تامل دارد.

کد خبر 85056

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز