دوشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۸ - ۱۷:۳۶
۰ نفر

حمید ضیایی پرور: توانا بود هر که دانا بود ؛ این جمله حکیم فردوسی بعد از هزار سال حالا توسط اندیشمندان بزرگ جهانی باز تکرار می‌‌شود که قدرت در دانایی است‌.

الوین تافلر در جابجایی در قدرت و مانوئل کاستلز در عصر اطلاعات همین جمله را با شرح و تفصیل گفته‌اند. در این شکی نیست و ما از لحاظ نظری داشته‌های غنی فراوانی داریم ، مشکل آنجا شروع می شود که ما می خواهیم این داشته‌های تئوریک را به محصولات علمی تکنولوژیک و تجاری و صنعتی تبدیل کنیم.

دور افتادن محافل علمی از زنجیره تکنولوژی و درجا زدن در بخش تولید علم بدون توجه به اینکه این علم باید از دایره دانشگاه‌ها به بیرون منتقل شده و مسئله و مشکلی از جامعه حل کند ، اصلی‌ترین عامل عقب ماندگی کشورهای در حال توسعه‌ای همچون ایران است‌. اساسا دانشگاه‌های ما مسئله محور و مشکل محور نیستند‌.

غرق شدن دانشگاه‌ها در دایره تنگ آموزش و غفلت از تحقیقات کاربردی و عملی باعث شده است تا همیشه فاصله و شکافی عمیق میان جامعه و دانشگاه وجود داشته باشد‌.

حالا بعد از چند دهه تجربه سیستم عقب نگه داشته آموزشی در دانشگاه‌ها ، بازگشت و عقب گرد مجددی در بخشی از دانشگاه‌های اصلی کشور در قالب طرح آموزش محوری در برخی مقاطع تحصیلات تکمیلی در حال انجام است‌.

طرحی که بعد فرو نشستن گرد و غبار‌های تایید و تکذیب مقامات وزارت علوم بالاخره مشخص شد که لااقل بخشی از اخبار منتشره درباره راه‌اندازی دوره‌های کارشناسی ارشد بدون پایان نامه صحیح بوده است‌.

تحت توجیهات مختلف قرار است در کنار شیوه مرسوم این دوره‌ها ، دوره جدیدی تحت عنوان آموزش محور در این مقاطع در 10 دانشگاه اصلی کشور ایجاد شود.معنا و مفهوم این حرکت این است که حالا که نتوانسته‌‌ایم تحقیقات کاربردی را در دانشگاه‌ها نهادینه کنیم اساسا بهتر است به سمت حذف صورت مسئله حرکت کنیم و فاصله میان آموزش‌های دبیرستانی تا دانشگاه را به حداقل برسانیم‌. هر چند حتی در دوره‌های متوسطه نظام‌های آموزشی دنیا نیز امروزه تحقیق و پژوهش متداول و مرسوم شده است .

باری ، جدایی میان دانشگاه و صنعت که قصه پرتکرار همیشه محافل علمی کشور است ظاهرا انتهایی ندارد و تا زمانی که همه خواستار حفظ وضعیت موجود هستند تغییر در آن به‌وجود نخواهد آمد‌. دانشگاه‌ها باید برای دگرگونی در فضای موجود خود پیشگام تغییر شوند‌.

تغییری که هدف آن ایجاد زنجیره دانش و تکنولوژی باشد و به تولید محصول تجاری و صنعتی برای رفع نیازهای روزمره زندگی مردم و در نهایت رفاه عمومی منجر شود‌. علمی که نتایج آن فقط با تعداد مقالات منتشره در پایگاه ISI و ISC و scopus قابل سنجش باشد تنها به درد آن سوی مرزها خواهد خورد و به قول دکتر اردکانی باید با آن پز داد‌.

در روزهای گذشته دو تن از اساتید برجسته و مشهور ایرانی نسبت به ادامه روند موجود تولید علم در ایران ابراز نگرانی کرده و نسبت به آن هشدار دادند‌.

دکتر رضا داوری اردکانی رئیس فرهنگستان علوم و دکتر کارو لوکس استاد پیشکسوت هوش مصنوعی کشور از جمله کسانی هستند که نسبت به ادامه وضعیت فعلی نظام‌پژوهشی و علمی کشور انتقاد دارند‌.

به گفته دکتر رضا داوری اردکانی اگر آموزش دارای مشکل است این مشکل را به جاهای دیگر نسبت ندهیم و نگوییم چون به پژوهش توجه شده آموزش لطمه دیده است. اگر واقعا پژوهش جا را برای آموزش تنگ کرده باشد، این پژوهش، پژوهش تقلیدی و صوری است، در غیراین صورت اگر پژوهش حقیقی صورت بگیرد، جریان آموزش را سیال می‌کند و آن را بهبود می‌بخشد.

آموزش امروز باید پاسخگوی نیازهای زمان باشد‌. حدود 15 سال است که دانشگاه‌ها کار پژوهش انجام داده‌اند و البته اینجا جایی نیست که بتوان پژوهش‌ها را ارزیابی کرد. آموزش زمانی پژوهش محور می‌شود که مسئله وجود داشته باشد، اگر فرد، پرسشی نداشته باشد پژوهش انجام نمی‌دهد.

مشکل جهان علم، پژوهش است ، ما باید به سمت جهان علم برویم، جهان علم فضایی است که در آنجا مسائل علم پیدا و مطرح می‌شود و همکاری‌های علمی صورت می‌گیرد.

بسیاری از پژوهش‌ها، تصنع در پژوهش است، اگر پژوهش حقیقی باشد اساتید ما در امور واقعی جامعه و علم جهانی پژوهش می‌کنند و به پژوهش خدمت می‌کنند و راه را روشن می‌کنند.

اما شاید انتقادات دکتر کارولوکس از این هم شدید بود‌. به گفته وی همچنانکه برای تولید خودرو خط تولید آن را ایجاد می‌کنیم برای تولید دانایی نیز باید خط تولید دانایی را ایجاد کنیم.

بودجه پژوهشی کشور ناچیز است‌، به‌رغم انگیزه زیاد در بین مردم جامعه برای به دست آوردن علم و دانش این میزان بودجه نه تنها در مقایسه با کشورهای پیشرفته بلکه در مقایسه با کشورهای غیرپیشرفته هم کم است.

پدران ما در زمان‌گذار از دوره نیمه صنعتی به دوران صنعتی غفلت را به ارث گذاشته‌اند ، نباید این تجربه تلخ را ما در دوران‌گذار از صنعتی به فرا صنعتی تکرار کنیم و برای آیندگان غفلت را به ارث بگذاریم چرا که جبران آن در آینده، سخت و جبران ناپذیر می‌باشد. در دانشگاه‌ها باید به دانشجویان تولید دانایی را آموزش دهیم و هدف از آموزش در جامعه باید تحقیق و تولید دانایی باشد.

حمایت‌هایی که ما از صنعت می‌کنیم به معنی این است که سعی می کنیم تکنولوژی عقب مانده خود را در وضعیت فعلی آن نگه داریم و دانایی ایجاد نکنیم.

ما باید در دانشگاه‌ها به دانشجویان خود بیاموزیم که دانسته‌های خود را عملی کنند و خودشان به جای اینکه استخدام شوند شرایط استخدام شدن را ایجاد کنند و بنگاه جدیدی تاسیس کنند‌.

کد خبر 81688

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست داخلی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز