یکشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۸ - ۱۷:۰۶
۰ نفر

آزاده مختاری - خبرنگار اعزامی همشهری: «شما شبیه مادرم هستید». این جمله‌ای بود که قاتل سریالی قزوین برای آنکه طعمه‌هایش را فریب دهد به زبان می‌راند

این زن بعد از فریب زنان میانسال در اطراف امامزاده چهار انبیا، آنها را سوار خودروی رنوی خود می‌کرد و بعد از خوراندن آبمیوه مسموم، آنها را به قتل می‌رساند.

سردار هدایتی روز گذشته در جمع خبرنگاران به تشریح جزئیات دستگیری قاتل سریالی زنان میانسال در قزوین پرداخت و گفت: اعترافات متهم اصلی این پرونده شنبه شب گذشته به پایان رسید و «مهین» زن 32 ساله‌ای که از 15 بهمن ماه سال گذشته تا 16 اردیبهشت ماه سال‌جاری 5زن میانسال قزوینی را طعمه خود قرار داده بود، به قتل‌های خود اعتراف کرد. 

وی با اشاره به چگونگی شناسایی قاتل تصریح کرد: ماموران بعد از نخستین قتل در 15 بهمن ماه سال گذشته، با بررسی مکان کشف جسد با جای پای زنی مواجه شدند که بعد از بررسی این جای پا و بررسی آن در کفش‌دوزی‌های قزوین، تبریز و تهران توانستند کفی کفش و نوع آن را که متعلق به یک زن بود شناسایی کنند. 

وی افزود: پس از وقوع دومین قتل و اطمینان پلیس از اینکه قتل‌ها توسط یک زن صورت گرفته است، جست‌وجو برای دستگیری این زن آغاز شد.

شما شبیه مادرم هستید

سردار هدایتی گفت: تحقیقات پلیس پیرامون وقوع قتل‌ها ادامه داشت تا اینکه در اردیبهشت ماه امسال زن 60 ساله‌ای نزد ماموران پلیس رفت و مدعی شد در محوطه مقبره چهارانبیای قزوین زنی حدودا 30ساله به او مراجعه کرده و با بیان اینکه وی شبیه مادرش است که سال‌ها پیش از دنیا رفته، با او طرح دوستی ریخته است.

سپس وی را سوار خودروی رنوی خود کرده و قصد داشته در بین راه به او یک آبمیوه مسموم بخوراند که زن میانسال متوجه ماجرا شده و از خوردن آبمیوه امتناع کرده است.

راننده رنو نیز وقتی در اجرای نقشه‌اش ناکام می‌ماند، با بیان اینکه می‌خواهد به‌دنبال پسرش برود، قصد تغییر مسیر داشته که زن میانسال شروع به داد و فریاد کرده و از ماشین پیاده می‌شود.

وی افزود: بررسی‌های پلیس مشخص کرد که قاتل پس از ناامیدی از اجرای این قتل، بعد از ظهر همان روز دوباره به مقبره چهار انبیای قزوین برگشته و با اغفال زنی دیگر مرتکب پنجمین قتل شد.

جست و جو در بین 27 هزار رنو

سردار هدایتی با بیان اینکه مهم‌ترین سرنخ برای دستگیری قاتل سریالی قزوین را زن نجات یافته در اختیار پلیس قرار داد تاکید کرد: اظهارات این زن در حالی بیان می‌شد که بررسی‌ها نشان می‌‌داد قاتل سریالی در جریان نخستین جنایت نیز طعمه خود را از آزمایشگاهی در قزوین سوار یک خودروی رنو کرده بود.

بنابراین جست‌وجوی پلیس برای شناسایی این خودرو آغاز شد. ماموران با این فرضیه که احتمال دارد قاتل اهل شهرستان دیگری باشد که برای ارتکاب قتل‌ها به قزوین سفر کرده است، 27 هزار خودروی رنو در کشور را مورد بررسی قرار دادند تا اینکه متوجه شدند یک خودروی رنو در نزدیکی محل پیدا شدن جسد آخرین قربانی، تصادف کرده و یکی از ماموران پلیس راهنمایی و رانندگی، راننده رنو را جریمه کرده است.

این درحالی است که یک منبع آگاه قضایی دراین خصوص عنوان کرد: درشهرقزوین تنها 240 رنوی کرم رنگ وجود دارد.برپایه این گزارش، با ردگیری برگه جریمه و شماره پلاک خودروی رنو، ماموران موفق شدند مخفیگاه قاتل سریالی را در منطقه شنبه بازار مینودر شناسایی و وی را در یک عملیات ضربتی دستگیر کنند.

آنچه برای پلیس از همان مرحله اول مشخص شده بود این بود که قاتل سریالی بعد از جلب اعتماد طعمه‌هایش آنها را در قسمت عقب خودروی خود سوار کرده و سپس نقشه شومش را عملی می‌کرد.

گفتنی است، پس از وقوع نخستین قتل که مقتول در جلوی ماشین او نشسته بوده است، جنازه مدام به روی قاتل می‌افتاد و مانع رانندگی او می‌شد که به همین دلیل قاتل، تصمیم گرفت طعمه‌های دیگر را در صندلی عقب خودروی خود سوار کند.

چرا چهارمین جنایت تفاوت داشت؟

فرمانده انتظامی استان قزوین با اشاره به اعترافات متهم درخصوص نحوه ارتکاب قتل‌ها تصریح کرد: قاتل پس از بیهوش کردن مقتولان به وسیله آبمیوه حاوی مواد بیهوشی، اقدام به خفه کردن آنها می‌کرد که در چهارمین جنایت، مواد بیهوش‌کننده اثر کمی داشت و پس از مقاومت مقتول، مهین مجبور شد که با شیئی تیز به سر مقتول ضربه بزند.

وی تاکید کرد: متهم در جریان بازجویی‌ها مدعی شده که مواد بیهوشی را در سفری که به ناصرخسروی تهران داشته، خریداری کرده است و با حل کردن آن در پاکت آبمیوه نقشه‌اش را عملی می‌کرد.

سردار هدایتی با بیان اینکه این زن دارای روحیه‌ای خشن بوده و به‌دلیل فعالیت در ورزش دو میدانی دارای بدنی ورزیده است، تاکید کرد: متهم در ساعاتی از روز که شهر شلوغ می‌شد، فعالیت خود را شروع می‌کرد و بعد از اتمام کار، اجساد را در مکان‌های مورد نظر خود رها می‌کرد.

جنایتکار خونسرد

وی با اشاره به آرامش قاتل پس از دستگیری، گفت:مهین پس از دستگیری و در روز اول بازجویی، کاملا خونسرد بود و هیچ‌گونه اضطراب و نگرانی‌ای نداشت.

او پس از مواجهه با قراین و شواهد پلیس از جمله وجود لکه‌های خون مربوط به چهارمین مقتول، آدرس و شماره تلفن زنی که از دست وی فرار کرده بود، یکسانی قالب ته کفش وی با آثار کفش‌ کشف شده در محل‌های جنایت و چندین مورد دیگر لب به بیان حقیقت گشود و به قتل‌ها اعتراف کرد.

تنفر شدید از مادر

سردار هدایتی درباره انگیزه‌ قاتل سریالی از ارتکاب این جنایت گفت: به گفته کارشناسان، مقتول دارای اختلالات شخصیتی و جنون آنی است و بررسی‌ها نشان داده که وی در دوران کودکی به‌دلیل مشکلات، مورد بی‌مهری پدر و مادر قرار گرفته و به مرحله تنفر از پدر و مادر خود رسیده است.

وی ادامه داد: قاتل هنوز صراحتا انگیزه خود از این قتل‌ها را عنوان نکرده، اما یکی از احتمالات این است که او به خاطر تنفر شدیدی که از مادر خود داشته، زنان همسن و سال و شبیه مادرش را شناسایی و آنها را به قتل می‌رساند.

رئیس پلیس قزوین با بیان اینکه پدر قاتل 3 سال پیش فوت کرده است، بیان داشت: طبق اظهارات مهین، از پدر او ارثیه قابل توجهی به جا مانده که در اختیار مادرش بود و همسر مهین مدام از وی می‌خواسته تا ارث خود را از مادرش دریافت کند.

به گفته سردار هدایتی، شوهر قاتل که راننده وسیله نقلیه سنگین است، هم‌اکنون در زندان به سر می‌برد و در جریان بازجویی‌ها اظهار کرده از وقوع قتل‌ها اطلاعی نداشته، ولی احساس می‌کرده همسرش اقدام به سرقت می‌کند.

فرمانده انتظامی قزوین با اشاره به بسته نشدن این پرونده از ادامه تحقیقات پلیس خبر داد.
 مظنون قدیمی

در همین حال رئیس جرایم جنایی پلیس آگاهی استان قزوین در گفت‌وگو با همشهری گفت: بررسی‌ها نشان می‌دهد 2سال پیش نیز  متهم مردی را در قزوین به قتل رسانده و با رها کردن جسد این مرد در خانه‌ وی، متواری شده بود. این زن 4 ماه بعد به‌عنوان مظنون به قتل دستگیر شد اما در آن زمان به‌دلیل اینکه مدرکی علیه او نبود آزاد شد. 

وی افزود: گرچه تا‌کنون متهم به قتل 5 زن میانسال اعتراف کرده است اما این احتمال وجود دارد که وی جنایات دیگری نیز مرتکب شده باشد که بررسی‌ها درخصوص این فرضیه ادامه دارد.

گفت و گو با فرزند یکی از مقتولان

خانم  گرجی حاجی رضایی یکی از زنان بیگناهی است که توسط قاتل سریالی زنان میانسال قزوین به قتل رسیده است. فرزند او در باره روز حادثه می‌گوید: سیزدهم اسفندماه مادرم برای رفتن به هیات از خانه خارج شد و من وی را تا سر خیابان رساندم.

اما از آن لحظه به بعد دیگر او را ندیدم، آن شب ما برای پیدا کردن او همه جا را جست‌وجو کردیم، اما متأسفانه فردای آن روز جسدش را در پارک فدک پیدا کردیم.

مادرم قرار بود 2 روز بعد از این اتفاق به کربلا برود، او هنگام قتل، طلا و جواهر زیادی به همراه داشت، زمانی که جسد مادرم پیدا شد بالای سر او یک تسمه پیدا شد که متعلق به‌خودروی رنو بود. 

از همان زمان بود که کارآگاهان به سرنخ مهمی دست پیدا کردند که نشان می‌داد احتمالا قاتل باید یک خودروی رنو داشته باشد.

فرزند قربانی حادثه در ادامه گفت: مادرم وزن زیادی داشت و من تعجب می‌کنم که چطور یک زن توانسته به تنهایی جسد  مادرم را تا نزدیکی دره بکشاند.

سریالی بودن بعد از دومین جنایت

سرتیم تحقیق درباره این پرونده که به‌صورت ویژه از 10روز پیش برای بررسی پرونده از سوی پلیس آگاهی ناجا به قزوین اعزام شده بودند، روز گذشته به خبرنگار همشهری گفت: بعد از دومین قتل مطمئن شدیم قتل‌ها سریالی است و بنابراین تحقیقات خود را بر این زمینه متمرکز کردیم.

این در حالی بود که تحقیقات ما نشان می‌داد قاتل یک زن است، در ادامه تحقیقات از روی رد لاستیک خودروی زن جنایتکار که در تمامی صحنه‌ قتل‌ها وجود داشت و همچنین تسمه پروانه خودروی رنو که در یکی از صحنه‌های قتل پیدا شده بود، به قطعیت رسیدیم که قاتل، طعمه‌های خود را سوار خودروی رنو می‌کرد و به محل جنایت می‌کشاند.

علاوه بر این بررسی‌های ما نشان می‌داد قاتل به‌دلیل نامشخصی روی نوک یکی از پاها راه می‌رود، اما در حالی که بررسی‌ها ادامه داشت یک زن که از چنگال قاتل فرار کرده بود، مشخصاتی را از وی در اختیار پلیس قرار داد.

گفت و گو با تنها نجات یافته از دام قاتل سریالی

زن میانسالی که یکی از مهم‌ترین سرنخ‌های پلیس در کشف راز جنایت‌های سریالی قزوین است، روز گذشته در مصاحبه با همشهری، به تشریح حادثه‌ای که برای وی رخ داده بود پرداخت.

این زن گفت: شانزدهم اردیبهشت ماه، در حالی که برای خرید نان از خانه بیرون رفته بودم، ناگهان یک خودروی  پراید نقره‌ای  رنگ  با من برخورد کرد، در همان زمان زنی از آن پیاده شده و مرا سوار ماشین کرد.

در همان لحظه او دستمالی را جلوی بینی من گرفت و با یک دستمال دیگر چشمانم را بست. زنی که صندلی عقب نشسته بود دستم را گرفته بود و در حالی که تصور می‌کرد من حال خوبی ندارم به راننده می‌گفت باید همین جا کارش را تمام کنیم اما راننده که یک زن بود گفت باید او را داخل دره ببریم این طور نمی‌شود کسی ما را خواهد دید.

در همان موقع درحالی که می‌خواستم وانمود کنم حال خوبی ندارم با ناله گفتم دستم عرق کرده است، همین که دستم را رها کرد خودم را از خودرو به بیرون انداختم و به سمت امامزاده شروع به دویدن کرده و فرار کردم. بعد از آن شکایت کردم و اطلاعاتی را که داشتم به ماموران پلیس دادم.

8 روز بعد از این اتفاق وقتی نوه‌ام را برای رساندن به سرویس مدرسه به سر خیابان برده بودم ناگهان زنی از پشت سر گلویم را با چاقو برید و دستم را نیز چاقو زد و با خودرو از محل فرار کرد. آنها تصور می‌کردند من مرده‌ام اما خواست خدا بود که زنده بمانم و بتوانم چهره نگاری کنم.

کد خبر 81582

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز