کتابسازی در حوزه ترجمه به دیده صاحب­نظران از جنبه­ های گوناگون به موضوعاتی نظیر کپی­ رایت، شئون اخلاقی، سودجویی و مسائل مالی ربط پیدا می ­کند. اما یکی دیگر از دلایل عمده کتابسازی همین رعایت نکردن کپی رایت در ایران است.

کتاب گستران

همشهری آنلاین- امیر فرخاد- فرشاد شیرزادی: آنچه پیداست کپی­ رایت یک موضوع حاکمیتی است، ولی عجالتاً می­ توان با اجازه مکتوب نویسنده و صاحب اثر، کدخدامنشانه جلو وفور ترجمه­ های غالباً نارسا و دست دوم و سوم را گرفت. ادبیات عامه­ پسند در هیچ جای دنیا اغلب درتیول یک یا دو مترجم ثابت نیست و این موضوع هم کار را برای کتابسازان در ایران آسان می­ کند.

کتابسازی؛ غول بی شاخ و دمی است که به دام نمی‌افتد| آیا قانون مشکل مترجمان را حل می­ کند
اسدالله امرایی، مترجم

گردش مالی اندک کتاب

 اسدالله امرایی- مترجم می­ گوید: کپی­ رایت را خیلی به موضوع ترجمه در ایران مربوط نمی­ دانم. وقتی ترجمه کتابی در کشور هست مترجم دوم حتماً باید ترجمه بهتری ارائه کند و اگر ترجمه­ ای پر از غلط منتشر شود بوی سهل­ انگاری و سودجویی می­ دهد. وقتی کار مترجم قبلی خوب است دلیلی ندارد که ترجمه مجددی کنید.

مترجم کتاب «لائورادیاس» اثر «کارلوس فوئنتس» می­ افزاید: کپی رایت­ یک مساله حاکمیتی است و به فرد مربوط نمی­ شود، کتاب هم جزو بسیار کوچکی از این ماجراست. گردش مالی­ ای هم که در کتاب های کپی­ رایتی صورت می­ گیرد اصلاً قابل مقایسه با بخش های دیگر نیست. کپی­ رایت در سینما، صنعت و تجارت بیشتر مساله ساز می­ شود. مثلاً نمی­ توان فیلمی را که هنوز در کشور مبدأ اکران نشده با قیمت نازل به فروش رساند و یا اسم فلان قطعه و فلان مارک را تغییر داد و به فروش رساند. همچنین است نرم­ افزارهایی که از آنها استفاده می­ کنیم اما گردش مالی کتاب در کپی­ رایت کم است. در ایران طی چند سال اخیر ما حتی کپی­ رایت خیلی از کتاب ها را هم گرفتیم و پولش را به مؤلف دادیم، مؤلف در سایتش هم آن را نوشت اما دلیلی متقن نشد که دیگران دست به ترجمه آن اثر نزنند. این است که کپی­ رایت فعلاً در مورد کتاب چندان مؤثر نیست. مواردی هست که مترجمان اجازه لفظی می­ گیرند. در مواردی بود که من اجازه مکتوب یا لفظی گرفتم و پولی هم ندادم، یک نمون ه­اش در مورد آثار «ریموند کارور» است.

مترجم دیگری از اینجا زنگ زده و نامه نوشته بود به «تس گالاگر» همسر ریموند کارور و گفته بود من می­ خواهم کارهای کارور را  ترجمه کنم و او هم در جواب گفته بود: کارهای کارور را فلانی در ایران ترجمه می­ کند و  من کتاب را می­ فرستم برای او، تو هم برو از او بگیر. گالاگر کتاب را فرستاد و آن آقا هم آمد و من کتاب را به او دادم. این در واقع یک جور کپی­ رایت است و فقط پولی در این بین رد و بدل نشده. کپی­ رایت یک قضیه حاکمیتی است و اگر آن را بپذیری در مورد کتاب هم باید رعایتش کنی و در این صورت البته تکلیف بسیاری از کتاب ها روشن می­ شود.

کتابسازی؛ غول بی شاخ و دمی است که به دام نمی‌افتد| آیا قانون مشکل مترجمان را حل می­ کند
کاوه میرعباسی، داستان نویس و مترجم

ترجمه ادبیات عامه پسند

کاوه میرعباسی، داستان نویس و مترجم می­ گوید: شرط اصلی برای جلوگیری از کتابسازی در حوزه ترجمه، پیوستن به کپی­ رایت است. در فرانسه کارهای «ماریو بارگاس یوسا» را یک نفر ترجمه می­ کند و همه هم می­شناسندش، چند سال پیش هم یوسا کتابی منتشر کرد به نام «وسوسه ناممکن» که آن را به مترجم فرانسوی­ اش تقدیم کرده. در انگلیس می­ بینیم «راس مان هایم» هم از آلمانی ترجمه می­ کند و هم از فرانسه، او هم کارهای «گونتر گراس» و هم کارهای «فردینان سلین» را به انگلیسی برمی­ گرداند و یا رمان های «کارلوس فوئنتس» را هم یک مترجم عمده ترجمه می­ کند. اگر عضو کپی­ رایت بودیم دیگر ترجمه مکرر بر روی یک کتاب انجام نمی­ شد، هر کس هم –بدون داشتن اهلیت لازم- دست به ترجمه نمی­ زد.

 میرعباسی در مورد ادبیات عامه پسند می­ گوید: البته ادبیات عامه­ پسند با کارهای ارزنده فرق دارد. در مورد آثار کلاسیک ترجمه مکرر نه تنها ایرادی ندارد بلکه ضروری است. خودم شش ترجمه انگلیسی از «جنگ و صلح» دارم. انتشارات آکسفورد کارهای کلاسیک چاپ می­ کند و من نویسنده و مترجم که با کتابهایش آشنا هستم و طبعاً به دنبال ترجمه امانت­دار نیستم اساساً باید در میان کتاب ها با ترجمه خلاق رو­به ­رو باشم، چون ده ها ترجمه امانت­دار از این انتشارات چاپ شده و دیگر ترجمه­ هایش به جای امانتد­اری صرف که قطعاً ضروری است، توام با نوآوری است. یعنی قرائتی تازه از اثر ارائه شده و باید بگویم که ما هنوز در ایران به این مرحله نرسیده­ ایم که بخواهیم از کلاسیک­ ها ۱۰ ترجمه داشته باشیم. البته چند سال پیش هم نشر نی «خواهران برونته» را منتشر ­کرد و یا ترجمه­ هایی از «اونوره دوبالزاک» در بازار دیده­ ام که این امر را تصدیق می­ کند. این آثار کتاب هایی هستند که همه جای دنیا مقبولیت دارند. اما در موردی مشابه از کتابی مثل «هری­ پاتر» ۱۰ ترجمه به­ طور همزمان منتشر می­ شود که حتی یک ترجمه آن هم درست از آب بیرون نمی­ آید و همگی گویا سیاهی لشکرند. همه کارهای «هری­ پاتر» با عجله ترجمه شده. مثلاً کتاب ۸۰۰ صفحه ­ای را در دو ماه ترجمه کرده­ اند و یا یک گروه شش نفری دست به ترجمه زده.

پس لازم است که مترجمان همت کنند و از کارهایی که ترجمه قابل قبول ازشان در بازار نیست یک ترجمه آبرومند ارائه دهند. در این بین ترجمه های پاکیزه و درخشان رمان های «ماریو بارگاس یوسا» به قلم «عبدالله کوثری» با ترجمه­ ای که کسان دیگر چاپ کرده­ اند تفاوت بارز و ماهوی دارد. در مورد کتاب های ارزشمند همیشه امانت داری و حفظ سبک مطرح می­ شود. بسیاری کارهای عامه پسند را دیده­ ام که در کشورهای غربی مترجم ثابت ندارند. ما در کنار ترجمه مکرر ترجمه­ های مغلوط و شتابزده،­ از روی دست هم نوشتن را هم داریم! مثلاً چند وقت پیش دیدم در حالی که ترجمه قابل قبولی به قلم «مهدی غبرایی» از «ژوزه ساراماگو» به نام «بلم سنگی» منشر شده بود، کس دیگری همان را به فارسی ترجمه کرده. اسم اصلی کتاب این نیست و غبرایی «بلم سنگی» را برای عنوان مناسب دانسته و با این وجود مترجم به اصطلاح «زرنگ» جدید و ناشناس هم همین عنوان را از روی دست او نوشته است! محتوای کتاب هم همین­طور است و معلوم می­ شود که مترجم دوم کتاب را رونویسی کرده. ظاهراً نمی­ شود مانع این کار شد. در مورد بعضی کتاب ها هم باید گفت ضرورتی ندارد که این همه مترجم آنها را چاپ کنند، مثل کارهای پائولو کوئلیو.

کتابسازی؛ غول بی شاخ و دمی است که به دام نمی‌افتد| آیا قانون مشکل مترجمان را حل می­ کند
مجید عمیق، پرکارترین مترجم ایران

ترجمه ادبیات کودک

 مجید عمیق- مترجم کودک و نوجوان و پرکارترین مترجم ایران که تاکنون بیش از ۶۰۰ عنوان کتاب به فارسی برگردانده است، می­ گوید: در ادبیات کودک و نوجوان یک حوزه ترجمه داریم که مربوط به ادبیات داستانی است و یک حوزه هم مربوط به کتاب های علمی است. در زمینه کتاب های علمی ممکن است انتشاراتی به فرض ۴، ۵ جلد کتاب در مورد انرژی چاپ کند و یک ناشر دیگر هم همین کار را انجام دهد، این دیگر کتابسازی نیست و خط فارق میان این دو را باید دید. در اینجا صحت کار علمی مترجم، کتاب را از دیگر ترجمه­ های موجود در بازار، برتر و متمایز می­ کند. بنابراین در حوزه علمی به جای کتابسازی شاهد کم لطفی ویراستاران و مترجمان هستیم که در نتیجه اغلاط علمی در کتاب ها دیده می­ شود. مترجمی کتاب علمی چاپ می­ کند و ناشر برای صرف هزینه کمتر کتاب را به دست ویراستار نمی­ دهد. وزارت ارشاد هم روی این موضوع و نمونه­ هایی مثل این حساسیتی ندارد چون کتاب مورد نظر نه سیاسی است و نه عکس ها و تصاویر مستهجن دارد. البته ارشاد بیشتر حساسیتش روی حوزه دین است. به هر حال این کتاب های علمی کودک و نوجوان با اغلاط منتشر می­ شوند. این موضوع را بدان جهت می­ گویم که داور کتاب های علمی کودک و نوجوان هستم و به عینه می­بینم که کتاب ها از چه کیفیتی برخوردارند.

به جرأت می­ توانم بگویم که ۸۰ درصد کتاب های علمی همین مشکلات را دارند. بارها در مصاحبه­ های مختلف گفته­ ام که ناشر شبیه به گیت پرواز فرودگاه است. اگر ناشر اخلاق را رعایت نکند راه را برای مترجمان درجه دو و سه باز می­ گذارد. وقتی ناشری به فرض دو ریال به ویراستار و مترجم نمی­ دهد، مترجمان کتاب های بیشتری چاپ می­ کنند. وقتی یک آدم حرفه­ ای را نمی­ آورند پای کار، نتیجه همین می­ شود که شاهدش هستیم. وقتی ناشری می­ پذیرد که کتاب بدون ویرایش و بازبینی منتشر شود دیگر مترجمان بی صلاحیت هم به مرور پرمدعا و حتی وارد عرصه­ های دیگر می­ شوند و در حوزه­ های روانشناسی و شیمی هم کتاب­ های سر تا پا غلط ترجمه می­ کنند و به خورد بچه­ ها می­ دهند. اما در حوزه رمان کودک و نوجوان کمتر چنین اتفاق هایی می­ افتد. ۳۰ سال پیش کتابی را به اسم «خروس جهانگرد» با عنوان «سفر به دور دنیا» چاپ کردم که چند وقت پیش مترجمی با همین عنوان آن را منتشر کرد. در مورد کتاب های «لئولیونی» بعضی ناشران این کتاب ها را چندین بار چاپ کرده­ اند. بنابراین در این حوزه هم کتابسازی نداریم و ممکن است چند ناشر کتاب هایی را به صورت موازی منتشر کنند و یا همین مجموعه­ های کتابهای انرژی را به چاپ برسانند. در عرصه کتابهای علمی تشابه موضوع داریم. فی المثل دو ناشر با دو ماه فاصله زمانی مجموعه­ ای را منتشر می­ کنند و نمی­ توان اسم این موضوع را کتابسازی گذاشت.

 مترجم کتاب «اسلحه سری» اثر «الیوت آرنولد» می­گوید: اما در میان این دو مورد کتاب هایی را داریم که مربوط به دوره پیش دبستان است، نویسنده آن کتاب ها را که برآمده از فرهنگ­ های متفاوت و به زبان های دیگر است، برمی­ دارد و با فرهنگ ما قاطی­ اش می­ کند، طعم ایرانی به آنها می­ دهد و کتاب را منتشر می­کند. در همین راستا و درباره رعایت اخلاقیات باید گفت که جامعه ما جامعه اخلاقی نیست. اخلاقیات خیلی در این زمینه کمرنگ شده. مثال این موضوع مثل زمانی می­ ماند که نم بارانی می­ زند و تاکسی دربستی سوار می­ کند و این خودش نوعی بی اخلاقی است. راننده­ ای که با این کار لقمه حرام به خانه می­ برد فرقی با نویسنده و مترجم فاقد صلاحیت حوزه کودک و نوجوان و از همه مهمتر ناشر این حوزه ندارد. پول حرام همیشه پول قمار نیست!

ارزش کار مترجمان حرفه­ ای    

اسدالله امرایی مترجم ده ها عنوان رمان و مجموعه داستان، در مورد کتاب هایی داستانی که از نویسندگان مختلف ذیل یک عنوان چاپ می­ شوند، می­ گوید: اگر داستان هایی ترجمه می­ شود به انتخاب مترجم است، حالا مترجم می­ تواند محوری برایش در نظر بگیرد تا کارش شکل بهتری پیدا کند. مثلاً بشود داستان های جنگ. خودم کارهایی از این دست دارم با عنوان «داستان های پنج قاره» و یا «بیست نویسنده شصت داستان». این کتاب ها هم  می­ توانند در بازار در کنار رمان ها و مجموعه­ داستان های نویسندگان شاخص دنیا عرضه شوند و اگر یک محوریت داشته باشند بهتر است. از سوی دیگر هم اگر بخواهیم نگاهی به همه این کتاب ها داشته باشیم یک عده هم باید به عنوان مترجم کار کنند تا شما ارزش کار «عبدالله کوثری» را بدانید و یا بدانید «رضا رضایی» چه مشتقی و زحمتی می­ کشد تا یک کار ارزشمند را ارائه کند و یا آقای «خشایار دیهیمی» یا دوستان دیگری که در این حوزه­ ها کار کرده­ اند. پس مترجمانی که نام معتبری در حوزه ترجمه ندارند، هرطور کار کنند ارزش کار کسانی را بالا می­ برند که زحمت بیشتری کشیده­ اند و کارشان ارزش بیشتری دارد.  

 مجید عمیق می­گوید: برای یافتن یک  راه حل اساسی باید وزارت ارشاد چند نفری را که در حوزه کودک و نوجوان کار می­ کنند روی حساسیت چنین مواردی متمرکز کند تا همه زمینه­ ها را پوشش دهند. البته ارشاد لازم نیست غلط­ گیری کند اما می­ تواند از ناشران بخواهد که برای ویرایش دقت کنند. خصوصاً در حوزه کودک و نوجوان که از اهمیت زیادی برخوردار است. این کتاب ها را نسلی می­ خواند که بزرگ می­ شود و با مجموع فرهنگ میهنش می­ خواهد در جامعه گام بگذارد. آیا نمی­ توان برای همین مساله وزارت ارشاد مختصری چای و شیرینی بگیرد و صاحبان این عرصه را به گفتمان دعوت کند؟ آیا شده که در چند دهه اخیر از آنها در همین موضوع نظرخواهی کنند؟ به گمانم اینها کارهایی است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می­ تواند انجام بدهد. چند نفری هم که مسئول چنین اموری هستند تنها نباید به حقوق ماهیانه خودشان فکر کنند. ذکات علم در نشر آن است. چه می­ شود اگر که چند نفری با مسئولان ارشاد بنشینند و ماحصل موضوع را جمع­ بندی کنند. اما همه در این میان فردگرا هستیم مثل گلادیاتورهای عهد قیصر روم! کار ما مصداق لطیفه­ ای شده که در جایی دو نفر کار می­ کردند و یکی زمین را می­ کند و دیگری پر می­ کرد ، وقتی ازشان سوال کردند چه کار می­ کنید گفت آن کسی که قرار است لوله را در زمین کار بگذارد امروز نیامده و بنابراین ما کار خودمان را می­کنیم! اخلاقیات در حوزه نشر باید همه­ گیر شود. باید بیایند به پیشکسوتان حوزه کودک و نوجوان، فی­ المثل بگویند تو «مجید عمیق» که ۴۰ سال است داری قلم می­ زنی کار را چطور می ­بینی، در کدام وادی­ه ا خلاء داریم، ناشران چطورند و مترجمان و نویسندگان چطورند؟ اما این پرسش ها امروز مطرح نیست و ناشر به این فکر است که هرچه سریع­تر کتابش را چاپ کند و به فروش برساند.

کد خبر 774561
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار ادبیات و کتاب

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha