روزی که مادرها از شنیدن صدای قرآن خواندن بچه‌ها ذوق کردند و اشک شوق ریختند، خیال خانم معلم راحت شد که زحماتش به ثمر نشسته و در جمع این بچه‌ها می‌تواند راه مادرش را ادامه دهد. «زهرا جعفر طالب‌آبادی» مربی پرورشی و معلم ریاضی، ادبیات و قرآن مدرسه استثنایی موفقیان است.

رابعه تیموری

همشهری آنلاین - رابعه تیموری: معلم مدرسه موفقیان، عشق به خدمت را از مادرش به ارث برده است. او مادری دارد که دوره ۸‌ساله جنگ تحمیلی و حتی ۲ سال پس از پایان جنگ را در مناطق جنگ‌زده گذرانده و بدون چشمداشت و پاداش مادی به‌عنوان پرستار به رزمندگان و خانواده‌های جنگ‌زده خدمت کرده است. طالب‌آبادی می‌گوید : «مادرم همیشه به من می‌گفت: تو باید معلم شوی و به مردم خدمت کنی. من هم معلم شدم و ۱۷ سال در مدارس عادی دبیر زمین‌شناسی و جغرافیا بودم، اما دوست داشتم معلمی را در کنار دانش‌آموزان استثنایی تجربه کنم که معصومیت و مظلومیت خاصی دارند. به همین دلیل سال‌ها پیش با اصرار خودم و به‌صورت داوطلبانه خدمت در این مدرسه را شروع کردم.»

خانم معلم برای ماندن در کنار بچه‌های استثنایی امتحان خاصی پس داده است. او تعریف می‌کند: «به‌عنوان معلم کارم را شروع کردم، چون دلم می‌خواست دانش‌آموزان استثنایی به توانایی‌های خود پی ببرند، از مدیر مدرسه خواستم اجازه دهد در کنار تدریس، به‌عنوان مربی پرورشی فعالیت کنم. او پذیرفت که فعالیتم در این زمینه را با آموزش قرآن آغاز کنم. به واسطه ارتباطی که با بچه‌ها و خانواده‌های‌شان برقرار کردم در مدت ۲ ماه حفظ ۱۲ سوره را به بچه‌ها آموزش دادم که باعث تعجب مدیر مدرسه و همکارانم شد.»

از این امتحان دشوار طالب‌آبادی حدود ۹ سال گذشته و در طول این سال‌ها او در پرورش استعدادهای کودکان و نوجوانان عقب‌مانده ذهنی شهرری نقش بزرگی داشته است.

امید را درس می‌دهد، شکوفایی را درو می‌کند | قصه غیرتمندی یک معلم و دانش‌آموزان استثنایی

سفارش مادرانه

سالها خدمت به دانش‌آموزان استثنایی برای این معلم سرشار از درس و خاطره بوده است. او با یادآوری یکی از آنها تعریف می‌کند : «سال گذشته دانش‌آموزی به نام «زهرا» داشتم که مادرش فوت کرده بود و علاوه بر بیماری ذهنی، به لرزش دست هم دچار بود و صدای بسیار آرام و لرزانی داشت. یک روز که مشغله‌کاری من زیاد بود، زهرا کنار میزم آمد و لحظاتی طولانی با همان صدای آرام خود از کارهایی که انجام داده بود تعریف کرد، ولی من سرگرم کارم گرم بودم و به او توجه زیادی نداشتم. شب خواب دیدم همه شاگردانم راهی کربلا شده‌اند، اما زهرا در اتوبوس را به روی من بسته و اجازه نمی‌دهد با آنها به زیارت بروم. این خواب تلنگری برای من بود که لحظه‌ای از این بچه‌های معصوم غفلت نکنم. بعد از آن هر روز از زهرا می‌خواستم سر کلاس با صدای بلند برای همه صحبت کند. کم‌کم مشکل تکلم او حل شد و با اعتمادبه‌نفسی که به دست آورد شرایط بهتری پیدا کرد.»

حتی حالا که طالب‌آبادی در کنار دانش‌آموزان استثنایی آموزگاری می‌کند، مادرش نگران است که مبادا در کارش کم‌ بگذارد و در خدمت به این کودکان کوتاهی کند. او می‌گوید: «مادرم هنوز هم مرتب می‌پرسد"برای این بچه‌ها چه‌کاری انجام داده‌ای؟ " و با پیگیری‌های مداوم خود به من هشدار می‌دهد که نباید به سرنوشت شاگردانم بی‌تفاوت باشم. »

در دوره آموزش مجازی یکی از سرگرمی‌های جذاب دانش‌آموزان مدرسه اقدس موفقیان تهیه کلیپ و ویدئو برای گروه مجازی «توانمندی‌ها» است. در این گروه بچه‌ها از جارو زدن و ظرف شستن خود تا خیاطی و مداحی و نوشتن‌شان را تصویر می‌گیرند و برای طالب‌آبادی می‌فرستند تا با انتشار در گروه گوشه‌ای از توانایی‌های آنها را نشان دهد.

کد خبر 672554

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 1
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • daniyal IR ۱۸:۱۱ - ۱۴۰۱/۰۲/۰۸
    2 0
    رحمت به شیری که خوردی. معلمان مدارس عادی حوصله ندارند با بچه ها سر و کله بزنند