او به جز کارگردانی، تجربه بازی در دو فیلم از همکلاسیهای کلاس فیلمسازیاش را نیز دارد. او در گفتوگو با دوچرخه از علاقهاش به فیلمسازی و آینده حرفهایاش صحبت میکند.
- چگونه به فیلمسازی علاقهمند شدید؟
از همان دوران کودکی که همراه خانواده به سینما میرفتم، احساس می کردم که فیلم و سینما را دوست دارم. از بین بازیها و ورزشهایی که میکردم، فیلمهای سینمایی برایم حال و هوای دیگری داشتند و این مسئله را زمان دیدن فیلمها خیلی خوب احساس میکردم. کلاس دوم راهنمایی در یکی از تئاترهای مدرسه بازی کردم. این تئاتر درمنطقه اول شد و همین موفقیت باعث شد که تصمیم بگیرم هنر و سینما را جدیتر ادامه بدهم.
- پس شروع کار هنری با بازی درتئاتر بود، نخواستید همین راه را ادامه بدهید؟
از بازیگری بدم نمیآمد، ولی کارگردانی برایم مهمتر بود؛ برای همین، وقتی اولین گروه فیلمسازان نوجوان، در مدرسه ما تشکیل شد، من بلافاصله در آن کلاسها شرکت کردم.
همیشه دنبال فرصتی بودم که بتوانم با فن فیلمسازی از نزدیک آشنا شوم و حالا میدیدم چنین اتفاقی پیش می آید.
رفعتی در حال هدایت بازیگر فیلم خود
- این اتفاق چه زمانی رخ داد؟
کلاس اول دبیرستان بودم، دو سال پیش. فیلم اولم «تلاش» نام داشت . فیلم دوم من «روز اول، کلاس اول» نام دارد که در جشنواره فیلمهای کوتاه کودک و نوجوان، جایزه بهترین بازیگر کودک را گرفت. قصه فیلم درباره اضطرابها و تنشهای دختر هفتسالهای است که میخواهد برای اولینبار به مدرسه برود. قصه در یک روز اتفاق میافتد و آن را در آخرین روز شهریور فیلمبرداری کردیم که مدرسهها خودشان را آماده بازگشایی میکردند. این فیلم را به درخواست آموزش و پرورش منطقه ساختم.
- آنها چگونه درخواست ساخت فیلم را دادند؟
آموزش و پرورش فرمی به مدرسهها داد که دانشآموزان درباره رابطه بچهها با مدرسهها فیلم بسازند.
- شما که از بچگی به سینما علاقه داشتید، فکر میکردید روزی پشت دوربین قرار بگیرید؟
بله. چون سینما را خیلی دوست داشتم. آدم وقتی به چیزی علاقه داشته باشد میتواند با پشتکار آن را به دست بیاورد.
- چه نوع فیلمهایی را دوست دارید و میخواهید که خودتان هم مثل آنها را بسازید؟
نوع درام اجتماعی را دوست دارم و فکر میکنم بهتر از کمدی و حادثهای باشد. به نظر من سینما ابزاری است که به کمک آن میتوان مسائل و مشکلات جامعه را مطرح کرد.
فیلمها میتوانند راه چاره و راه مقابله با این مشکلات را ارائه و آموزش دهند. من هم دوست دارم فیلمهایی در اینباره بسازم. البته میدانم که ساخت این نوع فیلم خیلی سخت است، ولی مطمئن هستم با تلاش و پشتکار میتوان کارهای خوبی انجام داد.
*
فراز توکلی فیلمساز نوجوان تهرانی 13 سال دارد و در کلاس دوم راهنمایی درس میخواند. درسهایش خوب است و این روزها سینما و فیلم سرگرمی اصلیاش شده است. ولی خودش میگوید سینما برایش چیزی بیشتر از یک سرگرمی ساده است. او سه فیلم کوتاه یک دقیقهای را کارگردانی کرده که یکی از آنها به نام «پلکان» در جشنواره فیلم قاصدک، که مدتی قبل توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برپا شد، یکی از جایزههای اصلی را گرفت. او در گفتوگو با دوچرخه درباره سینما و فیلمسازی صحبت میکند.
- فیلمسازی را از چه زمانی شروع کردی؟
از سال قبل. یک دوره دو ماهه فیلمسازی را در مدرسه دیدم. اول فکر نمیکردم برایم جذاب باشد، ولی خیلی زود متوجه شدم این کار را خیلی دوست دارم.
- علاقهات به سینما هم از همین جا شروع شد؟
خیر. از حدود دو سال پیش بود که احساس کردم دوست دارم فیلمهای سینمایی را بیشتر نگاه کنم. نوع نگاهم به فیلمها هم عوض شده بود و هنگام تماشای آنها، به نکتههایی فکر میکردم که تا پیش از این برایم اهمیت زیادی نداشتند.
- فیلمها را چهطور میدیدی؟
درباره صحنههای آنها فکر میکردم و از خودم میپرسیدم که مثلاً این یا آن صحنه چهطوری ساخته شده و اگر مثلاً اینجور یا آنجور میشد، چه اتفاقی میافتاد. یک جور نگاه منتقدانه نسبت به آنها پیدا کردم.
- فکر میکردی که خودت هم فیلم بسازی؟
بله. میخواستم این کار را خودم هم تجربه کنم و از نزدیک ببینم فیلم ساختن چهطوری است و یعنی چه. هدفم کسب تجربه بود.
- این تجربه چهطور بود؟
خیلی خوب بود و قصد دارم در آینده آن را ادامه بدهم.
- چرا؟
برای این که خیلی خوب است؛ هم جایزه دارد و هم جای ترقی. از یک طرف در جامعه مطرح میشوی و از طرف دیگر میتوانی حرفهای خودت را مطرح کنی. حتی میتوانی فیلمی بسازی که مشکلات و مسائل مردم را در آنها مطرح کنی.
- پس میخواهی فیلمسازی را به صورت حرفهای ادامه بدهی؟
بله، میخواهم یک فیلمساز حرفهای بشوم و فیلمهای سینمایی بسازم.
- دوست داری چهجور فیلمهایی بسازی؟
کارگردانی فیلمهای حادثهای (اکشن) را بیشتر دوست دارم.
- چرا حادثهای؟
برای اینکه در بین نوجوانان و جوانان طرفدار بیشتری دارد.
- فیلم مورد علاقهات کدام است؟
خودم فیلمهای اکشن را خیلی دوست دارم، و هم چنین فیلم «کفاره» را که امسال نامزد اسکار بهترین فیلم شد.
- اما این فیلم که حادثهای نیست!
میدانم. یک درام جنگی است که مشکلات آدمها را در دوران جنگ جهانی دوم نشان میدهد، ولی کار خیلی قشنگی بود و قصه آدمها را در یک وضعیت دشوار خیلی خوب بیان میکرد.
- سه فیلمی که ساختهای در ارتباط با هم هستند؟
خیر. هر کدام یک کار مستقلاند.
- بهجز «پلکان»، آن دوتای دیگر چه نام دارند؟
«لبخند پیرزن» و «املت». پلکان و لبخند پیرزن هر دو گذر عمر را به شیوههای متفاوت نشان میدهند و املت فیلمی است که تماشاچی منتظر است تا در آن اتفاق خاصی بیفتد، اما نمیافتد.
- ساخت این فیلمها لطمهای به درسهایت نزد؟
خیر. در کنار درس، آنها را ساختم. ساختن هر کدام از آنها فقط یک روز طول کشید و وقت زیادی نبرد.