آخرین روزهای پاییز برای «حجت کاکاخانی» و دیگر پاکبان‌ها روزهای سخت و پرکاری به شمار می‌آید.

كيف 25 ميليوني

همشهری آنلاین_شهره کیانوش راد:  آنان می‌دانند که اگر دیر بجنبد بارش‌های فصلی، برگ‌های پاییزی را روانه جوی و نهرها می‌کند و آبگرفتگی خیابان‌ها در زمان بارش‌های فصلی مشکلاتی را برای شهروندان رقم می‌زند. کاکاخانی که ۴ سال است در محدوده پر تردد میدان ونک، خیابان ولی‌عصر(عج) و گاندی مشغول به کار است سر و کار داشتن پاکبان‌ها با ماسک و دستکش‌های رها شده در خیابان راکاری مضاعف در روزهای پاییزی می‌داند. کاکاخانی مدتی پیش به‌عنوان پاکبان نمونه منطقه ۳ معرفی شد. با او درباره سختی‌های یک روزکاری گفت‌وگو کرده‌ایم.  

۲۹ ساله است و از روزی که شغل پاکبانی را انتخاب کرد ۴ سالی می‌گذرد. شب‌ها رفت و روب خیابان‌ها را برعهده دارد و روزها به‌عنوان سرکارگر در شهرداری ناحیه ۶ منطقه ۳ فعالیت می‌کند. ساعت ۱۰ شب، وقتی خیابان‌های شلوغ ولی‌عصر(عج) و اطراف میدان ونک خالی از حضور رهگذران می‌شود، کاکاخانی و همکارانش جارو به دست راهی این خیابان می‌شوند تا با نظافت پیاده‌روها و جوی‌ها، شهر را برای حضور دوباره شهروندان آماده کنند.

برگ‌های خشک، پوست تنقلات، بطری آب معدنی، ... زباله‌هایی هستند که در اطراف سطل‌های زباله و جوی‌ها رها شده‌اند. پاکبان‌های نمونه منطقه ۳ جمع کردن ماسک و دستکش‌های یکبار مصرف رها شده درخیابان را یکی از موضوعاتی می‌داند که کار را برای پاکبان‌ها سخت‌تر کرده است. او می‌گوید: «پوست تنقلات زباله‌هایی هستند که شاید به نظرمان کوچک بیاید اما وقتی جارو می‌کشیم و یک جا جمع می‌کنیم، انبوهی از زباله می‌شود. در سرمای شب کار کردن خیلی سخت است اما در پایان کار، وقتی به پیاده‌روها نگاه می‌کنیم و شهر را می‌بینیم که تمیز است حس خوبی به ما منتقل می‌شود و خوشحالیم که توانسته‌ایم وظیفه‌مان را به درستی انجام دهیم.» 

  • زباله‌های پرخطر

این روزها سر و کار داشتن با زباله‌های آلوده و عفونی، نگرانی کاکاخانی و همکارانش را بابت ابتلا به کرونا بیشتر کرده است: «با توجه به وضعیت فعلی کارمان بیشتر شده است. شب و روز در حال فعالیت هستیم. خیلی سخت است. برخی افراد ماسک و دستکش‌هایشان را که می‌تواند ناقل بیماری باشد روی زمین می‌اندازند. بارها دیده‌ام که بعضی افراد از کنار سطل‌های زباله عبور می‌کنند اما ماسک را روی زمین یا کنار سطل می‌اندازند. گاهی به آنها تذکر می‌دهم و عده‌ای هم ناراحت می‌شوند. می‌دانیم که وظیفه ما جارو زدن خیابان‌ها و تمیز کردن شهر است.

اما انداختن این زباله‌ها چرخه انتقال ویروس کرونا را بیشتر می‌کند. برخی فکر می‌کنند که ما می‌خواهیم از زیر کار در برویم و به دلیل تنبلی به آنها تذکر می‌دهیم که زباله نریزند اما واقعیت این است که ما نگران سلامتی خود و همه شهروندان هستیم. در این مدت همه شاهد بوده‌ایم خیلی از افرادی که می‌شناختیم جان خود را در اثر بیماری کرونا از دست داده‌اند.

اما نمی‌دانیم چرا هنوز عده‌ای رعایت نمی‌کنند و ماسک و دستکش خود را روی زمین می‌اندازند. برخی از شهروندان عجله دارند و دستکش و ماسک را روی زمین می‌اندازند. وقتی به آنها تذکر می‌دهیم عذرخواهی می‌کنند. اما بارها پیش آمده وقتی در حال جارو کشیدن بوده‌ام به فردی که زباله روی زمین انداخته تذکر داده‌ام و این جمله را شنیده‌ام که ما داریم عوارض می‌دهیم و شما هم موظفید که زباله‌ها را جمع کنید.

باور کنید ما می‌دانیم چه وظیفه‌ای داریم اما یکجا مستقر نیستیم و وقتی مسیری را جارو کشیده‌ایم و دوباره زباله ریخته می‌شود، تا نیروی بعدی برسد آن زباله ممکن است با وزش باد یا در اثر لگدمال شدن به جوی آب ریخته شود. گاهی که برخورد برخی شهروندان را می‌بینیم ترجیح می‌دهم که تذکر ندهم ولی این روزها که ماسک و دستکش هم به زباله‌ها اضافه شده بهتر است برای سلامتی خودمان کمی بیشتر حواسمان را جمع کنیم.»

  • دوستدار محیط‌زیست 

زندگی و بزرگ شدن در شهرستان میاندوآب از کاکاخانی فردی دوستدار طبیعت ساخته است: «بارها پیش آمده که در مسیر کارم شاخه درختی شکسته شده را دیده‌ام یا آب و سیمان کارهای عمرانی و ساخت‌وساز به جوی آب ریخته شده است. اگرچه حوزه‌کاری من خدمات شهری است اما نمی‌توانم نسبت به این موضوعات بی‌تفاوت باشم. در چنین مواقعی حتماً با ناحیه شهرداری تماس می‌گیرم و اطلاع می‌دهم.

چند ماه پیش به‌عنوان کارگر نمونه انتخاب شدم که یکی از دلایل آن جدی بودن در کار عنوان شده بود و این موضوع به اعتقاد شخصی من برمی‌گردد که برای وظیفه‌ای که برعهده دارم تلاش می‌کنم. جداسازی زباله‌های تر و خشک و قابل بازیافت برای حفط محیط‌زیست اهمیت دارد. امیدوارم که شهروندان با طرح تفکیک پسماند و جداسازی شیشه و کاغذ به حفظ محیط‌زیست و پاکیزگی محل زندگی کمک کنند.» 

  • پاکبان خوش دست 

محدوده اطراف خیابان گاندی و میدان ونک، مطب پزشکان و مجتمع‌های پزشکی وجود دارد و برخی مراجعان به این مراکز بیمارانی هستند که از شهرستان به تهران آمده‌اند. کاکاخانی که در این محدوده فعالیت می‌کند، این را از نشانی‌هایی که رهگذران از او می‌پرسند متوجه می‌شود و تا جایی که بتواند آنها را راهنمایی می‌کند.

او خاطره خوش رساندن کیفی پرپول به صاحبش را یکی از خاطرات شیرین روزهای کاری‌اش بیان می‌کند و می‌گوید: «چند سال پیش وقتی در خیابان گاندی مشغول جارو کشیدن بودم کیف زنانه‌ای پیدا کردم. آن را برداشتم و وقتی بعد از پایان کارم با همکاران در کیف را باز کردیم، ۲۵ میلیون تومان پول نقد در آن دیدیم. هیچ نشانی و کارت شناسایی در آن نبود. فقط ۳ کارت بانکی در کیف دیدیم.

به یکی از بانک‌ها مراجعه کردم و ماجرای پیدا شدن کیف را گفتم. از طریق مشخصات صاحب کارت، شماره تماسی به من دادند. وقتی تماس گرفتم متوجه شدم از شهرستان برای رفتن پیش دکتر به تهران آمده و کیف پولش گم شده بود. کیف را تا زمان آمدن دوباره آن فرد به تهران نگه داشتم. وقتی کیف را به آنها دادم خیلی خوشحال شده بودند. فکرش را هم نمی‌کردند که دوباره کیف گمشده با پول را پیدا کنند و بدون اینکه یک ریال از پول‌ها کم شود به دستشان برسد. حتی برای یک لحظه هم وسوسه برداشتن پول به ذهنم خطور نکرد و خوشحال بودم که توانستم کیف را به صاحبش برگردانم.»

  • دعوت به یک استکان چای

«یک خسته نباشید، حالمان را خوب می‌کند.» این را آقا حجت می‌گوید که طی این چند سال با خیلی از رهگذران ثابت و کاسبان آشنا شده است: «خیلی از رهگذران هر روز صبح از همین میدان ونک سرکار می‌روند.

مرا می‌شناسند و با هم سلام و علیک می‌کنیم. وقتی در خیابان مشغول کار هستیم، با یک خسته نباشید حالمان خوب می‌شود و خستگی از تنمان بیرون می‌رود. وقتی می‌بینیم شهروندی از خانه بیرون می‌آید و با لبخندی خسته نباشید می‌گوید، ما هم خوشحال می‌شویم و روزمان را پرانرژی شروع می‌کنیم. کاسبان محله یا ساکنان این محدوده گاهی ما را برای نوشیدن چای دعوت می‌کنند. حتی نام آنها را نمی‌دانیم اما با احترام با ما رفتار می‌کنند و این برای ما بسیار ارزشمند است. به نظر من فرقی نمی‌کند که چه‌کاری برعهده داریم، در هر کار که باشیم، مسئولیت‌پذیر بودن در اولویت است.»
 

کد خبر 574905

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha