دوشنبه ۱۰ تیر ۱۳۸۷ - ۰۵:۲۸
۰ نفر

فریدون حسن‌پور: «فریدون حسن‌پور»، متخصص ساخت فیلم برای بچه‌هاست. فیلم جدید او «نشانی»، براساس فیلم‌نامه‌ای از خودش و محمدعلی طالبی ساخته شده است.

قصه فیلم در باره نوجوانی به نام علی است که می‌خواهد حق خودش را از دایی‌اش بگیرد. دایی رضا ابتدا او را جدی نمی‌گیرد، ولی علی دست‌بردار نیست؛ به‌زودی دایی متوجه می‌شود با نوجوانی جدی و پیگیر روبه‌روست. نشانی در تهران و شمال کشور فیلم‌برداری شده و در کنار بازیگران حرفه‌ای مثل رضا عطاران و فاطمه صادقی، تعدادی نابازیگر تهرانی و شمالی هم در آن بازی دارند. حسن‌پور به بهانه حضور فیلمش در دو بخش مسابقه سینمای ایران و بین الملل جشنواره همدان یادداشتی برای دوچرخه نوشته است.

فریدون حسن پور ، کارگردان

   «همیشه کارکردن با بازیگران نوجوان را دوست داشته‌ام. باید اقرار کنم کار کردن با آنها در عین شیرین و جذاب بودن، همیشه سخت بوده است. آنها دنیای خودشان را دارند. تو به عنوان کارگردان باید به آنها نزدیک شوی و اطمینانشان را جلب کنی تا بتوانی یک بازی خوب از آنها بگیری. بعضی وقت‌ها هنگام ساخت فیلم اتفاق‌هایی می‌افتد که هم جالب است و هم درس‌های سینمایی خوبی به بچه‌ها می‌دهد.

 یکی از این اتفاق‌ها، که زمان تولید فیلم نشانی رخ داد، یکی از اصول اولیه و اصلی سینما را به شکلی عملی به بازیگران و نوجوان فیلمم یاد داد. در کنار سعید هنرور، که نقش علی را در فیلم بازی می‌کرد، من چند بازیگر نوجوان دیگر هم داشتم که نقش دوستان و هم‌کلاسی‌های علی را بازی می‌کردند. این بچه‌ها از تهران، لاهیجان و سیاهکل انتخاب شده بودند. نقش این بچه‌ها خیلی بلند نبود و در چند سکانس(فصل) در کنار علی حضور داشتند. بعد از فیلم‌برداری صحنه‌های تهران، همراه بچه‌ها به لاهیجان رفتیم تا صحنه‌های آنجا را نیز فیلم‌برداری کنیم. نقش بچه‌ها در فیلم خوب و جذاب بود، آنها هم از حضور در فیلم و بازی در آن خیلی خوشحال بودند.

 آنها هم علاقه‌مند به بازی در فیلم بودند و هم خیلی شیطان. تا دلتان بخواهد سربه‌سر اعضای گروه می‌گذاشتند و آنها را اذیت می‌کردند. بچه‌های گروه هم آنها را نفرین می‌کردند و می‌گفتند الهی یک جوری شود شما توی فیلم نباشید! بازی بچه‌ها به خط فرعی قصه فیلم مربوط بود. در این قصه، علی که راهی شهرستان شده، با شاگرد مینی‌بوسی در شمال دعوا می‌کند و کتک می‌خورد. او این موضوع را در نامه‌ای  برای دوستانش در تهران می‌نویسد. دوستان علی که بعد از شنیدن خبر ناراحت شده اند، راهی شمال شده و با شاگرد مینی‌بوس دعوا می‌کنند؛ بعد از این حادثه هم آنها به تهران برمی‌گردند. زمانی که فیلم را تدوین می‌کردم دیدم این قصه فرعی در آن فیلم نمی‌نشیند و تصمیم گرفتم آن را حذف کنم.

به این ترتیب بازی بچه‌ها تقریباً از فیلم حذف شد. زمانی که فیلم را به‌ طور  خصوصی نمایش دادم، بچه‌ها همراه خانواده‌هایشان به دیدن آن آمدند. آنها شیک‌ترین لباس‌هایشان را پوشیده بودند و می‌خواستند بازیشان را به پدر و مادرهای خود نشان دهند. صدایشان کردم و گفتم: بچه‌ها، معنی تدوین را می‌دانید؟ گفتند: خیر. خیلی دقیق تدوین را برایشان تعریف کردم و گفتم در سینما اگرچه خیلی از صحنه‌ها فیلم‌برداری می‌شود، ولی فیلم‌سازان از همه آنها استفاده نمی‌کنند، در اتاق تدوین، این صحنه‌ها کم یا زیاد می‌شود و خیلی‌وقت‌ها صحنه‌هایی از فیلم کوتاه می‌شود تا قشنگ‌تر و تماشایی‌تر شود.

دیدم آنها دارند با تعجب نگاهم می‌کنند و با چشم‌شان این سؤال را مطرح می‌کنند که چرا دارم با آنها در باره تدوین فیلم حرف می‌زنم. حرف را به اصل مطلب کشاندم و گفتم صحنه‌های مربوط به آنها در شمال حذف شده و در فیلم اثری از آنها نیست. آنها فقط در شروع فیلم و در چندنما حضور دارند. گفتم هنگام تدوین، صحنه‌های آنها از فیلم بیرون کشیده شده است. بچه‌ها فکر کردند دارم با آنها شوخی می‌کنم، حرفم را جدی نگرفتند؛ ولی گفتم وقتی فیلم را ببینید هم متوجه منظور من می‌شوید و هم معنی تدوین را خیلی خوب می‌فهمید! هنگام نمایش فیلم، زیرچشمی مراقب آنها بودم. در ابتدای فیلم که تصویر‌شان روی پرده آمد، خیلی خوشحال شدند، ولی وقتی تا پایان آن را دنبال کردند متوجه شدند خبری از صحنه‌های شمال و بازیشان نیست.

وقتی فیلم تمام شد، دسته‌جمعی پیش من ‌آمدند و گفتند حالا خیلی خوب فهمیدیم معنی تدوین چیست، ولی اگر دفعه بعد خواستی از ما در فیلمت استفاده کنی، سعی نکن درس‌های سینمایی به ما بدهی!»

صحنه ای از فیلم که درنسخة نهایی وجود ندارد- عکس ها از خسرو جلالی

کد خبر 55117

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز