به گزارش همشهری آنلاین، کتاب «بام بلند هم‌چراغی» شرح رابطه عاشقانه احمد شاملو و آیدا سرکیسیان است. داستان عاشقانه‌ای که شاملو در شعرهایش بارها به آن اشاره کرد و از آن سخن گفت، این بار از زبان «آیدا» روایت می‌شود. در این کتاب، ما با جزئیاتی از زندگی شاملو و آیدا آشنا می‌شویم که می‌تواند روشن کند چرا این شاعر بزرگ، تا این اندازه در شعرهایش به آیدا اشاره کرده و از عشق گفته است.
شاملو در شعرهایش، از همسرش گفته است اما آنچه می‌تواند برای مخاطب شعر معاصر فارسی جذاب باشد، شرح زندگی عاشقانه‌ای که تصویرش را در شعر دیده‌ایم، در قالب رویدادهایی واقعی است. چیزی که می‌تواند نشان دهد آنچه شاملو در اشعارش از آن گفته، در آینه واقعیات روزمره و از دید معشوق چگونه بوده است. هر چند که همیشه به واسطه کسانی که شاهد زندگی شاعر بوده‌اند، روایت‌هایی به ما رسیده است، اما سعید پورعظیمی، واقعیاتی دست اول از زندگی شاملو و آیدا را از قول آیدا گردآوری کرده است.
در بخشی از کتاب درباره اولین ملاقات، سرآغاز داستان مشهور عشق شاعر و همسرش آمده است: «برای اولین بار همدیگر را از نزدیک دیدیم، جلو دانشکده. چند ساعتی راه رفتیم و حرف زد. پر از شور زندگی بود. دفعه بعد که هم را دیدیم کتابی به من داد که روی جلدش نوشته بود «باغ آینه، الف بامداد». من نمی‌دانستم او شاعر و الف بامداد خود اوست. خودش هم توضیحی نداد. گفت تو که شعر می‌خوانی، این را هم بخوان. می‌خواهم نظرت را بدانم! در مواردی که درباره شعر یا موسیقی صحبت می‌کرد خیلی جدی بود؛ این بود که در ملاقات بعد خیلی جدی پرسید: شعرها چطور بود؟ گفتم: خیلی دوست داشتم. الف بامداد کیه؟ گفت: شاعر است.»
کتاب «بام بلند هم‌چراغی» به ضمیمه ۸۰ صفحه عکس رنگی، که توسط نشر نو به تازگی منتشر شده است، می‌تواند برای علاقمندان به شاملو و کسانی که درباره عشق افسانه‌ای او و همسرش کنجکاوند، جالب باشد.
نظر شما