«پرویز کرم‌پور» یک قهرمان است؛ قهرمان کلانتری قلهک. اما از روز یکشنبه روی تخت بیمارستان بستری است. او برای نجات یک مرد، جان خود را به خطر انداخت و حالا با ٦٠‌درصد سوختگی، با مرگ دست‌وپنجه نرم می‌کند.

مامور کلانتری قلهک

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از روزنامه شهروند، ساعت ١١ روز یکشنبه دوم شهریور بود که پرویز کرم‌پور، مامور کلانتری قلهک برای اجرای ابلاغ قضائی و حکم خلع ید به همراه نماینده دادستان و دادورز به خانه‌ای در خیابان شریعتی-یخچال رفت. خانه برای زنی بود که همسر سابقش آنجا زندگی می‌کرد. پس از طلاق مرد باید خانه را تخلیه می‌کرد و زن طبق قانون حکم خلع ید را از مراجع قضائی گرفته بود.

هنگامی که مأمور کلانتری قلهک به همراه نماینده دادستان به آدرس ذکرشده رفت، مرد مستأجر خیلی خونسرد قبول کرد که باید خانه را تخلیه کند و نماینده قانونی دادگستری مشغول تنظیم صورتجلسه شد. همزمان مرد ۵۱ساله وارد آشپزخانه شد، یک قوطی حاوی تینر برداشت و  روی خودش ریخت. او می‌خواست خودش را آتش بزند. همه چیز خیلی سریع پیش می‌رفت. کبریتش را آتش زد اما پرویز ۳۵ساله کبریت روشن را با دست گرفت و مرد ۵۱ساله را به راهرو خانه برد، اما ناگهان فریادهای «سوختم سوختم» مستأجر بلند شد. مأمور کلانتری برای آوردن آب به آشپزخانه رفت اما دوباره شوهر سابق زن شاکی فندکی از جیبش بیرون آورد و خود را به آتش کشید. پرویز اما بار دیگر به سمت مرد مستأجر رفت، رویش آب ریخت و او را در آغوش گرفت و به حیاط برد، اما لباس این مأمور قهرمان هم آغشته به تینر شد و خود او هم دچار سوختگی شد.

در این لحظه همسایه‌ها، نماینده دادستانی و پسر ۲۲ساله مرد مستأجر، آب روی این دو نفر ریختند و با نیروهای امدادی تماس گرفتند. همزمان مأموران اورژانس و آتش‌نشانی به محل حادثه رفتند. آتش خاموش و دو مرد به بیمارستان منتقل شدند. مستاجر ۵۱ساله در بیمارستان  جانش را از دست داد و ستوان دوم پرویز کرم‌پور با سوختگی ٦٠‌درصد از نوع درجه ٣ در آی‌سی‌یو بیمارستان بستری است.

 قصه فداکاری ستوان جوان کلانتری قلهک را هیچ‌کس فراموش نمی‌کند؛ مأموری که خود را به آتش زد تا مرد دلشکسته خانه خیابان شریعتی را نجات دهد. مردی که در برابر چشمان پسرش خود را به آتش کشید. حالا او جانش را از دست داده و  شکم، دست و صورت ناجی‌اش به‌شدت آسیب دیده است. درد زیادی دارد. او را بیهوش کرده‌اند تا داخل ریه‌اش لوله‌گذاری کنند. ضربان قلبش نرمال نیست تا جراحی شود. همه چیز به یک معجزه بستگی دارد.

حالا همسر و کودکانش انتظار یک معجزه را می‌کشند. فقط می‌خواهند پرویز به زندگی برگردد. «همیشه جانش را کف دستش می‌گذاشت برای کمک نفر اول بود، به مردم بی‌دریغ کمک می‌کرد و دل‌رحم و فداکار بود.» اینها را همسر ستوان کرم‌پور می‌گوید. «پرویز از کودکی رویای پلیس‌شدن داشت. این را وقتی همسرش شدم، گفت. ‌سال ٨٥ ازدواج کردیم و همان‌ سال هم به آرزویش رسید. شوق کارش را داشت، مسئولیت‌پذیر بود و این رفتار را به دختر چهارساله و پسر ده‌ساله‌مان هم آموزش می‌داد. باورم نمی‌شود دیگر او نباشد. به بچه‌هایمان چه بگویم؟»

او ادامه می‌دهد: «اصلا قرار نبود ما روز حادثه ما در تهران باشیم. یکی از بستگانم فوت شده بود و باید برای شرکت در مراسم به شهرستان می‌رفتیم. پرویز مرخصی گرفت تا به شهرستان برویم اما مراسم عزاداری برگزار نشد. همه چیز در حال حاضر تحت‌الشعاع کرونا است. پرویز هم به کلانتری زنگ زد و گفت  به سر کار می‌رود. روز شلوغ کلانتری بود. چند حکم اجرا داشتند. دلم شور می‌زد. خواستم مانع بشوم اما پرویز رفت. یک ساعت بعد تماس گرفتم اما دیگر پاسخگو نبود. تا اینکه بعدا از کلانتری با من تماس گرفتند و ماجرا را تعریف کردند. وقتی او را روی تخت بیمارستان دیدم، دنیا روی سرم خراب شد. شوکه شده بودم و زبانم بند آمده بود. پرویز تنها یک جمله گفت: «مراقب دختر و پسرمان باش.»

همسر ستوان کرم‌پور می‌گوید: «شوهرم گاهی در مورد کارش با من صحبت می‌کرد. از مأموریت‌هایی که رفته بود، می‌گفت. بچه‌های مستأجران در یکی دو مورد از اجراهایی که برای حکم تخلیه خانه رفته بود، از او کمک خواسته بودند. او هم دل‌رحم بود. با صاحبخانه‌ها صحبت می‌کرد تا به مستأجران مهلت بدهند و اثاثیه‌ آنها را در خیابان نریزند. خیلی وقت‌ها هم این پادرمیانی‌ها اثرگذار بود و صاحبخانه‌ها راضی  می‌شدند و حکم تخلیه را اجرا نمی‌کردند. دعای خیر همیشه دنبالش بود. امیدوارم همسرم با کمک این دعاها به زندگی برگردد.»

کد خبر 543388

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار حوادث

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha