سه‌شنبه ۱۳ فروردین ۱۳۸۷ - ۲۰:۳۷
۰ نفر

حبیب الله محمودان: چگونه شرکت‌های جهانی می‌توانند با ملت‌ها مذاکره و حرف خود را به گوش آنها رسانند یا این که چگونه می‌توان از بین آنها نماینده انتخاب کرد؟

اینجاست که به ناچار دوباره پای دولت و سیاست به تجارت باز می شود. اما این دخالت به نمایندگی از قدرت و توانائی تولید و تجارت یک کشور است .

همچنین به نمایندگی از همه افراد ملتی که انتظار دارند دولتشان برای آنها رفاه، اشتغال، بهداشت و سعادت عامه را در سایه تلاش آنها فراهم کند.

مسئله دیگر آزادی گردش سرمایه است .در جریان جنگ جهانی دوم انبوهی از سرمایه و فناوری تولید همراه آن از اروپا به آمریکا سرازیر شد.

بیشتر شاخه‌های صنعتی آمریکا ریشه در شرکت‌ها آلمانی، انگلیسی و یا فرانسوی دارند مثلاً صنعت چاپ و یا مواد شیمیایی آمریکا دارای ریشه آلمانی ، صنعت ماشین ابزار ریشه انگلیسی و صنعت برق ریشه فرانسوی دارد.

حرکت سرمایه از کشوری به کشور دیگر نیاز به مقررات متحدالشکل و اطمینان از نبود تغییر ناگهانی آن است. البته هدف شرکت سرمایه گذار از این حرکت سرمایه، کسب سود بیشتر بوده اما در جریان آن، کشور میزبان نیز چنانچه آگاهی و توانائی لازم را داشته باشد می تواند از آن بهره ببرد.

ازجمله این‌که به منابع مالی مناسب نظیر مالیات، فناوری تولید و نیروی آموزش دیده دست می یابد. این بازی به شرطی می تواند به صورت برد- برد خاتمه یابد که تیم مذاکره کننده و طراحان اقتصاد کشور میزبان، همچون طرف مقابل آنها از قابلیت و آگاهی کافی بر‌خوردار باشند چه در غیر این صورت کشور خود را دچار ضرر و زیانی جبران‌ناپذیر ساخته و منابع و مزیت‌های موجود آنها به‌غارت خواهدرفت.

جای خالی بخش خصوصی

شرکت‌های فراملیتی، فناوری  تولید پیشرفته و سرمایه عظیمی که همراه آن‌ است به همراه کوله باری از تجربه، پشت تیم مذاکره‌کننده‌ای که ظاهرا دارای عنوانی دولتی ‌است، قراردارد.

صلاح نیست در این سوی جبهه تنها با ارسال چند کارشناس و مامور دولتی موجود در سفارتخانه‌ها، موضوع را فیصله داد. در زمانی‌که ما مشغول خودسازی و اعتمادسازی داخلی بودیم آنها تجربه جهانی سازی راآغاز کرده‌اند.

نیازداریم که از پیشرفت‌ها ، توانایی‌ها و قابلیت‌های آنها مطلع شویم . آیا هیأت نمایندگی ایران که از واحدهای دولتی نظیر وزارتخانه‌های امور خارجه، بازرگانی و صنایع تشکیل شده است، اشراف کافی به توانمندی‌های دو طرف داشته  و خود را برای چنین کارزاری آماده کرده است.

چنانچه این آمادگی را  ندارد (که در شرایط کنونی به نظر می‌رسد این آمادگی وجود ندارد) آیا برای دفاع از حقوق حقه ملت ایران حاضر است منابع موجود در بخش خصوصی را به یاری طلبد؟

اما به نظر می‌رسد رفتاری که  در آن دولت خود را نیازمند اطلاعات بخش خصوصی بداند، به شکل معمول از دولتمردان ایرانی بعید است.

اما چنانچه صحنه نبرد در عرصه تجارت جهانی را آن‌ طور که توصیف شد، تجسم کنیم در می‌یابیم که چه فرصت‌ها را از دست داده‌ایم و باید چگونه از فرصت‌‌سوزی‌های دوباره جلوگیری کرد.

در واقع ورود به عرصه تجارت جهانی، بازی است که کشورهای بازیگر این عرصه باید زمینه لازم برای بازی برد- برد را با  دور‌اندیشی و تکیه بر منابع داخلی و خارجی فراهم کنند.

کد خبر 47428

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست داخلی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز