سه‌شنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۸ - ۰۰:۳۹
۰ نفر

فریبا خانی: اسمش «جین‌هو» بود و از کره‌ی جنوبی آمده بود. ما دلمان می‌خواست به او بگوییم سامسونگ یا ال.جی! پدرم می‌گفت: «زشت است!» خُب چه‌کار کنیم، با دیدن او یاد این دو برند می‌افتادیم.

جین‌هو دلش می‌خواست تهران  را ببیند!

جینهو، مهمان پدرم بود و قرار بود با شرکتی که پدرم در آن کار میکند؛ قرارداد ببندد. جینهو، دلش میخواست  تهران زیبا را  ببیند و ما هم سفرای فرهنگیای شدیم که تهران زیبا را به جین هو نشان بدهیم. کلی فکر کردیم که آقای جینهو را کجاها  ببریم که خیلی خوشش بیاید و بعد در سئول برای دوستان و رفقایش  تعریف کند. بازار تجریش، کاخ سعدآباد، مدرسهی دارالفنون، موزهی فرش، کاخ گلستان، موزهی آبگینه، بازارتهران، برج طغرل، باغ ملی، کاخ نیاوران،  موزهی ملی... خدایا، از کجا باید شروع میکردیم؟ بالأخره از کاخ گلستان شروع کردیم. کاشیها، آینهکاریها و معماری دورهی قاجار خیلی برایش جالب بود.نمیدانم پیشنهاد من بود یا  مادرم که حتماً ناهار  آبگوشت بخوریم. حتی به او اجازه دادیم که با آبگوشت «کیمچی» هم بخورد. کیمچی یک نوع ترشی تند کرهای است که  آنها صبح، ظهر و شب میل میکنند. در ضمن آنها از خوردن سیر هم سیر نمیشوند.  جینهو حتماً با خودش یک شیشه کیمچی آورده بود؛ ما که نمیدانستیم در کولهاش چه دارد؟

در خیابانهای تهران راه میرفتیم. جینهو خیل کنجکاو بود و هی از ما سؤال میکرد با لهجهی با مزهای انگلیسی حرف میزد و میگفت: وان کوئسشن (one question) یا همان یک سؤال خودمان. به پدرمان گفتیم میتوانیم به جای جینهو، به او بگوییم وان کوئسشن! پدرم باز اخم کرد.

جینهو چیزهایی میپرسید که تا به حال کسی نپرسیده بود. مثلاً میگفت: «چرا در ایران همهی نیسانهای باری آبی هستند؟» راستش ما که هر روز در خیابان یک عالم نیسان آبی میدیدیم اصلاً به این موضوع فکر نکردهبودیم. یا میپرسید: «این موجود عجیب چیست؟» منظورش از موجود عجیب، خربزه بود. برایش خربزه خریدیم و قاچ کردیم که خیلی خوشش آمد.

  از ما خواهش کرد که چند خربزه برایش بخریم تا آنها را در چمدانش جاسازی کند و ببرد. برایش توضیح دادیم که اگر این خربزهها در چمدان بشکنند،  چمدان و بار و فرودگاه را به هم میریزند.

جای  دیگری که جینهو را بردیم؛ دریاچهی شهدای خلیج فارس بود. برایش جالب بود. بعد  به شمال تهران و پارک جمشیدیه رفتیم. از کوههای البرز و ازمجسمههای پارک جمشیدیه هم خیلی خوشش آمد. بازار تجریش و کاخ سعدآباد را هم به فهرست جاهای دیدنی اضافه کردیم. موزهی فرش و باغ ملی هم. جینهو خیلی خوشحال و خشنود به نظر میرسید. اما هر از گاهی باز از ما سؤال میکرد:?one question چرا شما با داشتن مکانهای زیبا و نیسانهای آبی، کوههای خوشگل و بازارهای قدیمی، کم توریست دارید؟  جینهو سؤال درستی طرح میکرد؟ ما ساکت شدیم و به فکر فرورفتیم... راستی چرا؟!

کد خبر 458388

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha