محمود دادگری: کودک شما، از نظر بهره هوشی در حد متوسط یا بالاتر قرار دارد، اما موفقیت تحصیلی او که به وسیله آزمون استاندارد هم اندازه‌گیری شده، نشان‌دهنده آن است که امتیازات کسب شده، کمتر از حد انتظار براساس سن تقویمی‌اش و آموزش متناسب با سن کودک است.

 این درست همان موقعیتی است که مدت‌ها محل اختلاف متخصصان و مسئولان مدرسه بوده است؛ اختلالی که از آن با عنوان «اختلال یادگیری» نام برده می‌شود.

اختلالات یادگیری که ممکن است تا حدودی جنبه ارثی داشته باشد، زمانی در کودکی مطرح می شود که مشکلاتی در پیشرفت تحصیلی یا فعالیت‌های روزمره‌ای که مستلزم مهارت‌های خواندن، نوشتن و حل مسائل ریاضی است، ایجاد شده و ممکن است با روحیه ضعیف، عزت‌نفس پایین و کمبودهایی در مهارت‌های اجتماعی همراه باشد. میزان ترک تحصیل کودکان یا نوجوانانی که اختلال یادگیری دارند در حدود 40 درصد، برآورد شده است.

 از سوی دیگر و از آنجایی که اختلال‌های یادگیری ممکن است تا بزرگسالی ادامه یابند، بزرگسالانی که این اختلال را دارند نیز ممکن است در زمینه‌های استخدامی یا سازگاری اجتماعی، با مشکلات جدی روبه‌رو شده و مواردی نظیر بیش‌فعالی، لجبازی و نافرمانی، اختلال سلوک و افسردگی را بروز دهند.

 آیا کروموزم‌ها مقصرند؟

 درست است که زمینه ارثی، آسیب‌های زمان تولد و انواع گوناگون بیماری‌های عصب‌شناختی و طبی ممکن است با گسترش اختلال‌های یادگیری مرتبط باشند، اما وجود چنین شرایطی نمی‌تواند دلیلی برای اختلال یادگیری نهایی باشد و بسیاری از افراد دچار اختلال‌های یادگیری هم، چنین سابقه‌ای ندارند.

اما نکته دیگری که حائز اهمیت است، این است که در هر حال، اختلال‌های یادگیری گاهی همراه با انواعی از بیماری‌های جسمانی نظیر مسمومیت با سرب، نشانگان جنین الکلی یا نشگانگانX شکسته دیده می‌شوند.

 البته اختلال‌های یادگیری، مواردی هستندکه باید آنها را از تغییرات نابهنجار در پیشرفت تحصیلی و نیز مشکلات تحصیلی مربوط به فراهم نبودن امکانات، تدریس ضعیف یا عوامل فرهنگی، متمایز کرد؛ چرا که تحصیلات ناکافی نیز می‌تواند عملکرد ضعیف در آزمون‌های پیشرفت را به وجود آورد.

 از سوی دیگر بینایی و شنوایی ناقص نیز ممکن است بر میزان یادگیری افراد تاثیرگذار باشند.بنابراین، این 2 عامل نیز باید به وسیله آزمون‌های بینایی‌سنجی و شنوایی‌سنجی مورد بررسی قرار گیرند.البته تشخیص اختلال یادگیری در شرایطی که چنین نقیصه‌های حسی وجود دارند، تنها زمانی مطرح می‌شود که مشکلات یادگیری بیش از حد معمول باشد.

در مواردی هم اختلال‌های یادگیری با اختلال عمومی در کارکرد ذهنی هماهنگی دارند و در برخی موارد مثل اختلال در ریاضیات و اختلال در بیان نوشتاری، اختلال دیگری مثل اختلال در خواندن نیز وجود دارد. در زیر به مواردی از این اختلالات و ویژگی‌های تشخیصی آنها اشاره می‌کنیم.

یک اختلال پسرانه

مهمترین مشخصه اختلال در خواندن، افت در پیشرفت خواندن است به این معنی که دقت، سرعت و درک در خواندن دچار کاهش می‌شود. در افراد مبتلا به این اختلال، سن تقویتی، هوش اندازه‌گیری شده و تحصیلات متناسب با سن فرد، بسیار پایین‌تر از میزان مورد انتظار است.

اشکال در خواندن به شکل چشمگیری در پیشرفت تحصیلی یا فعالیت‌هایی از زندگی روزمره که نیاز به مهارت‌های خواندن دارند، اختلال ایجاد می‌کند و اگر یک نقیصه حسی هم وجود داشته باشد، مشکلات در خواندن، بیشتر از حدی است که معمولاً در این اختلال دیده می‌شود. اختلال در خواندن را شاید بتوان اختلالی پسرانه به شمار آورد؛ چرا که حدود 60تا80 درصد افرادی که تشخیص اختلال در خواندن در مورد آنها داده شده، مذکر هستند.

 دو دو تا پنج تا

اختلال دیگری که می‌توان در رابطه با آن صحبت کرد، اختلال در فهم ریاضیات است که مهمترین مشخصه آن، پایین بودن توانایی شخص در ریاضیات با توجه به سن تقویمی، هوش اندازه‌گیری شده و تحصیلات متناسب با سن است.

 در این اختلال برخی از مهارت‌های مختلف از جمله مهارت‌های زبانی (مثل درک یا نامگذاری اصطلاحات ریاضی، عملیات مفاهیم رمزگشایی یا حل مسئله‌های نوشته شده با نمادهای ریاضی)، مهارت‌های ادراکی (مثل بازشناسی یا خواندن نمادهای عددی)، مهارت‌های توجه (مثل رونویسی درست از اعداد) و... دچار اختلال می‌شوند و اگر چه نشانه‌های دشواری در ریاضیات مانند اشتباه در مفاهیم عددی یا ناتوانی در شمارش دقیق ممکن است در کودکستان یا کلاس اول دبستان ظاهر شود، ولی اختلال در ریاضیات به ندرت تا قبل از پایان کلاس اول دبستان قابل تشخیص است و حتی‌ امکان دارد تا کلاس پنجم یا بالاتر هم آشکار نشود.

 کابوسی به نام دیکته

اختلال دیگری که وجود دارد و از آن با نام اختلال در بیان نوشتاری نام می‌برند، زمانی اتفاق می‌افتد که مهارت‌های نوشتاری فردی با در نظر گرفتن سن تقویمی و هوش اندازه‌گیری شده و تحصیلات متناسب با سن فرد به میزان قابل ملاحظه‌ای پایین‌تر از حد انتظار باشد.

 این اختلال معمولاً در مجموعه‌ای از مشکلات در توانایی فرد برای انشای متن‌های نوشتاری دیده می‌شود که به صورت اشتباه‌های دستوری و نقطه‌گذاری در جمله‌ها، جمله‌بندی ضعیف و اشتباه‌های متعدد املایی و دست‌خط بسیار بد مشخص می‌شود و معمولاً در کلاس دوم دبستان ظاهر ‌شده و به ندرت امکان دارد در کودکان بزرگتر دیده شود. به طور کلی، اطلاع زیادی در مورد پیش‌آگهی درازمدت آن در دست نیست.

کد خبر 38075

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز