زود میایستی مثل هرروز
توی صف، دست بر شانهی دوست
با دو چشمی که لبریز شادی است
میزنی دست و میخوانی آواز
توی دفترچهی مهربانی
مینویسی: چه آبیست پرواز
زنگ آخر: به امید دیدار
بوسهای میفرستم برایت
خوب دقت کن افتاده انگار
عکس یک سیب بر گونههایت
The online version of the Iranian daily Hamshahri
ISSN 1735-6393شعر > سعیده اصلاحی: زنگ اول: صف صبحگاهی در حیاطی که غرق هیاهوست
زود میایستی مثل هرروز
توی صف، دست بر شانهی دوست
با دو چشمی که لبریز شادی است
میزنی دست و میخوانی آواز
توی دفترچهی مهربانی
مینویسی: چه آبیست پرواز
زنگ آخر: به امید دیدار
بوسهای میفرستم برایت
خوب دقت کن افتاده انگار
عکس یک سیب بر گونههایت
نظر شما