شنبه ۵ تیر ۱۳۹۵ - ۰۵:۵۷
۰ نفر

همشهری دو - فریبا نباتی: تدریس خوب معلم دوران دبیرستان، علاقه به شناخت زمین را در دل او جوانه زد؛ علاقه‌ای که چراغ راهش در سال‌های بعد از آن شد؛ سال‌هایی که در آن هم، عضو هیأت علمی دانشگاه است، هم کاشف معدن و هم کارآفرین برتر در حوزه زمین‌شناسی.

کشف پول، زیر سنگ!

دكتر حسن عليزاده متولد سال 53‌ است. او توانسته علاوه بر كسب درجات علمي در حوزه زمين‌شناسي، 2 معدن را از دل زمين كشف كند و در سومين جشنواره هفته پژوهش دانشگاه پيام‌نور به‌عنوان كارآفرين برتر در حوزه خودش انتخاب شود. با ما به معدن حرف‌ها و ايده‌هاي اين زمين‌شناس بياييد.

  • مدرسه؛ آغاز راه

به رشته زمين‌شناسي خيلي علاقه داشتم. معلمي داشتيم كه خيلي خوب تدريس مي‌كرد. اين موضوع باعث شد درس را بيشتر دوست داشته باشم و خوب هم بخوانم. همين رشته را در دانشگاه صنعتي شاهرود هم ادامه دادم. سعي مي‌كردم درس‌هايم را طوري بخوانم كه با عمل ارتباط داشته و كاربردي باشد. سال 72 بود. ترم دوم تمام شد و تابستان از راه رسيد. به توصيه يكي از اساتيد، كارآموزي در اداره كل معادن و فلزات وقت را شروع كردم. هنوز درس‌هاي اصلي و تخصصي را پاس نكرده بودم اما به‌واسطه همين كارآموزي در كارهاي عملياتي شركت و تلاش ‌كردم 3ماه تابستان تا مي‌توانم كار ياد بگيرم. ترم سوم و چهارم كه دوباره به دانشگاه برگشتم مي‌دانستم چه چيزي لازم است فرا‌بگيرم، در چه بخش‌هايي ضعف دارم، چه بخش‌هايي را بايد تقويت كنم و محيط كار به چه چيزهايي نياز دارد. تابستان‌هاي بعد هم به همين منوال گذشت. آنقدر اين دوران كارآموزي برايم خوب بود كه هنوز ليسانس نگرفته پروژه قبول مي‌كردم و برايم منبع درآمد كوچكي شده بود.

  • اولين معدن؛ نخستين كارآفريني

قبل از اينكه وارد محيط كار شوم دوستان و آشنايان مي‌گفتند «مي‌خواهي كدام اداره مشغول شوي؟» همه دنبال يك شغل دولتي براي كار كردن بودند اما من به‌عنوان يك زمين‌شناس اعتقاد داشتم كه ما زمين‌شناس‌ها يك چكش و يك نقشه داريم و بايد برويم و خودمان براي خودمان اشتغال‌زايي كنيم. در واقع مي‌خواستم براي خودم كار كنم. براي همين براي يك محدوده معدني در گيلان كه بررسي‌هايم نشان مي‌داد شرايط اقتصادي مناسبي دارد، پروانه اكتشاف گرفتم و چيزي بيش از 80 درصد كارهاي اكتشافي معدن را خودم انجام دادم تا به مرحله كشف قطعي رسيد. اين نخستين معدني بود كه من آن را پيدا كرده بودم و سرمايه آنچناني هم نداشتم. براي همين به اداره كل صنايع و معادن فراخوان دادم و گفتم من آمادگي دارم توان علمي خودم را در كنار پول شخص ديگري سرمايه‌گذاري كنم. هر كسي دوست دارد بيايد سرمايه‌گذاري كند و با هم مشاركتي كار كنيم. يك شركت پيشقدم شد و با هم كارخانه‌ توليد ميكا را در كنار معدن احداث كرديم. اين كارخانه باعث شد 37نفر مستقيم مشغول به‌كار شوند. اين براي من خيلي لذت‌بخش بود. حالا، هم خودم كار داشتم و هم 37نفر ديگر.

  • كار، با خودش كار آورد!

كارخانه، فعاليت خودش را شروع كرد و من هم در كنارش به فعاليت‌هاي اكتشافي خودم ادامه مي‌دادم. همانجا بخش خدمات مهندسي را راه‌اندازي كردم. معادن مختلف را كشف و راه‌اندازي مي‌كرديم. بعضي از آنها را سرمايه‌گذاري مي‌كرديم و آنهايي كه نياز نبود و احساس مي‌كرديم در حيطه كاري ما نيست در همان مرحله صدور پروانه گواهي كشف، واگذار مي‌كرديم. در همان ايام سازمان حفاظت محيط‌زيست بخشنامه‌اي صادر كرد مبني بر اينكه آز‌بست به‌دليل سرطان‌زا‌بودن از لنت ترمزها حذف شود و براي خروج آن از خط‌توليد، 5سال فرصت درنظر گرفت. از اين فرصت استفاده كرديم و چون نقش آزبست را در لنت ترمز پيدا كرده بوديم، همان نقش را براي ميكا پيشنهاد داديم و گفتيم ميكا مي‌تواند همين كار را انجام بدهد، با اين كار ميكا جاي آزبست را در لنت ترمز گرفت. تحقيقات زيادي روي آن انجام داديم و توانستيم آن را ثبت اختراع كنيم و اين كار 20سال در انحصار خودمان بود و به مرور زمان كارخانه‌اش را هم احداث كرديم. محصول ميكا را براي خودمان استفاده مي‌كرديم و لنت را هم به صنعت خودروسازي مي‌فروختيم. از آن به بعد، در كنار اكتشاف معدن، زمين‌شناسي را تا كارشناسي‌ارشد و دكتري ادامه دادم. بعد از آن تصميم گرفتم مقداري كارهايم را توسعه دهم براي همين به‌عنوان مشاور و ناظر روي طرح‌هاي بزرگ در سطح كشور، كار را شروع كردم. سال 82 و همزمان با فعاليت كارخانه در گيلان به تهران آمدم. شركتي را در زمينه اكتشافات مواد معدني راه‌اندازي و پروژه‌هاي بزرگ ملي را قبول كردم. پروژه اكتشاف سنگ‌‌آهن‌ گل‌گهر، معادن مس ايران، طلاي كوه دُن و اكثر معادن بزرگي كه وجود دارد را انجام مي‌داديم.

  • توصيه ها

رمز موفقيت: درس و كار كنار هم
چند سال قبل از اينكه معدن اول را در گيلان پيدا و براي خودم اشتغال‌زايي كنم در يك معدن ديگر به‌عنوان مسئول فني مشغول بودم و ماهانه 40هزار تومان حقوق مي‌گرفتم. خيلي‌ها به من مي‌گفتند حقوقي كه مي‌گيري اصلا ارزش اين كار را دارد؟ ارزش دارد اين همه راه بروي و سختي را تحمل كني؟ اما من مي‌گفتم من 400هزار تومان حقوق دارم، چون عملا 360هزارتومان هزينه آموزش و كارآموزي من در اين معدن مي‌شود و 40هزار تومان هم دريافت مي‌كنم؛ يعني با اين تفكر كار را ياد گرفتم اما الان دانشجويان دنبال درآمد هنگفت هستند.

همه نمي‌توانند كارآفرين باشند
راهي كه خودم در دوران دانشجويي در آن قدم گذاشتم همان راهي است كه اين روزها به دانشجويانم پيشنهاد مي‌دهم بروند. معتقدم تنها راهي كه وجود دارد يك دانشجو روي پاي خودش بايستد و كار كند اين است كه در كنار تحصيل، با محيط‌هاي كار آشنا شود اما بايد اين واقعيت را بپذيريم كه هر فردي نمي‌تواند كارآفرين باشد. خيلي از افراد در مواجهه با كار نمي‌دانند چه بايد بكنند. به بعضي از افراد سرمايه ميليوني مي‌دهيد خيلي راحت صرف امور روزانه مي‌كنند و بعد گرفتار مشكلات مالي مي‌شوند. به‌نظر من، كارآفريني يك تفكر است؛ اينكه فرد بتواند در بخشي، ارزش‌افزوده‌ ايجاد كند. كارآفرين بايد بتواند يك تومان پول را به 2تومان تبديل كند. اين تفكر در همه افراد نيست. اعتقاد ندارم مثلا 30نفري كه در يك كلاس و يك رشته درس مي‌خوانند همه بتوانند كارآفرين شوند. تعدادي مي‌توانند كارشناس خوبي شوند، برخي مي‌توانند كارمند خوبي باشند، عده‌اي مي‌توانند مدير خوبي باشند و بين اينها بخشي هم مي‌توانند كارآفرين باشند، يعني خودشان ليدر شوند و براي خودشان و عده‌اي ديگر كار ايجاد كنند. به‌نظرم حدود 10درصد از دانشجويان ما مي‌توانند اين شرايط را داشته باشند ولي شرط اصلي اين است كه با محيط كسب و كار آشنا شوند و چگونگي آن را آموزش ببينند. توصيه من به دانشجويانم هم اين است كه آنهايي كه اين خصوصيات را دارند به هيچ عنوان وقتشان را تلف نكنند و به محيط‌هاي كسب و كار، مراجعه و كارآموزي كنند. البته اگر اين يادگيري در دوران مدرسه و از كودكي باشد خيلي مؤثر است. اين باعث مي‌شود يك فرد از كودكي خلاق باشد و شيوه ايجاد كار و كسب را بياموزد.

  • كارآفرين برتر شدم

هر سال و در هفته پژوهش مراسمي در دانشگاه پيام‌نور برگزار مي‌كنيم. سال 94 و در سومين جشنواره هفته پژوهش به‌دليل فعاليت‌هايي كه درحوزه معدن و زمين‌شناسي داشتم و توانسته بودم ايجاد اشتغال كنم به‌عنوان كارآفرين برتر انتخاب شدم.

  • ميكا چيست؟ چه كاربردي دارد؟

ميكا يك ماده معدني سيليكات است كه ساختار سيليسي دارد. مثالي بزنم كه قابل فهم باشد. طَلقِ‌نسوز كه جلوي چراغ‌هاي خوراك‌پزي قديمي و يا سماور قرار مي‌دهند، ميكا است. يكي از اصلي‌ترين موارد مصرف اين محصول در صنعت نفت است. گل‌حفاري در حفاري چاه‌هاي نفت كاربرد دارد. ساخت اين گِل هزينه بالايي دارد اما اين گل حفاري داخل شكاف‌هاي زمين هدر مي‌رود. وقتي داخل چاه، ميكا تزريق مي‌كنند، ورقه‌هاي ميكا داخل درزها را مي‌گيرند و اجازه خروج گل حفاري را نمي‌دهند.

کد خبر 338115

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha