سه‌شنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۰۴:۱۷
۰ نفر

همشهری آنلاین: خانم دندانپزشک، درست مانند اقدام‌های خونسردانه‌اش در جریان این اسیدپاشی، با خونسردی تمام در مقابل بازپرس پرونده این اعترافات را به زبان آورد

حوادث

« فكر مي‌كردم اسيدپاشي مجازت سنگيني ندارد(!) به همين خاطر مشكلاتي كه با خاله 63 ساله‌ام داشتم را با اسيد حل كردم!» بيراه نيست كه رسانه‌ها لقب خونسردترين مجرم اسيدپاش را به اين زن 42 ساله ايراني مقيم كانادا داده‌اند.

بعد از ظهر پنجم ارديبهشت ماه سال جاري، ماجراي اين اسيدپاشي فاميلي به كلانتري 145 ونك گزارش داده شد و مجرم اسيدپاش در حالي كه قصد فرار داشت در خيابان برزيل شرقي دستگير شد.

اين زن در همان بازجويي‌هاي اول به اسيدپاشي اعتراف كرد و درباره‌ي انگيزه‌اش گفت: «از قبل با خاله‌ام اختلاف داشتم. من مقيم كانادا هستم اما به خاطر اينكه خاله‌ام در طبقه‌ي دوم خانه پدرم زندگي مي‌كند؛ دوري من از ايران هم نتوانست آتش اين اختلافات را سرد كند.

الان چند روزي مي‌شود كه به ايران آمده‌ام. يك روز قبل از اين حادثه، پدر و مادرم به سفر رفتند. در اين مدت كمي كه در ايران هستم، چند بار با خاله‌ام بحث كرديم و اين جر و بحث‌ها زخم كينه‌ي قديمي‌ام را باز كرد.

در پي آن بودم كه از اين زن 63 ساله انتقام جانانه‌اي بگيرم. در اين مورد خيلي تحقيق كردم و در نهايت تصور كردم كه اسيدپاشي مجازات چندان سنگيني ندارد! به همين خاطر صبح روز حادثه مقداري اسيد خريدم.

وقتي آمدم به خانه اسيد را با احتياط ريختم در ظرف ماست. رفتم طبقه‌ي بالا و زنگ خانه‌ي خاله‌ام را زدم. خاله‌ام بي خبر از همه جا آمد و در را باز كرد.

وقتي با او رو در رو شدم. با احتياط چند قدم به عقب رفتم تا اسيد روي خودم نپاشد. بعد ظرف اسيد را پاشيدم به روي صورت و پاهايش.

كار كه تمام شد ظرف را گذاشتم زمين و آمدم پايين. وقتي داشتم چمدانم را مي‌بستم صداي ضجه‌هاي خاله‌ام را مي‌شنيدم. همانجا افتاده بود و فرياد مي‌زد. مانتو‌ام را پوشيدم و چرخي در اتاق‌هاي خانه زدم تا چيزي را جا نگذارم.

مطمئن كه شدم از خانه بيرون آمدم. من بليت پرواز كانادا در كيفم بود و مي‌خواستم هر چه زودتر از ايران بروم اما نفهميدم كه چطور بعد از اين حادثه خاله‌ام توانسته بود پليس را خبر كند و ماموران هم به سرعت به مقابل خانه ما آمدند.

اين زن ادامه داد: وقتي مي‌خواستم از خانه خارج شوم دو مامور پليس با موتور دم در بودند. آنها نمي‌دانستند كه اسيدپاشي كار من بوده.

به راحتي از كنار آنها رد شدم. سوار ماشينم شدم تا با آن به فرودگاه بروم. اما موتور پليس جلوي ماشين بود. پياده شدم تا تاكسي بگيرم كه ماموران پليس از پله‌ها پايين آمدند و دستگيرم كردند.»

خانم دندانپزشك، درست مانند اقدام‌هاي خونسردانه‌اش در جريان اين اسيدپاشي، با خونسردي تمام در مقابل بازپرس پرونده اين اعترافات را به زبان آورد. او گفت اسيدپاشي كار خودش بوده. اما چرا با خاله‌اش اختلاف داشته! موضوعي است كه به خودش ارتباط دارد. « اصل ماجرا اسيدپاشي است كه من اين جرم را گردن مي‌گيرم.»

قرباني 63 ساله اين پرونده در بيمارستان مطهري بستري است.

در بازرسي پليس، بليت هواپيما و رواديد كشور كانادا مجرم اسيدپاش نيز به دست آمد. مجرم قصد فرار داشت كه ناكام شد. تحقيقات در رابطه با اين پرونده همچنان ادامه دارد.

منبع:همشهري سرنخ

کد خبر 333899

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha