جلال خالقی: نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی را با نامه امام خمینی (ره) به گورباچف رهبر شوروی سابق مقایسه می کنند اما تجربه انقلاب ایران نشان داده تکیه بر پتانسیل جوانان برای آفریدن تحولات بزرگ همیشه کارساز بوده است.

سید مرتضی نبوی

رهبر انقلاب با آگاهي كامل از اين موضوع مخاطب نامه خود را نه دولتمردان غربي كه جوانان قرار دادند. با سيد مرتضي نبوي، عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام و مبارز دوران انقلاب درباره نقش جوانان در تحولات انقلاب ايران گفت وگو كرده ايم:

  • به‌عنوان سؤال اول بفرماييد نقش جوانان در شكل‌گيري نهضت انقلاب اسلامي را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

واقعيت تاريخ نشان مي‌دهد كه موتور محركه انقلاب، جوانان بودند. نهضت 15 خرداد 42 و سخنراني تاريخي آيت‌الله خميني، در جوان‌هاي آن‌روز يك تحول اساسي ايجاد كرده بود و اين در حالي بود كه روشنفكران مخالف شاه، بي‌برنامه و به بن‌بست رسيده‌بودند. امام اين فكر را در جوان‌ها ايجاد كردند كه ديگر با بيانيه اعتراضي دادن، نمي‌توان حكومت شاه را اصلاح كرد.

تنها افرادي كه به نوعي در فضاي روشنفكري بودند و با حركت امام همراهي داشتند، مرحوم جلال آل احمد و دكتر شريعتي بودند. اين به بن‌بست رسيدن روشنفكران در مواجهه با رژيم پهلوي، در سال‌هاي54و55 نمود بيشتري يافت و به‌گونه‌اي شد كه رژيم خيالش از گروه‌هاي مسلح راحت بود. جامعه ايران در چنين فضايي بود كه امام سال56 تشخيص داد دوباره مي‌تواند فعاليت‌هاي خود را از سر بگيرد و لذا بيانيه‌هاي خود را دوباره شروع كرد كه همين امر سبب اخراج ايشان از عراق به كويت و سپس به فرانسه شد. سال56 هيچ‌كس چنين تحليلي نداشت كه مي‌توان انقلاب را به پيروزي رساند چرا كه مبارزات مسلحانه به بن‌بست رسيده بود اما امام خميني با تكيه بر جوانان و كار فرهنگي‌اي كه در تمامي اين سال‌ها شده بود، دوباره شعله انقلاب را جان تازه‌اي بخشيد؛ به‌گونه‌اي كه واقعه 19دي قم و سلسله چهلم‌هاي پس از آن، رقم خورد.

خاطرات ايام انقلاب براي ما دوباره زنده نمي‌شود بلكه هميشه زنده است و با آنها زندگي مي‌كنيم، انگار همين چند مدت قبل بود كه انقلاب به سرعت و طي 10روز بهمن به پيروزي رسيد و ما با وضعيتي بين خواب و بيداري نظاره‌گر بوديم كه چگونه آن رجل الهي اين ابداع خويش را مديريت مي‌كرد. نسل جوان و به‌ويژه طيف‌هاي مذهبي به اين نتيجه رسيده بودند كه ديگر نمي‌توان با اين رژيم ظلم كنار آمد زيرا معرفت قرآني اجازه نمي‌داد كسي در مقابل طاغوت متواضع باشد، بلكه در مقابل طاغوت بايد مبارزه مي‌كرد و به او كفر مي‌ورزيد، در شرايطي كه مي‌دانستند مخالفان شاه زنداني و شكنجه مي‌شوند، براي پذيرش آن آماده بودند.

  • فضاي بين‌المللي چه كمكي به پيروزي نهضت انقلاب كرد؟

آمريكايي‌ها، نگران شوروي به‌عنوان بزرگ‌ترين همسايه شمالي ايران بودند و به اين تحليل غلط رسيده بودند كه خشونت بي‌رويه شاه، تمايل مردم ايران به برپايي يك حكومت كمونيستي را در پي خواهد داشت، لذا شاه را مجبور به تغيير فضا كردند كه تغيير چندباره نخست‌وزيرها را در همين راستا بايد ديد. درگيري ميان جمهوريخواهان و دمكرات‌هاي آمريكايي تاحدودي به كمك نهضت ما آمد. كارتر كه نامزد مورد حمايت دمكرات‌ها بود، جمهوريخواهان را به سبب حمايت از حكومت‌هاي ديكتاتوري ازجمله محمدرضاشاه پهلوي در ايران شماتت مي‌كرد و پس از به قدرت رسيدن هم شعار‌هاي حقوق بشري مي‌داد.

در مقابل همه نگراني‌‌هايي كه غرب از نفوذ تفكرات كمونيستي در ايران داشت، هيچ‌گاه فكر نمي‌كردند كه يك انقلاب اسلامي در ايران رخ دهد. نظريه‌پردازان غربي انقلاب را پديده‌اي نوين مي‌دانستند كه با عنصري قديمي - به زعم آنها - به نام «دين» قابل تجميع نبود، لذا پس از وقوع انقلاب اسلامي همه نظريه‌پردازان حوزه انقلاب‌ها ضمن بررسي اسلام به تجديدنظر در ديدگاه‌هاي خويش پرداختند لذا مي‌توان گفت كه واژه‌هايي همچون انقلاب نرم ريشه در انقلاب اسلامي ما دارند. اينجاست كه بايد نقش جوانان و اعتمادي كه رهبركبير انقلاب به آنها كرد را پررنگ ديد.

  • اخيرا شبهه‌اي مطرح شده كه جوان‌هايي كه انقلاب كردند، تربيت شده‌هاي سيستم قبل از انقلاب بودند ولي جوان‌هايي كه پس از انقلاب و در فضاي فكري جمهوري اسلامي رشد كرده‌اند، چنين و چنان هستند. پاسخ شما به اين صحبت چيست؟

اولا با وجود همه تبليغات منفي، ميزان ولنگاري در ساير نقاط دنيا قابل مقايسه با ايران نيست. از سوي ديگر ابعاد و كيفيت تهاجم فرهنگي كه امروز دشمن به كشور ما دارد، با آلودگي‌هاي فرهنگي قبل از انقلاب قابل مقايسه نيست. ميزان سلامت ظاهري اجتماعي ما نيز با قبل از انقلاب قابل مقايسه نيست و بسيار وضع بالاتري دارد.

از دل نسل فعلي جوان‌هاي تربيت شده در فضاي انقلاب، چهره‌هاي متدين و فرهيخته‌اي تربيت‌شده كه چند روز پيش شاهد دستاوردهاي بخشي از آنان در نمايشگاه فناوري نانو بوديم. دوراني كه من در دانشكده فني تهران رشته برق مي‌خواندم نهايت افق پيش روي استاد- دانشجو اين بود كه كتاب‌هاي منتشره از سوي غربي‌ها را بخوانيم و در حوزه‌هاي علمي دنباله‌روي دستاوردهاي آنان باشيم، اين انقلاب اين باور را به ما داد كه اكنون جوان دانشجوي ايراني تقريبا مرز علمي غيرقابل دسترسي در ذهنش وجود ندارد. پيرامون مقابله با جنگ فرهنگي غرب بايد گفت از نظر كيفي ما دست بالاتر را داريم، زيرا در اين نزاع كه ماهيت فرهنگي دارد، آنان مي‌توانند غريزه جنسي جوانان را مستمسك قرار دهند و در جايي كه صحبت از منطق گفتماني باشد، گفتمان ما دست بالاتر را دارد.

پيروزي انقلاب اسلامي نبرد تفكر مقاومت اسلامي و تفكر مدرنيته را يك گام به جلو برد حتي اگر داخل فضاي انقلاب اسلامي نيز شاهد نمادها و مواجهه اين دو تفكر با يكديگر باشيم. اگر زماني نيچه مي‌گفت خدا مرده است ولي به‌دنبال انقلاب ما متفكران غربي بيان كردند كه خدا به عرصه زندگي اجتماعي و سياسي جوامع بازگشته است. يكي از محققان غربي تحقيقي با هدف اثبات گسترش تفكر جدايي دين از سياست در فضاي كشورهاي مختلف دنيا داشت ولي تحقيقات نتيجه عكس داشت.

کد خبر 286585

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha