یکشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۳ - ۰۷:۱۰
۰ نفر

معصومه اصغری: انقلاب برای هر گوشه‌ای از شهر خاطره‌ها و اتفاق‌هایی را رقم زد. حالا بعد از گذشت ۳۶ سال از آن روز‌ها، دهه فجر که از راه می‌رسد تمام خاطرات مردم از وقایع انقلاب هم زنده می‌شود.

امام خمینی-انقلاب اسلامی

در جايي از شهر از روزهاي استقبال از ورود امام در فرودگاه مي‌گويند و جاي ديگر از مبارزه‌هاي شبانه‌روزي. داغ خيلي از اهالي محله‌هاي شهر به ياد شهدايي كه پيش چشمشان پرپر شدند تازه مي‌شود. ميدان شهدا، خيابان انقلاب، ميدان آزادي‌ و... دوباره به‌عنوان پاتوق‌هاي مبارزه و درگيري با رژيم و اتفاق‌هاي ديگر در ذهن‌ها جان مي‌گيرند. يكي از پرخاطره‌ترين نقاط شهر در دوره قبل و بعد از پيروزي انقلاب خيابان ايران است؛ آن هم به واسطه وجود ۲ مدرسه مهم رفاه و علوي و البته سكونت افراد معتقد به انقلاب و مبارز در آنجا. شنيدن دوباره قصه‌هاي مدرسه رفاه و علوي در نخستين روز دهه‌فجر خالي از لطف نيست. براي يادآوري آن روزها سراغ دكتر ناصر باهنر‌، فرزند شهيد دكتر محمدجواد باهنر، يكي از مؤسسان مدرسه رفاه رفتيم. او اكنون مديرعامل بنياد فرهنگي رفاه است.

  • اين روز‌ها در رفاه

زنگ مدرسه به صدا در مي‌آيد و بچه‌ها وارد كلاس مي‌شوند. ميان همه كلاس‌هاي درس مدارس پايتخت، يكي از كلاس‌ها اين روز‌ها شرايط ويژه‌اي دارد؛ كلاسي در طبقه دوم مدرسه رفاه كه از ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ به‌مدت چند روز ميزبان رهبر انقلاب بود. كلاس ساده‌اي است مثل همه كلاس‌هاي ديگر. بهمن‌ هر سال كه از راه مي‌رسد شرايط در اين كلاس كمي فرق مي‌كند؛ نيمكت‌ها از كلاس بيرون برده مي‌شوند و با كمي تغيير، كلاس به شكل روزهاي ورود امام به اين مدرسه در مي‌آيد. بچه‌ها، به‌خصوص شاگردان اين مدرسه به خوبي با حوادث آن روزگار آشنا هستند و با بازديدي از اين اتاق كوچك كه پنجره‌هايي رو به حياط دارد، آنچه در گفتار از معلم‌ها و پدرها و مادرهايشان شنيده‌اند را در ذهن مرور مي‌كنند. تمام مدرسه آذين‌بندي شده است و در دهه فجر، روزهاي متفاوتي را تجربه مي‌كند. چنين شرايطي را مي‌توان براي مدرسه شماره ۲ علوي هم متصور شد. اين روز‌ها اين دو مدرسه تاريخي شهر كه در خيابان ايران واقع شده‌اند حال و روز متفاوتي را تجربه مي‌كنند. ناصر باهنر مي‌گويد: «حضور حضرت امام در مدارس رفاه و علوي از همه‌‌چيز مهم‌تر بود. شوراي انقلاب در مدرسه رفاه مستقر بود و جلسه‌هاي تصميم‌گيري در آن برگزار مي‌شد». ‌

  • محلي براي جلسات انقلابي

ماجراي تأسيس مدرسه رفاه، سردرازي دارد؛ اين مدرسه به‌دست انقلابيوني چون دكتر باهنر و شهيد رجايي ساخته شد تا دختران افراد مبارز و انقلابي كه در تبعيد به سر مي‌بردند و يا در زندان بودند، بتوانند به راحتي در آن درس بخوانند و تحت حمايت اين مدرسه باشند. ناصر باهنر فرزند دكتر محمدجواد باهنر مي‌گويد: «نام رفاه براي اين مدرسه انتخاب شد براي اينكه مؤسسين نمي‌خواستند با انتخاب نامي انقلابي، توجه رژيم نسبت به اين مدرسه را جلب كنند؛ چراكه اين مدرسه از بدو تاسيس پاتوقي براي تشكيل جلسات انقلابي بود. دكتر رجايي و باهنر از اعضاي هيأت مديره اين مدرسه بودند و از‌‌ همان ابتدا پاي دوستان و همفكران خود را به اين مدرسه باز كردند». گرچه ماهيت كلي مدرسه مورد چندان مشكوكي از نظر ساواك نداشت اما رفت‌وآمد افرادي كه تفكرات انقلابي و مخالف با رژيم داشتند به اين مدرسه باعث شد تا در ماه‌هاي آخر قبل از پيروزي انقلاب اين مدرسه تحت نظر باشد.

  • اولين محل اقامت موقت امام(ره)

شعار‌ها و تظاهرات، همراهي نظامي‌ها به‌خصوص نيروي هوايي ارتش، درگيري‌هاي خياباني در گوشه و كنار شهر و تحصن‌ها و... دست به‌دست هم داد تا بالاخره هواپيماي امام خميني(ره) در روز ۱۲بهمن سال ۱۳۵۷ در فرودگاه مهرآباد بر زمين بنشيند و ايشان را تا پيروزي انقلاب و كمي پس از آن مهمان اهالي خيابان ايران كند. دكتر ناصر باهنر مي‌گويد: «زمان ورود امام به تهران، ۳مكان براي اقامت موقت ايشان پيشنهاد شد كه امام مدرسه رفاه را انتخاب كردند. يكي از دلايل اين انتخاب، انقلابي بودن اين مدرسه و البته ارادتي بود كه مردم خيابان ايران نسبت به امام داشتند. اغلب اين افراد از تأثيرگذاران در انقلاب بودند و براي همه روشن بود كه اقامت امام در اين خيابان و در كنار اهالي متدين و انقلابي آن، تصميمي درست است.» تا آخرين لحظه‌ها خبر اقامت موقت امام در مدرسه رفاه علني نشده بود. با اين حال اهالي خيابان ايران فرصت داشتند تا اين محله را براي ورود امام آماده كنند. گلدان‌ها مسيري سبز پيش پاي امام باز كردند و كوچه آذين‌بندي شد. مردم با شيريني و نقل از مهمان‌هاي خيابان ايران پذيرايي مي‌كردند و به همين شكل، خوشحالي خود را از همسايگي با امام بروز مي‌دادند. ناصر باهنر مي‌گويد: «اهالي اين محله افرادي معتقد و انقلابي بوده و هستند. از آن زمان‌ها محله ايران به نام دارالمومنين شناخته مي‌شد. حتي بسياري از خانواده‌هاي ساكن در اين محله، خود از خانواده‌هاي جريان‌ساز و تأثيرگذار در انقلاب بودند و وابستگي خاصي به جريان انقلاب اسلامي داشتند. طبيعي است كه اهالي اين محله از ورود امام به تهران و انتخاب محله ايران براي اقامت بسيار خوشحال باشند.»

  • روزهاي ديدار در خيابان ايران

«اتاق امام در طبقه دوم قرار داشت. كلاس‌هاي مختلف اين مدرسه محلي بود كه انقلابي‌ها از آن به‌عنوان دفا‌تر كاري استفاده مي‌كردند؛ مثلا براي تنظيم زمان ملاقات‌هاي امام با مردم و يا برنامه‌ريزي براي قدم‌هاي بعدي. شوراي انقلاب نخستين جلسات خود را در اين مدرسه برپا كرد. هر روز دسته دسته از مردم براي ملاقات با امام به مدرسه رفاه مي‌آمدند و امام با آنها ديدار داشت.» اينها را ناصر باهنر مي‌گويد. اهالي خيابان ايران هم سنگ تمام مي‌گذاشتند و مشغول تهيه و تدارك غذا و ميوه و پذيرايي از مهماناني بودند كه از سراسر ايران به ديدن امام مي‌رفتند. يكي از اين گروه‌ها، همافران نيروي هوايي بودند كه در ۱۹ بهمن سال ۱۳۵۷ به ملاقات امام در مدرسه رفاه آمدند. بعد‌ها بختيار اين ملاقات را تكذيب كرد اما اهالي خيابان ايران اين همافر‌ها را به چشم خود ديده بودند و حسين پرتوي هم عكسي از اين ديدار را در روزنامه كيهان به چاپ رسانده بود. قديمي‌هاي خيابان ايران هنوز خاطره آن ديدار و پناه‌دادن به همافر‌ها براي تعويض لباس‌هاي شخصي با لباس‌هاي نظامي را به خوبي به ياد دارند. تعدادي از اين همافر‌ها بعد از پايان ملاقات با امام، از آنجا كه فراموش كرده بودند لباس شخصي خود را به كدام مغازه يا خانه سپرده‌اند، آن را در اين خيابان جا گذاشتند و «ايراني»ها تا مدت‌ها منتظر بازگشت اين همافر‌ها مانده بودند.

  • تشكيل نخستين دادگاه انقلاب

«در هربار ملاقات عمومي امام با مردم جمعيت زيادي روانه مدرسه رفاه مي‌شد. حياط نسبتا كوچك اين مدرسه جوابگوي سيل جمعيت ديداركننده‌ها نبود. براي همين هم امام خميني از مدرسه رفاه به مدرسه علوي در‌‌ همان خيابان ايران نقل مكان كرد.» فرزند شهيد باهنر از روزهايي مي‌گويد كه جلسات شوراي انقلاب هنوز هم در مدرسه رفاه برگزار مي‌شد و همچنان حضور امام و انقلابي‌ها در اين مدرسه ادامه داشت. عده زيادي از افراد معتمد انقلابي در داخل مدرسه مسئوليت انتظامات را حين ملاقات‌ها بر عهده داشتند. اهالي خيابان ايران به همراه جوانان انقلابي كه يك ماهي مي‌شد خانه و زندگي خود را‌‌ رها كرده و به انقلاب پيوسته بودند، شبانه روز در خيابان‌ها كشيك مي‌دادند تا هر مورد مشكوكي را خيلي سريع گزارش كنند. انقلاب كه پيروز شد، افراد ضد‌انقلابي در نخستين دادگاه انقلاب كه در مدرسه علوي برپا شده بود احكام صادره دادگاه را مي‌شنيدند و بسياري از آنها براي مدت كوتاه چند روزه‌اي در كلاس‌هاي مدرسه رفاه و يا علوي موقتا زنداني بودند.

  • در بسته روي توده‌اي‌ها

«مدرسه علوي گرچه از‌‌ همان ابتدا وارد جريان‌هاي سياسي نشده بود، اما در دهه‌هاي 40 و 50 كم كم به جرگه انقلابي‌ها پيوست و محلي شد براي رفت‌وآمد سياسيون. بعد از اقامت امام در اين مدرسه، مدرسه علوي محلي براي اجراي احكام دادگاه انقلاب بود.» دبستان علوي دري كوچك رو به خيابان ايران دارد كه رفت‌وآمد‌ها از اين در ممكن مي‌شد. اهالي خيابان ايران به خوبي به ياد دارند روزهايي را كه اين مدرسه مهمانان ويژه‌اي داشت؛ مهماناني كه گاهي عزيزكرده بودند و از انقلابيون به شمار مي‌رفتند و‌گاهي مورد خشم رهبر انقلاب قرار مي‌گرفتند؛ مثل روز توفاني‌اي كه تعدادي از اعضاي حزب توده براي اينكه امام خميني فعاليت‌هاي آنها را مورد تأييد خود قرار دهد مقابل در كوچك مدرسه علوي تجمع كرده بودند. آن روز اين جمعيت با درهاي بسته مواجه شدند و امام استقبالي از آنها نكرد. باد سردي شروع به وزيدن كرده بود و برگ‌ها و كاغذهاي اطراف خيابان را به پرواز در آورده بود. كمونيست‌هاي حزب توده ساعتي مقابل در مدرسه علوي ايستادند بلكه بتوانند نظر انقلابيون را به‌خود جلب كنند اما بي‌فايده بود.

باهنر با يادآوري خاطره آن روز مي‌گويد: «انگار درهاي مدرسه علوي سال‌ها بود كه بسته مانده و قرار نبود هيچ وقت باز شود.» توده‌اي‌ها سرشكسته از اين ديدار ناموفق، خيابان ايران را ترك كرده بودند.

  • ۲ مدرسه تاريخ‌ساز

تاسيس مدرسه علوي به سال ۱۳۳۵ برمي‌گردد؛ وقتي كه علامه كرباسچيان و چند تن از روحانيون ديگر آن زمان تصميم به داير كردن نخستين مدرسه مدرن مذهبي گرفتند. اين مدرسه در ابتدا از جريان‌هاي سياسي دور بود و تنها در زمينه‌هاي علمي با ديگر مدارس مطرح آن دوران يعني مدارس البرز و نيكان در رقابت بود. چيزي از تاسيس مدرسه علوي نگذشته بود كه اين مدرسه شانه به شانه مدارس مهم تهران‌زد و نامش برسر زبان‌ها افتاد.

دهه اول تاسيس اين مدرسه به دور از فعاليت‌هاي سياسي گذشت. اما به مرور جريان‌هاي سياسي و انقلابي در كشور شدت گرفت. كم‌كم جمعي از دانش‌آموختگان اين مدرسه هم وارد بحث‌هاي مبارزاتي شدند تا جايي كه در دهه‌هاي 40 و 50 نام اين مدرسه هم در جرگه مدارس انقلابي و يكي از مركز‌هاي مبارزه عليه رژيم شنيده مي‌شد.هرچند شهرت مدرسه علوي بيشتر به دليل فعاليت‌هاي مذهبي و موضع‌گيري بنيانگذارانش دربرابر فرقه بهائيت بود و نه مبارزات سياسي و انقلابي عليه رژيم اما پرورش فعالين مذهبي توانست نيروهاي انقلابي را هم به كشور تقديم كند كه گوشه‌اي از فعاليت‌هاي انقلابي را در دست بگيرند.

مدرسه رفاه نسبت به مدرسه علوي از سن و سال كمتري برخوردار است. به‌نظر مي‌رسد اين مدرسه از‌‌ همان بدو تاسيس، هدف انجام فعاليت‌هاي انقلابي را هم دنبال مي‌كرده. يكي از مهم‌ترين اتفاقاتي كه در اين مدرسه رخ داد، علاوه بر اسكان موقت امام خميني در آن، تشكيل دولت موقت بود.

مدرسه رفاه براي تحصيل دختران مبارزان انقلابي درنظر گرفته شده بود و از‌‌ همان ابتدا بنياد علمي آموزشي رفاه، توجه ويژه‌اي به اين كودكان داشت. در هر ۲ مدرسه رفاه و علوي به مرور مقاطع تحصيلي ديگر هم اضافه شد تا جايي كه اين روز‌ها اين دو مدرسه در تمام مقاطع دانش‌آموزان را تربيت مي‌كنند.

مدارس رفاه و علوي اين سال‌ها هم خالي از جريان‌هاي فرهنگي و تأثيرگذار نيستند. اين مدارس، هنوز هم محلي هستند براي برگزاري سخنراني‌هاي شخصيت‌هاي برجسته كشور.

فعاليت‌هاي مشابه انقلابي و داشتن خط‌مشي‌هاي يكسان در اين دو مدرسه، خيلي‌ها را به اين اشتباه دچار كرده است كه اين دو مدرسه هيأت مديره و ساختاري يكسان دارند، درحالي‌كه هر يك به‌صورت مستقل اداره مي‌شوند ارتباطي به ديگري ندارد. تنها ارتباط اين دو مدرسه به‌خصوص در دهه‌هاي 40 و 50، مذهبي بودن آن است. به‌طوري كه قبل از تاسيس مدرسه رفاه وقتي بنيانگذاران اين مدرسه در جلسه‌اي براي دخترانه و يا پسرانه بودن مدرسه تصميم‌گيري مي‌كردند قرار بر اين شد تا مدرسه رفاه، مدرسه‌اي دخترانه باشد. ناصر باهنر، در اين خصوص مي‌گويد: «آن زمان مدرسه علوي به‌عنوان مدرسه‌اي مذهبي و مدرن در اختيار پسران بود و بنابراين مدرسه رفاه مدرسه‌اي دخترانه شد تا خانواده‌هاي مذهبي بتوانند با خيالي آسوده فرزندان خود را به اين مدارس بسپارند.»

کد خبر 285955

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha