جمعه ۱۸ خرداد ۱۳۸۶ - ۱۹:۴۷
۰ نفر

رون پجت: آمده بود وام بگیرد، باز. همه مدارکش را قبلا آماده کرده بود؛

وثیقه، بیمه و نشانی و مشخصات ملک مورد نظر.

ملک کوچکی بود که در ایام بازنشستگی، آسایش او و زنش را فراهم می‌کرد. درست وقتی می خواست نامه نهایی را امضا کند، تلفن بانک زنگ زد.

معاون شعبه گوشی را به او داد.

زنش با صدای لرزانی می‌گفت وام لازم ندارند. عمه جان فوت کرده و در وصیت نامه‌اش خانه بزرگی را به آنها بخشیده‌است.

ترجمه اسدالله امرایی

کد خبر 23852

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار ادبیات و کتاب

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز