جمعه ۲۱ تیر ۱۳۹۲ - ۱۴:۱۴
۰ نفر

نفیسه مجیدی‌زاده: "اگر با گذشت کردن، کسی کوچک می‌شد، خدا تا این اندازه بزرگ نبود!"

آشتی با خودم

می‌بخشم

  • آشتی با خودم

این پیام را چه کسی فرستاده بود؟ یک‌وقتی پیام‌هایی را که دوست داشتم در دفترچه‌ام نوشتم و همه‌ی پیام‌ها را از گوشی‌ام پاک کردم. برای همین نام فرستنده یادم نیست. نمی‌دانم آیا ماجرا یک منت‌کشی بوده یا یک یادآوری برای منت‌کشی کردن!  البته من می‌نویسم منت‌کشی، تو بخوان بخشش...

گفتم بخشش؛ راستی قدرتِ بخشیدن ما چه‌قدر است؟

ساحل نوجوان 14 ساله،  زلال است و می‌گوید: «من خیلی زود می‌رنجم. به‌خصوص از حرف‌ها و حرکاتی خیلی دلم می‌شکند که شاید خیلی وقت‌ها سوءتفاهم بوده، خیلی وقت‌ها هم عمدی بوده، اما به همان زودی که ناراحت می‌شوم  می‌بخشم؛ از ته ته دلم.»

ساحل شاید نمی داند که پژوهش‌ها نشان می‌دهند، بخشیدن دیگران به کاهش استرس، سلامت قلب، روابط سالم‌تر وشادی بیش‌تر خود کسی که می‌بخشد، کمک می‌کند.

عمس‌ل و عکالعمل

محمد می‌گوید: «باید انتقام می‌گرفتم. دو سال تمام به این مسئله  فکر کردم. زمان گذشت و در این مدت رفتارهای خودم را با او مرور کردم و بالأخره دیدم من هم بی‌تقصیر نبودم، گرچه شایسته‌ی آن برخورد هم نبودم. حالا بخشید‌ه‌ام و برایش  آرزوی سلامتی و خوشبختی دارم دیگر وقتی  او را می‌بینم، آرامش دارم.»

شاید محمد می‌داند ما وقتی کسی را نمی‌بخشیم، آرزو داریم او از این بخشیده نشدن، آسیب ببیند و در حقیقت در پی انتقام از او هستیم. با بخشیدن او خشونت و انتقام از میان رابطه‌ی ما به کنار می‌رود و سلامت به روابطمان بازمی‌گردد.

ببخش و فراموش نکن!

فرشته صادقانه می‌گوید: «این وسط تبعیضی حس می‌کنم، کسی را که دوستش دارم راحت‌تر می‌بخشم. البته  من نمی‌توانم ببخشم و فراموش کنم، چون بوده کسی را  ببخشم و باز دوباره حرکتی شبیه حرکت قبلی از او ببینم.  الآن خواهر کوچکم را سه سوت می‌بخشم، اما با برادرم سه هفته قهر می‌کنم. او را  دیرتر می‌بخشم. خواهرم از من پنج سال کوچک‌تر است برادرم هفت سال بزرگ‌تر.»

کاش فرشته بداند که بخشیدن به معنای فراموش کردن آزردگی و بازگرداندن فرد آسیب‌رسان به جایگاه قبلی‌اش نیست. بلکه به این معناست که ما رنجشی را که از آسیب وارده به ما می‌رسد، از بین ببریم.

کوچک یا بزرگ؟

باربد می‌گوید: «بستگی دارد چه کاری در حقم کرده باشند. اگر بزرگ باشد شاید نبخشم، شاید هم ببخشم. اگر ببینم دوستم رفتاری دارد که نشان می‌دهد پشیمان شده می‌بخشم!» باربد احتمالاً می‌داند که کارهای کوچک را معمولاً می‌بخشیم، می‌ماند کارهای بزرگ که...

کمک به مغز

هانیه روش دیگری دارد: «من خوب رفتار می‌کنم تا شرمنده شود. البته طرفم باید خیلی کار بدی در حقم بکند که کینه به دل بگیرم. به  این زودی ناراحت نمی‌شوم. مثلاً معلم کلاس سوم دبستان من،  بدترین بدی را با من کرد و باعث شد که من در آن سن کم به خیلی چیزها فکر کنم. فوبی گرفته بودم اما با این که هنوز هم تأثیر آن رفتار در من هست، ولی من بخشیدمش!»

هانیه حتماً نمی‌داند که نتایج تحقیقات محققان دپارتمان پزشکی دانشگاه پیزا نشان می‌دهد که بخشش اشتباهات دیگران، می‌تواند به سالم‌تر ماندن مغز و بهبود شرایط روحی فرد کمک کند. در این بررسی‌ها، محققان از روش تصویربرداری با رزونانس مغناطیسی برای بررسی پایه‌های مغزی که مسئول انتخاب‌های اخلاقی، استفاده کردند و با مطالعه بر روی اتصالات عملکردی مغز در موقعیت‌های مختلف دریافتند که بخشیدن اجازه می‌دهد فرد از یک موقعیت دشوار که اگر ادامه یابد، می‌تواند تعادل بیوشیمیایی و روحی روانی را تغییر دهند، به سلامت عبور کند.

همشهری، دوچرخه‌ی شماره‌ی 706

چه‌طور ببخشم

  • به 5 سالگی‌ات برگرد

قدم‌های بخشش را بر‌می‌داریم.

اولین قدم: خودمان را جای طرف مقابل می‌‌گذاریم و احساس او را در نظر می‌گیریم.

دوم: از خودمان می‌پرسیم آیا عمل او آن‌قدر منفی‌ بوده که استحقاق بخشش را نداشته باشند.

گام سوم: از موضوع فاصله می‌گیریم و به‌عنوان یک داستان به آن نگاه می‌کنیم.

گام چهارم: خشم خود را کنترل می‌کنیم. وقتی نیاز به ابراز خشم را در خود از بین ببریم گام مؤثری در جهت بخشایش برمی‌داریم. با این کار،  میل به درس دادن، تنبیه و اجرای عدالت را هم باید مهارکنیم!

گام پنجم: در هنگام بخشیدن، رنج‌های فراوانی را که ناشی از آن اتفاق بوده بر طرف کنیم. دنبال راه حلی باشیم که ذهنمان را از اشغال اتفاقی که دیگر گذشته، رها می‌‌کنیم.

و در آخر خود را در پنج یا شش سالگی تجسم می‌کنیم، چه راحت می‌بخشیدیم و بخشیده می‌شدیم.

همشهری، دوچرخه‌ی شماره‌ی 706

بخشیده می‌شوم

  • جاها عوض!

حالا جاها عوض، نوبت توست که  مرا ببخشی!

می‌گویند نبخشیدن مانند گرفتن زغال گداخته در دست است و فقط به خودمان آسیب می‌رساند، درست مثل وقتی که در انتظاریم دیگران ما را ببخشند، دلمان در شور و گداز است و زغال گداخته در دست...

وقتی به عمد یا غیر عمد دیگری را می‌آزاریم و پشیمان می‌شویم و انتظار بخشش داریم، دلمان می‌خواهد درباره‌ی ما چه‌طور فکر کنند؟ این‌طور که ما برای خوشحالی خودمان او را آزردیم؟ نه این‌طور که بخشیده نمی‌شویم!   ای‌کاش فکر کنند که ما راه دیگری بلد نبودیم و شاید آن روز کمی هم گیج و نگران بودیم!

دوست داریم روی نکات مثبت ما تمرکز کنند یا منفی؟ اصلاً او صلاحیت تنبیه کردن ما را دارد؟ یعنی ما را می‌بخشد؟ 

می‌بینید چه‌قدر زود جاها عوض می‌شود؟

خداوند در قرآن کریم رو به ما آدم‌ها سخنی می‌گوید به این مضمون که مگر دوست ندارید خدا شما را ببخشد، پس خودتان هم دیگران را ببخشید.

وقتی اشتباه دیگران را می‌بخشیم و یا  دیگری اشتباه ما را می‌بخشد، بدون آن که بدانیم به همدیگر درس بخشش می‌دهیم.

بخشیدن یک قدرت است، مخصوصاً وقتی از ته دل باشد. یعنی این که کاش بعد از بخشیده شدن، دیگر یاد اشتباه و خطای ما نیفتند!

اما واقعیت این است که ترس تکرار ماجرا وجود دارد؛ برای همین شاید همیشه نمی‌توان از ته‌ دل بخشید، اما همه‌ی ما حتماً یک‌بار، دیگری را از ته دل بخشیده‌ایم و بخشیده هم شده‌ایم، از ته دل.

همشهری، دوچرخه‌ی شماره‌ی 706

کد خبر 222730
منبع: همشهری آنلاین

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز