سه‌شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۱ - ۰۵:۲۳
۰ نفر

همشهری آنلاین: انسان امروزی همیشه و همه جا به دنبال آرامش بوده و هست. بدون آنکه معنای واقعی و حقیقی آن را درست درک کرده باشد.

حکایتی زیبا در باره آرامش حقیقی هست که می‌گوید؛ روزگاران کهن پادشاهی با درایت بر مردم سرزمینش حکومت می‌کرد. یک روز او برای درک  و فهماندن معنای واقعی آرامش به مردمش، یک جایزه نفیسی برای هنرمندی گذاشت که بتواند به بهترین شکل، آرامش را تصویر کند.

نقاشان آن سرزمین، برای دریافت آن جایزه نفیس نقاشی‌های خود را به قصر پادشاه فرستادند.

نقاشی‌ها تماما، تصاویری بودند از جنگل، دریا به هنگام طلوع خورشید یا ماه، رودهای آرام ، کودکانی که در مزارعه بازی کرده و می دویدند، رنگین کمان در آسمان و قطرات شبنم بر گلبرگ گل سرخ و...

پادشاه به تنهایی تمام تابلوها را  تماشا و بررسی کرد و سرانجام تنها دو نقاشی از میان خیل تابلو‌ها انتخاب کرد.

تابلو و نقاشی اول ، تصویر دریاچه آرامی را نشان می‌داد که کوههای عظیم و آسمان آبی را در خود منعکس کرده بود. آسمانی که در جای جایش می‌شد ابرهای کوچک و سفید  پراکنده را دید.

 اگر به این تابلو با دقیق نگاه می‌شد در گوشه چپ دریاچه، خانه کوچکی قرار داشت که پنجره هایش باز بود. دود از دودکش آن بر می خواست  که نشان می داد، شام گرم و خوبی در حال آماده شدن است.

تابلوی دومی که پادشاه انتخاب کرده بود، تصویر کوهها را نمایش می‌داد. کوهها ناهموار که  قله های  تیز و دندانه ای داشتن. آسمان بالای کوهها بطور بیرحمانه‌ای تاریک بود. ابرها آبستن از آذرخش نشان از تگرگ و باران سیل آسا داشت.




این تابلو به ظاهر با هیچ یک از تابلو‌های دیگر که برای تصویر آرامش کشیده و برای مسابقه فرستاده بودند، هماهنگی نداشت. اما وقتی با دقت به تابلو نگاه می‌کردید در بریدگی صخره‌های سخت، جوجه پرنده‌ای زیبایی را می‌دیدید که آنجا در میان غرش سنگین طوفان آرام نشسته است.

پادشاه دستور داد تا مردمان سرزمینش در میدان شهر جمع شوند. او رو به مردم کرد و گفت؛ برنده جایزه  بهترین نقاشی تصویر آرامش، این تابلو است.او تابلو را به سمت مردم گرفت.

تابلوی آرامش

او با درایت برای مردمش توضیح داد که آرامش آن چیزی نیست که در مکانی بی سر و صدا، زیبا، آرام، بی مشکل و عاری از کار و فعالیت سخت یافت شود، بلکه آرامش حالت و چیزی است که در شرایط سخت و ناگوار در قلب ما می‌گذرد. این است معنای واقعی آرامش نه چیز دیگر.

به این جوجه پرنده زیبا در این تابلو نگاه کنید، به نظر شما در قلب او چه می‌گذرد. در این لحظه همه مردمان به اتفاق به داریت پادشاه خود احسن گفتند. چرا که به خوبی آنچه که پادشاه می‌خواست به آنها بفماند، درک کرده بودند.

 

کد خبر 200125
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز